مدیر مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی فارس گفت: از اوایل اسفند ۹۸ که تقریباً نخستین روزهای شیوع ویروس کرونا در این استان بود تا هشتم اردیبهشت 99 تعداد ۸۷۳ نفر در اثر مصرف الکل صنعتی دچار مسمومیت شدند که ۹۸ نفر از آنها فوت کردند. محمدجواد مرادیان، دوشنبه در گفتوگو با ایرنا افزود: درمجموع در مدت یادشده از ۸۷۳ نفری که با علائم مسمومیت ناشی از مصرف الکل صنعتی به مراکز درمانی این استان مراجعه کردند، ۷۳۹ بستریشده و تحت درمان قرار گرفتند که اکثر آنها مرخص شدند. او ادامه داد: هماینک نیز ۱۴ نفر از این افراد در بیمارستان بستری هستند که حال ۶ نفر از آنها وخیم گزارششده است. وی بیان کرد: با توجه به اطلاعرسانیهای انجام شده و هشدارهایی که در مورد خطر مصرف الکل صنعتی داده شد، شاهد کاهش مسمومیتها هستیم. مرادیان، همچنین از اقدامات نیروی انتظامی در دستگیری و برخورد با تولید و توزیعکنندگان مشروبات الکلی تقلبی و دستساز قدردانی کرد. بنا بر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تا ظهر دوشنبه (هشتم اردیبهشت ۹۹) تعداد ۹۱ هزار و ۴۷۲ نفر در کشور بهطور قطعی به ویروس کرونا مبتلا شدهاند و شمار جانباختگان ناشی از بیماری در کشور به پنج هزار و ۸۶۰ نفر رسید.
در استان فارس، علاوه بر شیراز، در شهرستانهای فسا، نیریز، اقلید، خرم بید، استهبان، داراب، خفر، فراشبند، خرامه، لامرد، ارسنجان، لارستان، کازرون، آباده، اوز، خنج، مرودشت، سپیدان، قیروکارزین، فیروزآباد، جهرم، گراش، بوانات، زرقان، بیضا، کوهچنار و سرچهان بیماران مبتلای به کرونا شناسایی شدهاند.
بیمارستان حضرت علی اصغر (ع) و سه بیمارستان شهید چمران، شهید فقیهی و شهید بهشتی در شیراز به عنوان مراکز پشتیبان در کنار معرفی ۹ مرکز در شیراز و ۳۶ مرکز در دیگر شهرستانهای استان فارس برای مراجعه افراد مشکوک به کرونا به این بیماران خدمات میدهند، همچنین نقاهتگاه بیماران مبتلا به کرونا با ظرفیت ۲۰۰ تخت نیز در ورزشگاه شهید آیتالله دستغیب شیراز تجهیز شده و مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل خبر
آمار و ارقامی که بهطور مستمر در مورد قربانیان مصرف الکل صنعتی از منابع رسمی کشور اعلام میشود، بهمراتب هشداردهندهتر و تکاندهندهتر از کشتهشدههایی است که مبتلا به ویروس کرونا شدهاند.
این آمار از زاویههای گوناگون قابل بررسی و تحلیل است و واقعیتهای تلخی را نمایانگر میکند که به هیچعنوان در شان کشور ما نیست و در مختصات فرهنگی و دینی ما نمیگنجد و با گذشت بیشاز چهار دهه از انقلاب، نباید شاهد چنین وضعیتی باشیم.
حال باید دید که کجای کارمان میلنگد و نقاط آسیب خود را بدون هیچ ملاحظهای که مانع و بازدارنده بررسیهای علمی و تحقیقاتی است، بشناسیم و به چارهجویی بپردازیم.
باید از خود بپرسیم که چرا برای ویروسی که کیفیت زندگی انسانها را تنزل داده است، هرگونه چارهاندیشی را به ذهن میآوریم که البته باید اینچنین هم باشد اما برای جلوگیری از قربانی شدن شمار بهنسبت بالایی از هموطنان ما که بهخاطر ناآگاهی و یا نداشتن قید و بندهای مورد قبول و وثوق همگانی، به استقبال مرگ دردناک و غمبار رفته و میروند، هنوز نتوانستهایم نسخه شفابخشی را ارایه کنیم.
باید خطاب به متولیهای امور اجتماعی، فرهنگی و ... این سئوال را مطرح کرد که چرا هنوز شاهد افزایش مشکلات و معضلات فرهنگی و اجتماعی هستیم و چرا در این زمینهها عملکرد قابلقبولی نداشتهایم؟