چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403 4/24/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

دوشنبه 7 شهریور 1390 ، 40 : 13

کد خبر : 486

از 0 نفر 0

11 شهريور روز صنعت چاپ به تمام صنعتگران سختكوش مبارك

11 شهريور روز صنعت چاپ به تمام صنعتگران سختكوش مبارك

به مناسبت روز صنعت چاپ به فكر افتاديم كه با يكي از صنعتگران اين حرفه گپي خودماني بزنيم و به سراغ ...

به مناسبت روز صنعت چاپ به فكر افتاديم كه با يكي از صنعتگران اين حرفه گپي خودماني بزنيم و به سراغ چاپ نجعف زاده كه كليه امور چاپ اين روزنامه را انجام مي دهد رفتيم و پس از كمي تامل و با لبخندي كه حاج آقا نجف زاده داشتند خواستيم مختصري از زندگي و كار خود را برايمان بازگو نمايند.

اينجانب  حاج سيد عبدالحسن نجف زاده يكي از پيشكسوتان صنعت چاپ شيرازمتولد 1320 شيراز در محله آستانه چشم به جهان گشودم و پس از دوران كودكي همراه با درس در كنار پدرم مرحوم جواد نجف زاده مشغول به صحافي كتاب و مجلا‌ت شدم و اين حرفه را از پدرم آموختم و كم كم به حرفه چاپ علا‌قه مند شدم . در آن زمان ماشين چاپ به صورت دستي كار ميكرد. ياد دارم موقعي كه كار چاپي آماده چاپ مي شد من مسئول حركت دادن ماشين بودم و يك نفر هم با دست كاغذ به ماشين ميداد تا يك برگ چاپ شود. تيراژ چاپ هم كم بود و كار چاپي هم كم. يادم نمي رود شب كه به خانه برمي گشتم هر دو پايم خسته و از خستگي خوابم نمي برد تا صبح دوباره روز از نو روزي از نو. بعد از مدتي توانستم به عنوان ورقه ده به ماشين كار كنم و چون قدم كوتاه بود مجبور بودم زير پايم كرسي بگذارم و از برادربزرگترم كمك بگيرم. در خصوص ماشين آلا‌ت آن زمان نيز بايد بگويم_ ماشين هاي آن زمان به شكل ماشين هاي كنوني نبود و نه به صورت  اتوماتيك بلكه يك تخته بالا‌ي ماشين بود و كاغذ را روي آن ميگذاشتند و ورق را با دست به ماشين مي داديم . مثلا‌ روزنامه هايي بود كه تعداد آنها با تيراژ كم چاپ مي شد درصفحه سياه و سفيد با تيراژ 500 الي 700 كه ساعت 8 شب فرم آن را مي بستيم تازه بايد ميرفت غلط گيري سپس آماده چاپ مي شد. ساعت 12 تازه بايد 2 صفحه  داخلي را چاپ مي كرديم . بعد از آن صفحه رو را چاپ ميكرديم . ماشين هم كه با هزار مشكلا‌ت ساعتي 500 برگ چاپ ميكرد صبح ساعت 6 هم بايد روزنامه چاپ و آماده توزيع مي شد. در آن زمان ماشين هاي چاپ داراي نورد ژلا‌تيني بودند و به همين علت تابستان ها كه هوا گرم بود نوردها بر اثر كار كردن شل ميشدند و بايستي مدتي را صبر مي كرديم تا نوردها خنك شوند . آن موقع جهت چاپ عكس بايستي گراور مي ساختيم كه خود مقوله اي ديگر دارد.خلا‌صه كار كردن با ماشينهاي قديمي سخت و مشقت بار بود ولي با عشق و علا‌قه اي كه داشتيم وقتي روزنامه آماده توزيع مي گرديد خستگي از تن مان خارج مي شد. ولي اكنون با تكنولوژي جديد و ماشين هاي پيشرفته مي توانيم روزنامه را در اسرع وقت و با كيفيت چهار رنگ به چاپ برسانيم. مثل روزنامه وزين طلوع كه با تيراژ 20000 نسخه به صورت چهار رنگ و سياه و سفيد به چاپ رسانده و به موقع جهت توزيع در گستره  استان هاي مختلف به دفتر روزنامه ارسال نماييم. براي اولين بار در استان فارس   GTO 4 رنگ پشت و رو زن را از آلمان خريداري و پس از مشكلا‌ت طاقت فرسا در چاپخانه نصب نموده و فرزندانم را كه از كودكي علا‌قه به چاپ داشتند و اين حرفه  در خانواده ما به صورت موروثي در آمده را مشغول نمايم. پس از آن برادرم يك چاپخانه در شيراز  خيابان ملا‌صدرا به نام چاپ صدرا و پسرم يك چاپخانه به نام چاپ آريا و دو برادرم چاپ حديث واقع در شيراز پل حر و برادر بزرگترم هم صحافي مهرزاد سه راه مدبر را اداره نمايند.

 و  سخن آخر از تمام كساني كه مي خواهند در اين كار و حرفه مشغول شوند مي خواهم كه با عشق و علا‌قه وارد اين حرفه شوند تا بتوانند موفق شوند.


ارسال دیدگاه Post comments


comment

محمد

واقعا صنعت چاپ کار پر دردسری است، مرحبا به شما مردان نیک عرصه چاپ

1394/6/14

آخرین عناوین « مصاحبه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها