به گفته یک کارشناس صنعت خودرو، دستیابی به تحول اساسی در صنعت خودروسازی نیازمند حداقل یک دهه زمان است. در حالی که خودروسازان داخلی و زنجیره تأمین آنها در شرایط زیان و بدهی بهسر میبرند، انتظار ارتقای فناوری، بهبود کیفیت محصولات و حرکت به سمت تکنولوژیهای نوین در کوتاهمدت امکان پذیر نیست.
به گزارش ایسنا، دکتر پزشکیان، اخیراً با اخطار به خودروسازان، آنها را موظف کرده که در یک بازه زمانی مشخص، مصرف سوخت موتور خودروهای داخلی را به سطح قابل قبول و استاندارد جهانی کاهش دهند و تأکید کرد که دولت برای دستیابی به این هدف، آماده حمایت از واردات فناوری و دانش فنی جدید است، اما در مقابل، خودروسازان نیز باید از اتکا به موتورهای قدیمی و پرمصرف فاصله بگیرند.
این اخطار در شرایطی مطرح شده که کشور با چالشهایی مانند مصرف بالای بنزین، آلودگی هوا، فرسودگی ناوگان و فاصله تکنولوژیک با استانداردهای جهانی روبرو است و اولتیماتوم اخیر رئیس جمهوری در واقع تلاشی برای وادار کردن خودروسازان به حرکت به سمت موتورهای کممصرفتر و کاهش وابستگی فزاینده به یارانه سنگین سوخت است.
با اینکه این تصمیم میتواند نقطه شروعی برای اصلاح ساختاری صنعت خودرو باشد، اما موفقیت آن وابسته به هماهنگی با سیاستهای انرژی، ثبات اقتصادی و فراهم شدن زیرساختهای لازم است.
در این رابطه مسیح فرزانه کارشناس صنعت خودرو در گفتوگو با ایسنا، گفت: درخصوص کاهش مصرف موتور خودروهای داخلی، باید گفت که با توجه به برداشتهایی که از سخنان ریاست جمهوری بهعنوان ضربالاجل یا اولتیماتوم برای خودروسازان مطرح میشود، لازم است به ابعاد دیگر ناترازی سوخت نیز توجه شود. طبق آماری که از سوی نهادهای مختلف اعلام شده است، حدود ۳۵ میلیون خودرو در حال تردد در کشور وجود دارد که گفته میشود نیمی از آنها فرسوده هستند و تعریفی که قانونگذاران برای خودروهای سواری فرسوده ارائه میکنند، شامل خودروهایی با میانگین سن ۲۰ سال است و این آمار مربوط به ناوگان بنزینی است که اگر ناوگان حملونقل عمومی یعنی بخشهای دیزلی، بنزینی و گازسوز را به آن اضافه کنیم، میانگین عمر فرسودگی حدوداً ۱۲ سال برآورد میشود.
در شرایط زیان، انتظار ارتقا فناوری نداشته باشیم
وی ادامه داد: با کنار هم قرار دادن این واقعیتها نتیجه میگیریم که خودروسازان و همچنین زنجیره تأمین، عملاً برای بقا تلاش میکنند در چنین شرایطی، انتظار استفاده از فناوریهای روز، بهبود کیفیت محصولات و حرکت بهسوی توسعه صنعت خودرو با بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین، امکانپذیر نیست.این کارشناس صنعت خودرو در پایان خاطرنشان کرد: صنعت خودروسازی در جهان بهگونهای است که برای ایجاد تغییرات بنیادین یا «پارادایم شیفت» و اصلاح رفتار، حتی در شرایط نبود مشکلات مدیریتی و نقدینگی، حداقل به یک دوره زمانی ۱۰ ساله نیاز دارد و با توجه به مجموعه این شرایط، به نظر میرسد دستیابی به اهداف مورد نظر در کوتاه مدت امکانپذیر نباشد.
تحلیل خبر
مردم، محکوم به استفاده از خودروهای بیکیفیت و خطرساز هستند!؟
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
در قرآن کریم آمده است «به راستی خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان، سرنوشتشان را تغییر دهند» البته این «تغییر سرنوشت» در هر عصر و زمانی داستان مخصوص به خود دارد اما آنچه مسلم است خداوند این گونه اراده کرده است که به جای مردم، تصمیم نگیرد و ارادهاش را بر اراده مردم تحمیل نکند.
پس هیچ فرد و قوم و ملتی نباید سرنوشت بد خود را به خدا نسبت دهند بلکه باید خود را مقصر سرنوشتشان بدانند. به این خبر نگاه کنید: «تغییرات بنیادین در خودرو حداقل 10 سال زمان میخواهد!» آیا ملت ایران محکوم به این است که حداقل تا 10 سال دیگر (در صورتی که بیشتر نشود) همچنان از خودروهای بیکیفیت و خطرآفرین که مسئولان، آنها را ارابه مرگ خواندهاند، استفاده کند و همه خطراتش را بپذیرد؟ آیا این سرنوشت ملت ایران است؟
حال به این خبر هم توجه کنید: «از نیمه دوم آذرماه، سهمیه بنزین 1500 و 3000 تومانی خودروهای وارداتی و نو حذف میشود» یعنی الزاما و اجبارا یا باید همین خودروهای بیکیفیت و خطرآفرین داخلی را داشته باشید یا اگر سراغ خودروهای خارجی رفتید، جریمه میشوید و سهمیه بنزین 1500 تومانی و 3000 تومانی شما حذف میشود؟
حال شما بگویید مردم چه کار باید بکنند؟ کدام سرنوشت را برای خود بپذیرند؟ آیا راه سومی دارند و یا قدرت تغییر سرنوشتشان در این یک قلم کالا دارند؟ فقط در همین یک قلم، بقیه اوضاع و احوال بماند!
آیا سرنوشت 10 ساله انتظار برای تغییرات خودرو را بپذیرند و تا حداقل 10 سال دیگر خودروهای وطنی با همه خطراتش را خریداری کنند یا گرانی قیمت 3 برابری بنزین را بپذیرند و هزینههای اقتصادی خود را بالا ببرند؟ به هرحال شما بر سر یک دو راهی هستید که هر دو خسارتآفرین است و راه سومی ندارید، پس در این گونه موارد، تعیین سرنوشت و یا تغییر آن، نه یک انتخاب بلکه یک اجبار است و باید آن را بپذیرید.....