پنج شنبه 14 تیر 1403 7/4/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

دوشنبه 2 اردیبهشت 1392 ، 10 : 8

کد خبر : 1854

از 0 نفر 0

سد يا پزشك خانواده؟ !‌

سد يا پزشك خانواده؟ !‌

منوچهر حبیبی : هر طرحي كه دولت ها اجرا مي كنند بايد كارشناسانه و داراي شاخصهاي...

هر طرحي كه دولت ها اجرا مي كنند بايد كارشناسانه و داراي شاخصهاي قابل قبول و در راستاي خدمت به مردم و كشور باشد. يقينا اگر طرحي شتابزده و يا براساس اهدافي باشد كه از حمايت و پشتيباني عمومي برخوردار نباشد دير يا زود شكست خواهد خورد و اگر دولتي روي اجراي آن پافشاري كند منجر به نارضايتي عمومي مي گردد . ‌

شايد يكي از طرح هايي كه طي سال گذشته در برخي از استان ها و از جمله فارس به طور آزمايشي اجرا گرديد، طرح پزشك خانواده بود. طرحي كه حداقل اسم دهان پركني داشت، چرا كه تصور بسياري از مردم اين بود كه من بعد علاوه بر سرويس دهي هاي مراكز درماني، خانواده ها از نظر پزشكي و درماني مورد توجه بيشتري قرار مي گيرند . ‌

پيش از آنكه به ادامه اين بحث بپردازيم توجه خوانندگان عزيز را به طرحي معطوف مي دارم كه در آموزش و پرورش اجرا شد؛ بيش از يك دهه پيش به ناگاه طرحي اجرايي شد كه به دوره ي پيش دانشگاهي معروف گرديد. در آن سال ها آقايان در وزارت آموزش و پرورش اعلام نمودند كه به دنبال يك كار كارشناسي شده و آزمون و خطاهايي كه در آن طرح اجرا شده، در مقطع متوسطه دانش آموزان دبيرستاني بعد از پايان سال سوم دبيرستان به جاي گذراندن سال چهارم دبيرستان وارد مراكز پيش دانشگاهي مي شوند . ‌

آن هم چه وارد شدني! در نخستين سال فقط درصدي از دانش آموزان به شرط داشتن معدل بالا بايد از اين خان مي گذشتند. سال بعد همان شرط معدل افت كرد، پس درصد بيشتري راهي آن مراكز شدند. خلاصه طي فقط مدت كوتاهي آن معدل بالا (عالي) به نمره 10 كاهش يافت و كنار مراكز پيش دانشگاهي روزانه براي دانش آموزان ضعيف كه شرايط مراكز روزانه را نداشتند، مراكز پيش دانشگاهي شبانه هم شروع به كار كرد. طوري كه در مجموع همه شرايط رفتن به مراكز پيش دانشگاهي و يا بهتر بگوئيم زمينه ي ورود به دانشگاه ها را يافتند.بعدها هم كه رقابت بر سر جذب دانشجو بين دانشگاه هاي غير دولتي و نيمه دولتي شدت گرفت، شرط گذراندن پيش دانشگاهي هم به نوعي منتفي شد. آموزش و پرورش و آموزش عالي كه اين طرح را به قصد و نيات مسئولين وقت براي برون رفت از خدمات رساني به دانش آموزان و تاخير در راه ورود به مراكز آموزشي طراحي و اجرا كرده بودند آن را بلا استفاده ديدند و به همان طرح 50 سال قبل روي آوردند و دوباره سال چهارم را در شكل و قالب ديگري در برنامه كار خود قرار دادند. اما در اين تغيير و تحولات آموزشي و به خصوص طي سال هاي نخستين، چه زيان هايي كه برخي از دانش آموزان مستعدمان نديدند. برخي براي چند صدم نمره يكسال پاي ورود به مراكز پيش دانشگاهي ماندند، ‌برخي زندگي تحصيلي شان به كلي دگرگون شد، ‌برخي با ادامه تحصيل براي هميشه خداحافظي كردند، در حالي كه به مرور دوغ و دوشاب يكي شد و در اين رهگذر بسياري از مردم يا بهتر بگوييم بسياري از خانواده ها آسيب ديدند .‌

