چهار شنبه 13 تیر 1403 7/3/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

چهار شنبه 18 بهمن 1391 ، 19 : 12

کد خبر : 1729

از 0 نفر 0

رفاقت، حمایت یا لجاجت!

رفاقت، حمایت یا لجاجت!

منوچهر حبیبی/ یکی از راه­ها و روش­های یادگیری، تکرار است. یعنی با گفتن و تکرار کردن واژه یا کلمه­ ای در ذهن می­ماند.

یکی از راه­ها و روش­های یادگیری، تکرار است. یعنی با گفتن و تکرار کردن واژه یا کلمه ­ای در ذهن می­ماند.

گاهی این به ذهن ماندن غیر مستقیم و حتی ناخواسته انجام می­شود. مثلا همه افراد و شهروندانی که به گوش دادن اخبار عادت دارند با نام­هایی آشنا می­شوند که در طول مدتی بسیار در خبرها تکرار شده­اند. یکی از آن نام­هایی که بسیار بر سر زبان­ها افتاده است نام سعید مرتضوی سرپرست صندوق تأمین اجتماعی است. البته سعید مرتضوی بسیار در بین اصحاب قلم و مطبوعات آشناست، چرا که در گذشته نه چندان دور، مسئولیت رسیدگی به تخلفات مطبوعات و نشریه­ها را برعهده داشت و به قاضی مرتضوی معروف بود، چرا که شغل ایشان قضاوت بوده است.

و اما از سال 88 به این طرف، سعید مرتضوی هم جابجایی در حوزه کاری­اش انجام داده است و هم از سوی مجلسی­ها، عملکردش در حوزه­های مختلف (همچون موضوع کهریزک) مورد نقد و بررسی و توجه قرار گرفته است. با این حال آنچه که طی ماه­های اخیر به نوعی منجر به شهرت هرچه بیشتر مرتضوی گردید، حضور او در صندوق یا سازمان تأمین اجتماعی به سمت مدیرعامل و یا سرپرست بوده است.

البته با توجه به اتفاقات و سر و صدای انتصاب وی در تأمین اجتماعی به کار بردن یا از آن جهت صورت گرفته است که تا همین چند ماه پیش نهادی با آن همه اهمیت و عضو مثل تأمین اجتماعی به نام صندوق تأمین اجتماعی برای سالها به فعالیت و کارش ادامه داده بود و این تغییر نام تنها به نوعی برای حمایت از سعید مرتضوی و یا لجاجت با همه کسانی بود که با این انتصاب مخالف و یا نارضا بودند.

اینکه احمدی نژاد در واکنش به تقاضای مجلس بر عدم دارا بودن شرایط لازم ایشان به مدیرعاملی صندوق تأمین اجتماعی، این نهاد را به سازمان تبدیل کرد، شکی نیست. چرا که اصولا سعید مرتضوی دارای تخصص و سابقه کار در حوزه قضا و باسمت­های دادستانی داشته است و قانونا و عرفا ضوابط و شرایط حضور در صندوقی چون تأمین اجتماعی را ندارد. حال با این تغییر نام، ایشان دارای شرایط و ضوابط گردیده است.

این تنها شاید ناشی از لجاجت، تا رفاقت و حمایت از فردی در مقابل مخالفان باشد. البته آنچه بعد از این تغییر نام برای ابقای وی در سازمان تأمین اجتماعی صورت گرفت، باز مخالفت و باز روی آوردن به قانون و نهادهای قانونی همچون دیوان عدالت اداری بود.

خوب دیوان عدالت اداری همان طوری که از نامش پیداست، دارای مسئولیت نظارت و رسیدگی بر عملکرد نهادهای اداری و قضاوت در اختلافات فی مابین ادارات و نهادهایی چون مجلس (قوه مقننه) با دولت (قوه مجریه) است.

براساس شکوه و شکایت مجلس از انتصاب سعید مرتضوی به ریاست سازمان تأمین اجتماعی که این سمت نیز به جای مدیرعاملی صندوق تأمین اجتماعی صورت گرفته بود، دیوان عدالت اداری حکمی بر لغو این انتصاب به سازمان تأمین اجتماعی ابلاغ کرد که ایشان ظرف مدتی باید از سمت خویش کناره گیری کند. خوب طی این هفته­ها دولت و به ویژه احمدی نژاد و معاون وی رحیمی مدام به واکنش­های مختلف دست زدند و به غیرقانونی بودن احکام دیوان عدالت اداری اشاراتی داشتند.

به هر حال از آنجایی که دیوان عدالت اداری و سخنگوی آن به دفاع از خواست مجلس و حکم صادر شده (کناره گیری مرتضوی) پافشاری کردند، این بار سمت ریاست سعید مرتضوی به سرپرستی تغییر نام داد که این اقدام، این بار با حکم انتصاب از سوی رحیمی (معاون احمدی نژاد) در راستای حمایت و پشتیبانی بی­دریغ و ادامه دار دولت و شخص احمدی نژاد از دوست و یار قدیمی و رفیق شفیق (مرتضوی) صورت گرفت.

خوب چنین تغییر پست و سمت و یا ابقا و تغییر نام، باید لااقل از سوی وزیر کار، رفاه و تعاون صورت می­گرفت و چون وزیر مربوطه یعنی شیخ الاسلامی، خود بابت نادیده گرفتن خواست مجلس و دیوان عدالت اداری در عزل سعید مرتضوی، در آستانه احضار به مجلس و یا استیضاح شدن قرار داشت، و حتی از سوی مجلسی­ها هشدار و اخطارهای لازم داده شده بود، برای مقابله با استیضاح احتمالی، اختیارات تغییر و تحولات در تأمین اجتماعی (سازمان) از وزیر کار به معاون احمدی نژاد یعنی رحیمی واگذار گردیده است که این آخرین گام (مرحله چهارم) برای حفظ سعید مرتضوی و ابقای وی در این نهاد بوده است. قضاوت درباره آنچه تاکنون بین دولت و مجلس برای انتصاب پرحاشیه سعید مرتضوی که طی ماه­ها و هفته­های اخیر به مهمترین موضوع و خبر تبدیل شد، برعهده مردم والبته نهادهای قانونی است .

ای کاش چنین حمایت و پشتیبانی و در اصل لجاجت را دوستان، صرف توجه به رفع مشکلات پیش روی اعضای صندوق و یا بهتر بگوییم سازمان تأمین اجتماعی می­کردند. ای کاش چنین پافشاری را برای کاهش و رفع مشکلات درمانی و بهداشتی بیمه شدگان به خرج می­دادند.

به هر حال در کشوری که صدها هزار فارغ التحصیل دانشگاهی در رده­های مختلف دارد و ده­ها هزار پرسنل زحمتکش و مردمی دارد، انتصاب و قرار دادن پرحاشیه فردی که به دلایل قانونی مناسب پست و سمتی نیست، جز لجبازی و حمایت و رفاقت، نمی­تواند نام دیگری داشته باشد. آن هم در زمان و شرایطی که مسایل ومشکلات اقتصادی پیش روی مردم و کشور بیداد می­کند.

 

 


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها