چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403 4/24/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

سه شنبه 2 آذر 1395 ، 13 : 12

کد خبر : 13364

از 1 نفر 3

خورشـید فـروزان آسـمان حکـمت و فضـیلت گذری بر حیات پربار علامه سیّد محمّد حسین طباطبایی (رحمه الله علیه)

خورشـید فـروزان آسـمان حکـمت و فضـیلت گذری بر حیات پربار علامه سیّد محمّد حسین طباطبایی (رحمه الله علیه)

مقدمه
(اَلْعُلَماءُ باقُونَ ما بَقِیَ الدَّهْرُ اَعْیانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ اَمْثْالُهُمْ فِیْ الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ )
شناخت انسان های کمال یافته به خصوص عارفانِ واصل به حق گشته، به وسیله افرادی که این راه را نرفته و به این حدّ از کمال نرسیده اند اگر غیرممکن نباشد یقیناً بسیار دشوار و سخت خواهد بود و اما از طرف دیگر تلاش در شناخت و شناساندن این چنین افرادی حداقل به طور نسبی و به منظور اسوه گری و الگوگیری آنان در ابعاد مختلف زندگی امری ضروری به حساب می آید چراکه (ما لا یُدْرَکُ کُلُّهُ لا یُتْرَکُ کُلُّه).  
آب دریا را اگر نتوان کشید             هم ز بهر تشنگی باید چشید
و مسلّم است که تحقّق این مهم یعنی آگاهی اجمالی از شخصیت افراد بزرگ عمدتاً از دو راه میسر است؛ یکی از طریق شناخت آثار و تالیفات و خدمات آنان و دیگری از طریق شناخت شاگردان و تربیت یافتگان و عنایت به نوشته ها و گفتار شاگردان درباره استادشان که در این مقاله برای وصول به هدف، یعنی معرفی و شناساندن شخصیت بی نظیر بزرگترین مفسر قرآن و فیلسوف شرق در قرن حاضر، عارف نامدار، حضرت استاد علّامه طباطبائی، شاگرد سالک عارف همین دو راه دنبال می شود.
باب آشنایی نگارنده با علامه طباطبایی
سال ۱۳۴۰ با هدف ادامه تحصیل علوم قدیم و جدید به قم مشرف شدم و گذشته از شرکت در دروس حوزوی در دبیرستان حکیم نظامی قم در کلاس پنجم نظام قدیم رشته ادبی به تحصیل پرداختم و آن سال و سال ششم را با رتبه اول به پایان رسانیدم و در آن دو سال از جمله دبیران بسیار ارزشمند و والا مقام آنجا مرحوم شهید مفتح بود و درس های تاریخ ادبیات، عروض و قافیه، فلسفه و منطق، انشا و فارسی را در خدمت ایشان گذراندیم و روش آن مرحوم در درس انشا چنین بود که موضوعی را عنوان می کردند و از دانش آموزان اظهار نظر می خواستند و بعد خود  درباره موضوع توضیحاتی می فرمودند.
و آنگاه امر به نوشتن انشا در کلاس و سپس در منزل را می دادند و در چندین هفته انشاها نوشته شده در کلاس به وسیله دانش آموزان ارائه می‌شد و اولین موضوع انشا در مهرماه سال ۱۳۴۱ که در کلاس مطرح کردند، «دام های خطرناک شیطان بر سر راه جوانان، شراب و قمار» بود و چون نوبت اظهار نظر به حقیر رسید، آیه «يَسْئلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا ...» (بقره ۲۱۹) را تلاوت کردم. استاد فرمودند باتوجه به اینکه کلمه اثم و کبیر با تنوین رفع قرائت کردی، چرا کلمه منافع را بدون تنوین تلاوت کردی؟ عرض کردم کلمه منافع، مالاینصرف است و تنوین نمی پذیرد و جَرّ آن هم به فتحه می باشد و به قول ابن مالک در الفیه و جُرَّ بِالفَتحهِ مالایَنصَرِف، اِن لَم تُضَف اَویَکُ بَعدَ اَل رَدِف.
فرمود:طلبه هستی؟عرض کردم لیاقت و افتخار طلبگی به معنای حقیقی آن را ندارم؛ ولی در مدرسه رضویه خدمتگزار طلبه ها هستم. آن مرحوم با شنیدن این پاسخ لبخندی زدند و مرا مورد لطف خویش قرار داد و از آن روز به بعد همواره ارادت من به ایشان افزون می شد و الطاف ایشان به من افزون تر تا آنجا که این آشنایی از حد دانش آموزی و معلمی فراتر رفت و به حد مرید و مرادی رسید و به حق این مراد یکی از افرادی بوده که در تکوین شخصیت ناچیز من هر آنچه هستم، کاملاً اثر داشته و از جمله آثار و برکات این ارادت آنکه موجب گشت تا به خدمت شهید مظلوم آیت الله دکتربهشتی(ره) نیز شرفیاب شوم و با ایشان نیز آمد و شدی داشته باشم. هرچند بعداً افتخار شاگردی آن مرحوم را نیز پیدا کردم و باز از برکات این ارادت آن شد که به همراه ایشان کراراً به محضر پرفیض مرحوم علامه طباطبایی اعلی الله مقامه برسم و به قدر لیاقتم بهره‌مند شوم. البته گاهی نیز به تنهایی اجازه تشرف پیدا می کردم و پاسخ سؤالاتم را دریافت می کردم.
ابعاد شخصیتی علّامه طباطبائی
صد سال اگر با صد زبان مدحت سرایم  
                                 از صد یکی وصف ترا گفتن نشایم
از عشق تو دیوانه و مجنون و مـستم
            نندیشم از گستاخیم، اینم که هستم
من دلـخوشـم از بـردن نام و نـشانت
          تـا آبـرو یـابم به جمـع عاشـقانـت
شخصیت خانوادگی
یکی از عوامل اصلی و پایه های اساسی در سازندگی شخصیت هر فرد، بعد ِخانوادگی اوست که این موضوع هم از نظر روانشناسی و هم از نظر علم وراثت و ژنتیک و هم از نظر آموزه های مذهبی امری قطعی و مسلم و ثابت شده می باشد.
 مرحوم استاد علّامه سید محمد حسین طباطبایی (رحمه الله علیه) به سال یک هزار و دویست و هشتاد و یک شمسی در تبریز متولد شده است. او دارای شخصیت بسیار والای خانوادگی بود زیرا چهارده نسل از آبا و اجداد بزرگوارش همگی از علمای‌ بزرگ اسلام و از بزرگان دین در عصر خویش بوده‌اند، به خصوص جد ششم ایشان مرحوم میرزا محمدعلی قاضی که قاضی القضات وقت بود و جد سوم وی به نام میرزا تقی قاضی طباطبایی که از شاگردان برجسته وحید بهبهایی و سید بحرالعلوم به حساب می‌آید و باز به فرموده خود علّامه از رجال پرآوازه اجدادش جدّ نزدیک وی معروف به «شیخ آقا» بود. وی از بارزترین شاگردان صاحب جواهر و شیخ موسی کاشف العظاء و شیخ جعفر استرآبادی بود و دارای تالیفات زیادی در فقه و اصول و رجال بود.
میرزا تقی قاضی یاد شده هم جد سوم علامه و هم جد سوم آیت الله حاج سید علی قاضی است؛ بنابراین سلسله انساب استاد و شاگرد، در جد سوم به هم می‌پیوندد و از وی به بعد اشتراک در نسب دارند و باید بدانیم که نسب مرحوم علّامه از طرف پدر به امام حسن مجتبی (علیه السّلام) و از طرف مادر به امام حسین (علیه السّلام) می رسد و به همین جهت مرحوم علّامه در پایان برخی از تالیفات خود، خویشتن را به نام سید محمدحسین حسنی حسینی طباطبایی معرفی می کرد. به هر حال مرحوم علّامه یکی از شاخه های پر طراوت و پر میوه از شجره طیبه نبوت و امامت است ضمن آنکه همسر اول وی نیز سیده و از بستگان مرحوم آیت الله حاج سید علی آقا قاضی بوده است.
شخصیت علمی علامه و جامعیت علمی وی
به گفته بزرگان، مرحوم علامه طباطبایی در تمام رشته ها و شاخه های علوم و معارف اسلامی چون فقه و اصول، تفسیر و حدیث، فلسفه و کلام، عرفان و غیره صاحب نظر بوده است و نیز در علوم دیگری از قبیل شقوق مختلف ریاضیات چون حساب استدلالی، هندسه مسطحه و فضایی و جبر و مقابله، مثلثات، نجوم و هیات، علم اعداد، جُمل و ابجد و باز در علوم غریبه چون رمل و اسطرلاب و جَفر، کاردان و متبحر بود؛ لذا آن مرحوم از جامعیتی کم نظیر در طول تاریخ اسلام برخوردار است و تقریباً بی نظیر در عصر حاضر محسوب می شود.  
به همین جهت آیت الله جواد آملی او را فارابی زمان و حتی با ویژگی‌های برتر می داند و می نویسد: اگر اندیشه باهوشی ضمن تحلیل عقلیِ همگام دل، قدمی به سوی وحی آسمان در پهنه تفسیر وسیع علّامه بردارد درخواهد یافت که اگر استاد طباطبایی را فارابی عصر بنامیم سخنی به گزاف نگفته ایم.
 استاد محمد تقی مصباح از قول یکی از مراجع بزرگ می نویسد: آقای طباطبایی از لحاظ جامعیت بین علم و تقوی کم نظیر بلکه بی نظیر است و به حق باید ایشان را بزرگترین افتخار حوزه علمیه بلکه بزرگترین شخصیت علمی جهان اسلام در این عصر شمرد.
 استاد شهید مطهری گفته است: علامه طباطبایی (سلمه الله)، مرد بسیار بسیار بزرگ و ارزنده ای است که صد سال دیگر باید بنشینند و آثار او را ترجمه و تحلیل کنند تا به ارزش او پی ببرند.
امام راحل (قدس الله نفسه الزکیه) او را با عنوان علامه یاد می کند عنوان و لقبی که امام راحل برای کمتر کسی به کار برده است و مقام معظم رهبری  (ادام الله ظله العالی) وی را از مفاخر
کم نظیر عالم اسلام می داند.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « یادداشت »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها