به گزارش رویداد۲۴ باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در برنامه «حضور»، اظهار داشت: وقتی اغتشاش ساکت میشود، فکر میکنیم مسئله حل شده است در حالی که مسئله حل نشده، مسئله موقتاً تمام شده است. باید ببینیم آن نارضایتیهایی که در داخل کشور هست، چیست که باعث این حرفها و این اعتراضات شده است.
فوت مهسا امینی دلیل اصلی وقایع اخیر نبود
وی با بیان اینکه فوت مهسا امینی دلیل اصلی وقایع اخیر نبود، خاطرنشان کرد: این تنها یک جرقه بود. برخی نارضایتیها و ناکارآمدیهایی در ساحت اقتصاد، سیاست و حتی فرهنگ و دیپلماسی در داخل کشور وجود دارد؛ این اشکالات را ما باید کشف و درک کنیم و آنها را بفهمیم و حل کنیم.
باهنر تصریح کرد: حتی آنهایی که در راهپیماییهایی به نفع نظام شرکت میکنند، در ۱۳ آبان و نماز جمعه، اگر پای درد و دل اینها بنشینیم گلایههایی دارند؛ گلایه از رئیس جمهور، از نماینده مجلس، از من، از آقای امام جمعه گلایه دارند.
نگرانی از آینده حکومت در غیبت چند حزب فراگیر و قوی
باهنر تصریح کرد: جایی که رأی مردم میخواهد حکومت کند که ایران مصداق بارز این حرف است، مهمترین ابزار این حکومت، حزب است. من در غیبت سه یا چهار حزب قدرتمند و فراگیر و پاسخگو، بر آینده حکومت مردمسالاری دینی بیمناکم و فکر میکنم این مردمسالاری دینی به سر منزل مقصود نمیرسد. چون اگر حزب نباشد آن وقت انتخابات میشود پوپولیستی.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اصلاح برخی از اصول قانون اساسی گفت: در پیشنهاد دراز مدت هم طرح من این است که برخی اصول قانون اساسی باید اصلاح بشود. البته این را من باز هم تأکید کنم که مقام معظم رهبری در سال ۹۷ در بیانیه گام دوم انقلاب فرمودند ما یکسری اصول و ارزشهایی داریم و شعارهایی که الیالابد از اینها دفاع میکنیم. مثل استقلال، آزادی، مردم سالاری، معارف اسلامی. اما بین واقعیتها و ایدهآلها هم فاصلههایی افتاده است که باید از جوانها و نخبگان استمداد بگیرند که این فاصلهها پر شود.
وی ادامه داد: اگر کسی بخواهد قانون اساسی را اصلاح کند، بگوید ما مجلس نمیخواهیم، این قابلقبول نیست؛ چون مجلس نماد جمهوریت نظام است یا مثلاً ریاست جمهوری انتخاباتی نباشد؛ این هم نمیشود اما میتواند بگوید بهجای یک مجلس، دو مجلس داشته باشیم؛ یا بهجای اینکه مجلس ۴ ساله باشد، ۶ ساله باشد. اینها اشکال ندارد. یا عوض اینکه نظام ریاستی باشد، پارلمانی باشد. بعضی از اصول و ساختارهای نظام جمهوری اسلامی باید اصلاح و تجدیدنظر بشود. من از این به «جمهوری دوم» تعبیر میکنم.
باهنر تأکید کرد: من معتقد هستم با یک مجلس نمیتوانیم مملکت را اداره کنیم. باید حتماً دو مجلس داشته باشیم. چون مجلس فعلی، متشکل از افرادی است که خواستگاهشان یا منطقه است، یا قومیت و یا صنفشان. خواستگاه ملی ندارند و به همین دلیل است که خیلی از منافع ملی مردم، معمولاً قربانی منافع منطقهای میشود. در صورتی میشود از این وابستگی قومیتی بهترین استفاده را کرد.
عدهای به اسم خالص کردن کشور، معاندپروری میکنند
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه نباید معاندپرور باشیم، اظهار داشت: من آن آموزهای که از بزرگان دین و اسلام دارم، میخواهم بگویم که ما باید سعی کنیم معاند را تبدیل به مخالف بکنیم. مخالف را تبدیل به بیتفاوت، بیتفاوت را تبدیل به هوادار و هوادار را تبدیل به جان فدای انقلاب بکنیم. یعنی مسیر امر به معروف و نهی از منکر باید اینطرفی باشد.
باهنر گفت: متأسفانه بعضیها درست عکس این عمل میکنند. یعنی میگویند هرکسی که جان فدا نیست، دیگر باید از رویش عبور کرد! موافق را هم بیتفاوت میکنند؛ بیتفاوت را مخالف میکنند و مخالف را حتی بعضی وقتها به معاند تبدیل میکنند. این دیدگاه با مشی امام متفاوت است.
تحلیل خبر
جمهوری دوم
دکتر محمدمهدی جعفریزاده
آنچه جناب باهنر به نام «جمهوری دوم» نامگذاری کردهاند، ناظر بر تغییر و اصلاحات در «ساختار نظام» است در حالی که مشکل مردم فقط با ساختار نظام نیست بلکه با «کارکرد» آن است. یعنی مثلاً برای مردم فرقی نمیکند که دوره نمایندگی مجلس چهار ساله باشد یا شش ساله، بلکه آنها معتقدند نمایندگان دورههای مختلف، اقتدار و توانایی لازم برای خلق خروجیها و کارکردهای قابل انتظار مردم را نداشتهاند. یا اینکه برای انتخاب رئیس جمهوری، آیا نظام ریاستی بهتر است یا نظام پارلمانی؟ در پاسخ باید گفت: تا زمانی که کارکردهای قابل انتظار از رئیس جمهور و کابینهاش را مشاهده نکنند، هیچکدام نمیتواند ایده آل آنها باشد.
چه در حیطه ساختارگرایی و چه در حیطه کارکردگرایی، مهم این است که انتظارات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مورد نظر مردم برآورده شود وگرنه صرفاً اصلاح ساختار، برای مردم آرامش بخش نخواهد بود. خوب و بد بودن هر ساختاری با خروجی کارکرد آن قابل سنجش و ارزیابی است.
ساختار، آنگاه معیوب است که کارکرد منفی و ضعیف از آن بیرون آید و لذا مردم «ساختاری» را میپسندند که از بطن آن «کارکرد قابل قبول» متولد شود و «جمهوری دوم» با هر نوع تغییر و اصلاحاتی در ساختار و کارکرد، باید تحقق بخش انتظارات مردم باشد.