چه ساده و راحت از کنار قصور، تخلفها، صدمه و ضربه زدنهای غیرقابل جبران میگذریم! فاجعه غمبار قطع ۶ هزار اصله درخت کهن و گرانبها، کمتر از فاجعه قتل دستهجمعی هزاران انسان نیست. سالهای سال بهطول انجامیده تا این درختان پرارزش تنومند شده و مانند ریه شهر عمل میکردند که بیتردید با قتلعام آنها محیط زیست هزاران شهروند بمباران و با خاک یکسان شده است. چه ارگان، نهاد، سازمان و ... باید پاسخگوی چنین جنایت هولناکی باشد؟ چرا مسببان این یغماگری وحشیانه محاکمه ومجازات نمیشوند!؟ آیا کدام طرح و پروژهای را در جهان میتوان یافت که بر پروژه زندگی سالم انسانها ارجحیت و اولویت داشته باشد!؟ سالها بهخاطر بیتوجهی و عدم احساس مسئولیت مسئولان مربوطه، به مرور ریه شهر زخم خورده شیراز، ریشریش شده اما سهل و ساده از کنار اینگونه خیانتها گذشتهایم و دم فروبستهایم!
مردم قبل از هر اقدام عمرانی، خدماتی و.... از مسئولان حفظ سلامتی خود و محیط زیست خود را انتظار دارند نه اینکه برخی غیرمسئول بیایند و به بهانه اقدامات و خدمات و... نهتنها ابروی شهر را درست نکنند بلکه چشم آن را نیز کور کنند.
تردیدی نیست که درصورت واکنش نشان ندادن مسئولان به ویژه مسئولان قضایی، باید منتظر احساس بیاعتمادی روزافزون میان مردم باشیم که با هیچ قیمتی برگشتپذیر نخواهد بود!