و امروز وقتي طرح پزشك خانواده را با آن طرح ناموفق مقايسه مي كنيد، مي بينيد ابتدا در چند استان معين به طور آزمايشي اجرا مي شود كه به لطف برخي از مسئولين همه چيز با موفقيت انجام مي گيرد. استقبال عمومي بسيار عالي است، كمبود و مشكلاتي وجود ندارد و برنامه ها و اهداف طرح شده و يا مدنظر قرار داده شده به خوبي محقق مي گردد. اما آيا واقعا چنين است؟ ‌آيا واقعا مردم از اين طرح استقبال مي كنند و آيا اين طرح در راستاي خدمت رساني به مردم است؟

يقينا در انتقاد از اين طرح خداي ناكرده قصد تحقير و زير سوال بردن مقام و شان پزشكان را نداريم، اما به راستي آيا اين حق مردم نيست كه با شناخت و آگاهي از عملكرد پزشكان چه عمومي و چه متخصص به آنان مراجعه كنند؟

نمي دانم در كداميك از سفرهاي خارجي كدام مسئول ارشد كشور از اين طرح خوشش آمده و آن را در راستاي صرفه جويي و يا اشتغال نيروي بيكار پزشك مناسب ديده اند كه آن را به اين شكل و فوري و فوتي در برخي استان ها به طور آزمايشي اجرا كرده و مي كنند. متاسفانه هميشه افرادي و يا بهتر بگوييم مسئوليني هستند كه چشمشان را روي واقعيت ها و كمبود و مشكلات پيش روي مردم مي بندند و با تاييد و حمايت بي قيد و شرط، سبب تشديد مشكلات و حتي شكست طرح ها مي گردند. وگرنه اين مردم با همه كمبودها و كاستي ها در بخش بهداشت و درمان و خدمات رساني معدود انواع بيمه ها، مي سوختند و مي ساختند. واقعا طرح پزشك خانواده براي كارآموزي برخي پزشكان است كه تجربه كاري نداشته اند؟ اگر دولت چنين برنامه اي داشت، مي بايست پزشكان متخصص را ملزم به در اختيار گرفتن پزشكان عمومي براي كارهاي مقدماتي و ويزيت بيماران مي نمود تا ضمن آشنايي بيشتر با كارشان، فرصت تجربه اندوزي نيز پيدا مي كردند . ‌

اما هدف سرويس دهي فراگير و آسان نبوده است، چرا كه بعد از مدتي كه اين طرح مشكل آفرين شد ارائه خدمات رساني بيمه ها را منوط به معرفي و ارجاع بيماران از سوي پزشكان خانواده كردند و عملا آنچه طي همين مدت نصيب مردم و بيماران گرديده است، سرگرداني و اجبار به مراجعه به پزشك خانواده و بيمارستان هايي است كه فاقد استانداردهاي لازم مي باشند. ‌متاسفانه اين طرح بيش از آن كه در خدمت مردم بوده باشد، ‌در راستاي ايجاد مانع و كاهش مراجعات مردم به پزشك بوده است. بنابراين اين طرح در آينده اي نه چندان دور همانند برخي طرح هاي ديگر كنار گذاشته خواهد شد. هر چند طي اين مدت برخي بابت اجراي آن و مقابله با درخواست هاي معقول و منطقي مردم، نشان و تقديرنامه مي گيرند، ‌اما كم نيستند بيماران و مردم ضعيف جامعه كه بابت عدم سرويس دهي به موقع دچار ضرر و زيان مي شوند و چه بسا دچار نقص عضو مي شوند و يا جانشان را از دست مي دهند . ‌به راستي مي ارزد به اصطلاح براي صرفه جويي در هزينه درماني دولت و فرار برخي بيمه هاي درماني، مردم را از حقوق اوليه شان كه بهداشت و درمان است محروم سازيم؟


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « خبر برگزیده »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها