چهار شنبه 13 تیر 1403 7/3/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

چهار شنبه 29 خرداد 1392 ، 49 : 18

کد خبر : 2000

از 0 نفر 0

خواست مردم چیست؟

خواست مردم چیست؟

منوچهر حبیبی/ در هر کشوری با هر نظام سیاسی، فعالیت و رقابت سیاسی به شکل و شیوه­ های مختلف صورت می­گیرد.

در هر کشوری با هر نظام سیاسی، فعالیت و رقابت سیاسی به شکل و شیوه­ های مختلف صورت می­گیرد. در جایی فضای باز سیاسی موجب حضور همه طیف­ها می­گردد، در جایی هم تنها فعالیت­های اجتماعی و سیاسی منحصر به یک گروه و یک حزب وابسته به نظام می­گردد.

در کشور ما عمدتا فعالیت­های سیاسی توسط دو گروه اصلی و بیشتر شناخته شده چپ و راست صورت می­گیرد. البته این چپ و راست با آن معنای شناخته شده ­اش تفاوت دارد. در گذشته چپ منحصرا به گروه­های کمونیستی و سوسیالیستی اطلاق می­شد، اما در طی بیش از 3 دهه گذشته، چپ در ایران به طیف معروف به اصلاح طلب و در مقابل راست به طیف معروف به اصولگرایان اطلاق می­گردد. هر چند هم جناح اصلاح طلبان و هم جناح اصولگرایان به زیر مجموعه­ های متعدد تقسیم می­شوند، اما طی این 3 دهه اصولا این دو جناح و گروه سیاسی در رقابت­های انتخاباتی از ریاست جمهوری تا مجلس و اخیرا در شوراهای شهر و روستا حضور داشته­ اند.

و اما در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری که بعد از تأیید صلاحیت­ها 8 کاندیدا اجازه فعالیت و رقابت یافتند، در مجموع 6 چهره وابسته به طیف اصولگرایان و دو چهره که یکی خود را اصلاح طلب و دیگری خود را اعتدالگرا معرفی کردند، شرکت داشتند. هر چند هر 8 کاندیدا در سنوات گذشته و یا در دولت­های مختلف دارای سمت­های اجرایی بودند، اما از نظر پتانسیل و توانایی، کاندیداهای این دوره در رقابت­های انتخاباتی شرایط خاص خود را داشتند.

از قالیباف شهردار تهران که دارای سابقه نظامی گری بود شروع می­کنیم که در کارش در سمت شهرداری پایتخت به موفقیت­هایی دست یافته بود. بعد از او سعید جلیلی عضو ارشد در هیأت مذاکره کننده هسته­ ای بود. محسن رضایی که او نیز سابقه نظامی گری داشته است و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود کاندیدای دیگر این دوره بود. خوب از اصلاح طلبان باید از عارف گفت که او در دوره ریاست جمهوری خاتمی معاون اول رییس جمهور بود و از ابتدا خود را اصلاح طلب معرفی کرد و پا به صحنه رقابت­های انتخاباتی گذاشت. و اما دیگر اصولگرای این دوره غرضی بود که در گذشته به سمت وزیر نفت و پست و تلگراف نیز رسیده بود. حداد عادل نیز که در شورای انقلاب فرهنگی عضو است کاندیدای دیگر اصولگرایان بود و روحانی چهره­ای که مهمترین سمت اجرایی­اش عضو ارشد هیأت مذاکره کننده در مناقشه هسته­ای در دوران هاشمی و خاتمی بود از ابتدا عدم وابستگی خود را به گروه خاصی اعلام کرد و گفت او اعتدال گرا و خواهان تغییر در وضعیت مدیریت اجرایی کشور است. و اما کاندیدای دیگر شناخته شده در طیف اصولگرایان کسی جز ولایتی نبود. او نیز سالها در پست و سمت وزیر امور خارجه خدمت کرده بود و در این دوره از رقابت­های انتخابات ریاست جمهوری حضور داشت.

با وجودی که همه این کاندیداها در پست و سمت­های اجرایی طی 3 دهه گذشته فعالیت داشته ­اند اما شناخته شده ترین آنان همانا قالیباف و جلیلی بودند. هر چند رضایی نیز طی 3 دوره و به ویژه در دوره دهم کاندیدای ریاست جمهوری بود، تا حدودی از دیگر کاندیداها شناخته شده ­تر به حساب می­ آمد.

و اما صدا و سیما به اصطلاح متولی اصلی تبلیغات این 8 کاندیدا گردید و بعد از مناظره اول که ناموفق بود در مناظره  دوم که به فرهنگ و اقتصاد اختصاص یافت و در مناظره سوم تا حدودی موجب تحرک در جامعه و رقابت اصلی بین کاندیداها گردید. در واقع مناظره سوم، کاندیداها به دفاع از عملکرد خود پرداختند و همین شیوه برگزاری مناظره که تا حدودی می­توانست منجر به شناخت بیشتر رأی دهندگان گردد، خود باعث شد تا هر کاندیدا به نوعی گرایش و تفکر سیاسی معروف گردد. مثلا در مسایلی مثل تنش زدایی ولایتی، در بحث مسأله هسته­ ای جلیلی، در بحث تعامل عارف، در امور اقتصادی رضایی و فرهنگ حدادعادل چهره گردیدند که سیاست آتی خود را حول آنها بنا می­کنند و از اولویت­هایشان به حساب می­آیند و اما غرضی که تقریبا به چهره­ای منفعل تبدیل شده بود تا انتهای رقابت­ها ماند و همان شیوه را ادامه داد.

بحث اصلی در مناظره سوم و در واقع چهره ­های اصلی روحانی و قالیباف بودند که به همه مسایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و از همه مهمتر تعامل و تنش زدایی و حتی روی بحث تحریم­ها پافشاری کردند و از پایان مناظره ­ها تا پایان ساعات تبلیغات، مورد توجه بیشتر مردم و رأی دهندگان قرار داشتند.

به هر حال حضور تعداد زیاد کاندیداها و به ویژه 6 کاندیدای اصولگرا، شکی باقی نگذاشته بود که انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد. کناره گیری حدادعادل به نفع اصولگرایان نیز تغییری در شکل گیری ائتلاف در میان جناح اصولگرایان ایجاد نکرد. ماندن 5 کاندیدای آنان در مقابل عارف و روحانی تا روزهای پایانی ادامه یافت تا اینکه عارف با توصیه اصلاح طلبان به نفع حسن روحانی کناره گیری کرد.

و اما روحانی که خود را تا آخرین لحظه اعتدالگرا معرفی کرد، با رو آوردن اصلاح طلبان، تنها رقیب مقابل اصولگرایان گردید تا همه چیز به روز 24 خرداد روز رأی گیری موکول شود.

حال پس از اعلام نتایج و انتخاب حسن روحانی به مقام ریاست جمهوری یازدهم، آن هم با این پیروزی قاطع در مقابل اصولگرایان، می­توان تا حدودی به نقطه نظرات مردم در پایان رأی گیری دست یافت. اینکه از 36704156 رأی مأخوذه و 35458747 رأی قابل قبول، حسن روحانی با 18613329 رأی و 50/7 درصد آرا اول می­شود، دلالت بر خواست و حمایت مردم از سیاست­های اعلام شده وی دارد.

همان طور که 6077292 تن و 16/6 درصد آرا به سیاست قالیباف و 168946 تن و 11/4 درصد آرا به نظر جلیلی و 3884412 تن و 10/6 درصد آرا به برنامه رضایی و 2268753 تن و 6/2 درصد آرا به نظرات ولایتی و 446015 تن و 1/2 درصد آرا به نقطه نظرات غرضی رأی دادند، حال اگر آرای 1245409 کاندیدای هفتم (کسانی که رأی باطله دادند) را در نظر نگیریم، یعنی 3/000 درصد از کل آرا را به حساب نیاوریم، حسن روحانی با 50/7 درصد آرا در مقابل 46/000 درصد آرای جمع اصولگرایان به پیروزی رسیده است.

خوب چنین پیروزی قابل توجهی که مجموع آرای طیف اعتدالگرایان جامعه و اصلاح طلبان است، بیانگر این است که بسیاری از مسئولین به نظرات و خواست مردم احترام بگذارند و در بحث­هایی مثل تنش زدایی مسأله و مناقشه هسته ­ای، بحث برطرف کردن و لغو تحریم­ها و از همه مهمتر موضوع و بحث اقتصادی که مستقیما با رفاه و معیشت مردم مربوط می­شود، نظرات و سیاست­های خود را منطبق با خواست مردم سازند. چرا که علیرغم آنکه این انتخابات ریاست جمهوری بود، تا حدودی نظرسنجی و همه پرسی روی مسایل مختلف نیز می­تواند باشد.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها