چهار شنبه 13 تیر 1403 7/3/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

دوشنبه 27 آذر 1391 ، 50 : 9

کد خبر : 1606

از 0 نفر 0

فقط ببخشيد ...

فقط ببخشيد ...

منوچهر حبیبی : از آغاز سال تحصيلي (مهرماه ) تاكنون در پي رخدادن چند حادثه دلخراش ناشي...

از آغاز سال تحصيلي (مهرماه ) تاكنون در پي رخدادن چند حادثه دلخراش ناشي از تصادف اتوبوس هاي حامل دانش آموزان (اردوي راهيان نور و سفرهاي سياحتي و زيارتي) و آتش سوزي و انفجار بخاري ده ها دانش آموز كشته و مجروح و مصدوم شده اند . حوادثي كه موجب نگراني مردم و اولياي دانش آموزان در سراسر كشور گرديده چرا كه از نظر استانداردهاي جهاني وقوع چنين حوادثي بيش از حد انتظار است . هر چند كه در دنيا حوادث تلخ و ناگوار از سقوط هواپيما تا غرق شدن قايق و كشتي رخ مي دهد اما انتظار و توقع مردم و شناخت جهاني از ايران و موقعيت و جايگاه كشورمان در دنيا ما را بر آن داشته است كه به هر طريق ممكن جلوي تكرار و وقوع حوادثي را بگيريم كه قابل پيش گيري است . يقينا در پي هر حادثه اي شماري از مردم و مسئولين خواهان پيگيري و رسيدگي موضوع و علل وقوع آن مي شوند اما گاهي با مقصر كردن اين و آن و توجيهات نادرست بدون آن كه نتيجه اي حاصل شود موضوع به فراموشي سپرده مي شود و قربانيان و وابستگانشان به امان خدا رها مي شوند و اينك حادثه دلخراش ناشي از انفجار بخاري چكه اي (نفتي ) در پيرانشهر استان آذربايجان بار ديگر موجب تكاپو و تلاش برخي از رسانه ها و نمايندگان و ... براي خاتمه دادن به اوضاع بد مدارس كشور گرديده است كشاندن حاجي بابايي وزير آموزش و پرورش به مجلس نيز بخشي از تلاش هايي است كه در حال انجام شدن است. اما باز حرف هاي تكراي باز قول هاي هميشگي و باز فرار از قبول و پذيرش مسئوليت و شنيدن پاسخ هاي وزير آموزش و پرورش در پي اعتراضات نماينده مردم پيرانشهر تنها به نوش دارو پس از مرگ سهراب مي ماند و اي كاش وعده هاي رسيدگي و درمان و احياي سلامتي و زيبايي با آن شدت و  حدتي كه بيان مي كرد پيگيري و دنبال مي شد واقعا اگر ماجرا را يك بار مرور كنيم مي بينيم كه چه قصورهايي براي رخداد دادن اين فاجعه صورت گرفته است اول آن كه در منطقه اي كه گاز رساني صورت گرفته چرا مدارس و روستاهايي پيدا مي شوند كه از اين نعمت برخوردار نيستند؟ دوم آن كه چرا بايد در مدارس برخي مناطق به ويژه نقاط سردسيري مثل آذربايجان ، كردستان و امثالهم هنوز بخاري هاي چكه اي (نفتي) فرسوده و يا هيزمي براي گرم كردن كلاس و فضاهاي آموزشي مورد استفاده قرار گيرند؟

سوم اين كه اين چه روند و شيوه ي مديريتي است كه برخي از مديران و روساي سازمان هاي دولتي به ويژه در  آموزش و پرورش پيش گرفته اند كه براي حفظ جايگاه و موقعيت خويش يا كمبودها و نارسايي ها را پنهان مي كنند و يا به قول خودشان از سياست هاي صرفه جويي پيروي مي كنند ؟

بارها شنيده و ديده شده كه برخي از اين مسئولين با وارونه جلوه دادن حقايق در نشست ها و همايش ها و سخنراني هايشان رو به بيان مطالبي آورده اند كه هر شنونده و بيننده اي را متعجب و متحير كرده است . اما متاسفانه كاركنان و پرسنل بسياري از نهادها و ارگان ها و به ويژه آموزش و پروش تنها مستمع مي شوند و حاضر به بيان نقطه نظرات و ديدگاه هاي خود در اين مجالس و محافل نيستند . واقعا وقتي كشوري مثل ايران وزير آموزش و پرورش نسبت به عدم واريز سرانه و يا عدم افزايش آن با توجه به تورم افسار گسيخته كوتاه مي آيد ،‌وقتي سياست صرفه جويي اش كاهش نيروهاي مورد نياز در مدارس است ،‌وقتي به جاي توجه به بهداشت و سلامت دانش آموزان و رفاه و آسايش معلمين و مربيان تنها و تنها به كاهش بودجه و صرفه جويي مي انديشد ، آيا وقوع حوادث ناگوار و بروز مشكلات ديگر و عدم توسعه و پيشرفت در آموزش و پرورش دور از انتظار نيست؟ اي كاش ايشان در حركتي اضطراري به برآورد كمبودها و رفع  كاستي هاي موجود مي پرداختند . اي كاش آن طور كه شايسته و بايسته است در قبال سلامت بچه هاي مردم كودكان و نونهالان احساس وظيفه مي كردند . اي كاش به جاي رفع مسئوليت و دادن قول هزينه سنگين معالجه و درمان بر اين باور بودند كه پيشگيري ارزانتر از درمان است و اي كاش به اين حقيقت مي انديشيدند كه با آسيب هاي ناشي از سوختگي مسير زندگي و ادامه حيات براي برخي از نونهالان و نوجوانان براي هميشه آن چنان دگرگون مي شود كه با هيچ چيز قابل جبران نيست . اي كاش به جاي مقصر جلوه دادن معلم كلاس (كه براي چندين بار تكرار مي شود ) به فكر ايمني و نوسازي مدارس بودند . امروز و از همين جا بايد خدمت وزير آموزش و پرورش عرض كرد كه علي رغم تاخير در پرداخت مطالبات فرهنگيان از حقوق و ديگر مزايا گرفته تا برخورداري اين عزيزان از رفاه نسبي ، اين قشر زحمتكش در خدمت رساني دريغ ندارند و به جاي آن كه در هر مصيبتي به هر دليل پاي يكي از معلمين دلسوز به عنوان مقصر به ميان كشيده شود متوجه اين واقعيت و درد مي شدند كه از تهران تا دور افتاده ترين نقاط ايران به راحتي مي توان خطرات ناشي از فرسوده بودن مدارس تا كمبود امكانات و تجهيزات بهداشتي ،‌رفاهي و خدماتي و ... را ديد و حس كرد . بنابراين تقاضاي استعفاي وزير توسط نماينده مردم پيرانشهر تنها به صرف سوختن دانش آموزان شين آباد و يا مرگ يكي از آسيب ديدگان نيست و اين تقاضا براي پايان دادن به درد و آلام فرهنگيان و دانش آموزان است كه امروز در بسياري از نقاط از فضاي آموزشي مناسب و استاندارد برخوردار نيستند . پس عذرخواهي وزير و يا انداختن گناه به گردن معلمي كه خود گرفتار و درگير اين درد و رنج است دردي را دعوا نمي كند . ‌


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها