رئیس سازمان حفاظت محیطزیست گفت: تاکنون چند نوبت آب هیرمند به سمت ایران هدایت شده ولی باز هم کافی نیست. نیازمند این هستیم که این همکاریها را تقویت کنیم و این مستلزم همکاری آن سمت (افغانستان) است.
شینا انصاری در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، درباره مقابله با ورود گرد و غبار به کشور و اینکه تدبیر این مسئله در سازمان محیط زیست به کجا رسیده است، گفت: ستاد ملی مقابله با گرد و غبار، ذیلِ آئیننامهاش تشکیل شده است و دبیرخانهاش در سازمان ملی حفاظت محیط زیست قرار دارد و موضوعاتش در همکاری با دستگاههای ذیربط همچون وزارت جهاد کشاورزی، سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور خارجه در حال پیگیری است.
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست خاطرنشان کرد: کانونهایی که از ابتدای سال تا به الان وجود داشتند، عمدتاً کانونهای فرامرزی بودند؛ از همین رو بحث تقویت دیپلماسی در حوزه مقابله با گرد و غبار مهم است. البته تا حدودی این کانونها شناسایی شدهاند ولی باید برنامههایی با همکاری وزارت امورخارجه در جهت تثبیت مهار این کانونها در منطقه انجام
شود.
وی درخصوص پیگیری حقابه هیرمند در سازمان حفاظت محیطزیست، بیان کرد: سازمان محیطزیست موضوعات دپیلماسی را هم در بحث گرد و غبار و هم آبهای فرامرزی با همکاری وزارت خارجه انجام میدهد و این در حال پیگیری است.
انصاری یادآور شد: در سفری که آقای عراقچی داشتند معاون سازمان هم همراه ایشان بودند. مواردی پیگیری شد و چند نوبت هم آب به سمت ایران هدایت شد ولی باز هم قطعاً کافی نیست. نیازمند این هستیم که این همکاریها را تقویت کنیم و این مستلزم همکاری آن سمت (افغانستان) است.
تحلیل خبر
تبدیل بحران به ابربحران با فرمول سپردن به مرور زمان
وحید جعفری زاده
در کنار بحرانهایی که کشور ما با آنها دست به گریبان است، اهمیت بحرانهای زیست محیطی به ویژه در چند سال اخیر بیشتر نمایان شده است. بسیاری از این بحرانها به دلیل ماهیت وابسته به طبیعت و اینکه در طول سالیان دراز ایجاد شدهاند، برای حل و فصل شدن، نیازمند طی زمانی طولانی و اقداماتی دقیق، علمی و مستمر هستند. اما برخی چالشها هم در این زمینه وجود دارند که با رویکردهایی متفاوت مانند دیپلماسی قابل حلند؛ از جمله این چالشها میتوان به دو چالش مهار ریزگردها و حقابه هیرمند اشاره کرد.
موضوع ریزگردها از دهه 80 جدی شد و در همان سالها نیز به دلیل اینکه منشأ عمده آنها از کشورهای همسایه بود، در دستور کار دیپلماتیک ایران قرار گرفت. پس از گذشت حدود دو دهه، بحران ریزگردها و گرد و غبار تا آنجا پیش رفت که در سال 1400 ستاد ملی مقابله با گرد و غبار تشکیل شد و وظایفی از جمله شناسایی کانونهای گرد و غبار، تدوین برنامههای اجرایی و پیگیری همکاریهای منطقهای برای مهار این بحران به این ستاد واگذار گردید. با توجه به اینکه بخش عمدهای از گرد و غبار ایران منشأ فرامرزی دارد، یکی از محورهای اصلی این ستاد تقویت دیپلماسی محیطزیست برای همکاری با کشورهای همسایه، بهویژه عراق و افغانستان عنوان شد اما در عمل به دلایل متعددی نه تنها این مشکل برطرف نشده بلکه هر سال به نوعی این پدیده در کشور تشدید میشود.
از سوی دیگر بحران حقابه هیرمند نیز از سال ۱۴۰۰ و با روی کار آمدن طالبان و محدودیتهایی که آنها ایجاد کردند به مسئلهای جدیتر تبدیل شد. دولت وقت در همان سال وعده داد که در کوتاهترین زمان ممکن و از طریق رایزنیهای دیپلماتیک با توجه به روابط خوب با حاکمان طالبان، این مشکل را برطرف کند؛ اما علیرغم پیگیریهای دیپلماتیک، حقابه ایران از رودخانه هیرمند تاکنون بهطور کامل تأمین نشده است. اکنون و پس از گذشت بیش از سه سال، به گفته رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، چند نوبت آب به سمت ایران هدایت شده، اما این مقدار بههیچوجه پاسخگوی نیازها نیست.
در واقع، دیپلماسی محیطزیست در این دو حوزه بارها مطرح شده، اما نبود ضمانت اجرایی در توافقات، پیچیدگیهای منطقهای و احتمالاً مسائلی دیگر، مانع از حل کامل بحرانها شده است. نباید فراموش کرد که با دیپلماسی نصفه و نیمه و طرحهای غیرعملی و غیرپایدار، بحرانها تنها به مرور زمان سپرده میشود و این مرور زمان نه تنها چاره دردهای کشور نیست، بلکه بحرانها را در مسیر تبدیل شدن به ابربحران قرار میدهد.