نماینده شورای شهر تهران در ستاد مناسبسازی معابر با تأکید بر اینکه برخیها مناسبسازی را امری فانتزی میدانند، گفت: مناسبسازی معابر برای همه مردم یک ضرورت عمومی است.
زهرا نژادبهرام در گفت وگو با ایسنا، با بیان اینکه مناسبسازی یک ضرورت عمومی برای همه مردم است، گفت: نباید مناسبسازی را تنها به معلولان و جانبازان محدود کنیم چراکه اگر این اتفاق بیفتد در واقع بقیه بخشها اعم از سالمندان، کودکان، زنان باردار، مادرانی که کودکانی در آغوش دارند و یا کالسکه به دست دارند را نادیده گرفتهایم و به عبارتی دیگر مناسبسازی شاید ۵۰ درصد افراد شهر را در بر بگیرد.
نژادبهرام با بیان اینکه متأسفانه برخی تصور میکنند که اینگونه مصوبات مقولهای فانتزی است، ادامه داد: برخیها فکر میکنند که مناسبسازی مقولهای فانتزی است و برای زیبا کردن شهر است، در حالیکه یک ضرورت است برای اینکه حق شهروندان به شهر را ارائه و حقشان را ضمانت کنیم.
وی افزود: مناسبسازی یک پروسه است که گستره آن از خانه به کوچه و سپس به خیابان و حمل و نقل عمومی و اماکن عمومی و ... است و از آنجایی که بخش عمده بهبود این پروسه همچون مناسبسازی معابر، ساختمانها و... در حیطه وظایف شهرداریها است، میتوانند نقش مهمی در ارتقای این فرهنگ بردارند. به همین دلیل در ستاد مناسبسازی از همه معاونین شهردار خواستهایم که عضو باشند و برنامه ارائه کنند؛ اما هنوز راه برای ادامه مسیر هموار نشده است.
تحلیل خبر
فانتزینگری به اصول شهری نهتنها در مورد معابر و موضوع عبورومرور، بلکه به اصلیترین موازین شهر نیز حکمفرما شده است، بهگونهای که شهرها مانند موجودات زنده اما بیمار تلاش میکنند که فقط زنده بمانند اما زندگی کردن را فراموش کردهاند.
المانها، نمادها و ... نامتناسب با محیط پیرامونی، تنها نمایشگر یک ذوق هنری اما بدون هدف و مقصود و به دور از مختصات شهری است که بخش قابلتوجهی از هزینهها را به خود اختصاص داده و بر پیچیدگیها و سردرگمیهای شهرنشینی دامن زده است.
شهرسازیهای ما مانند معماری اصیل ایرانی در سودجوییها و منفعتطلبیها ذوب شده و از شهرها جز کوچههای عمودی و خیابانهای نامتناسب و از ساختمانها جز پوشش کامل و بیحدوحصر زمین و فضا چیزی باقی نمانده است.
دیگر نه از احساس آرامش و جلوهگریهای رنگ و نما خبری است و نه از حس دلچسب امنیت روانی و معنوی.
کوچ اجباری ما در دهههای اخیر از سکونتگاههای روحافزایی که به تمام و کمال خانه بود به خوابگاههای عمودی که حتی خواب راحت و مناسب را از ما دریغ داشته است، معنا و مفهوم زندگی را تغییر داده و محوریت ذهن و فکرمان را تنها اقتصاد، سود مادی، جمعآوری مال و منال و دوری از زیست مسالمتآمیز و تعامل انسانی با همنوع خود قرار داده است.
بیتردید مبدل شدنمان به ماشین کوکی و اینهمه بلا، یکشبه بر سرمان نازل نشده است و امروز آنچه را که میکشیم و میچشیم، نتیجه دوری از اخلاق،
فرهنگ اصیل ایرانی، معنویت، نوعدوستی، محبت و انسانیت است و چنانچه به خود نیاییم و به اصل خویش بازنگردیم، باید منتظر تلخیها و تلخکامیهایی بیش از این
باشیم.