چهار شنبه 13 تیر 1403 7/3/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

چهار شنبه 27 آذر 1392 ، 51 : 13

کد خبر : 2214

از 0 نفر 0

باز نماد کمونیزم شکست!

باز نماد کمونیزم شکست!

منوچهر حبیبی/قرن بیستم قرن تحولات و دگرگونی نیز نام دارد. چرا که کمتر نقطه­ای در دنیاست که شاهد تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و صنعتی و...

قرن بیستم قرن تحولات و دگرگونی نیز  نام دارد. چرا که کمتر نقطه­ ای در دنیاست که شاهد تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و صنعتی و... نبوده است. در این قرن انقلابهای بسیاری رخ داد و دو جنگ ویرانگر و وحشتناک جهانی نیز به وقوع پیوست.

روسیه یکی از نقاطی در جهان است که شاهد رخ دادن بیشتری تحولات بود. انقلاب کمونیست­ها در دهه دوم قرن بیستم رخ داد. شکل گیری و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق از اتفاقات بسیار مهم این قرن بود. نکته مهم اینکه تحولات در روسیه، تأثیرات بسیار گسترده در منطقه قفقاز و همچنین دنیا به دنبال داشت. رقابت آمریکا با شوروی سابق از عمده­ترین تحولات آن دوره است.

و اما در اواخر قرن بیستم و به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق که قدرت دوم جهان بود موجب شکل گیری دوباره کشورهایی گردید که دهه­ ها زیر چتر روسیه (اتحاد جماهیر شوروی) به حیات خود ادامه داده بودند و به نوعی تحت تأثیر سیاست و فرهنگ و دیگر جنبه ­های اجتماعی، اقتصادی و نظامی و... روسیه قرار گرفته بودند.

در این راستا اوکراین یکی از نقاطی است که چه در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق و چه قبل و بعد از فروپاشی آن بسیار در منطقه قفقاز مهم و الهام بخش دیگر کشورها بوده است. به نوعی اوکراین خط مقدم و پیشگام کرملین بود که برنامه ­های روسیه را مو به مو اجرا می­کرد.

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و تشکیل دوباره فدراسیون در منطقه قفقاز، تنها ناشی از مشکلات پیچیده و کلان آن دوران نبود و به نوعی مردم در این کشورها راه کنار گذاشتن کمونیزم را در پیش گرفته بودند. به ویژه آنکه این نگرش و رویکرد دوباره ملتها در منطقه قفقاز مورد حمایت غرب و آمریکا نیز قرار گرفته بود.

البته روس­ها که بر این حقیقت اشراف کامل داشتند، بعد از تشکیل دوباره روسیه درصدد حفظ هم پیمانان خود بودند. آنان کشورهای تازه را به حالت نیمه مستقل در اختیار داشتند و با هر نوع جدایی کامل به مقابله پرداختند. نمونه ­اش هم در گرجستان بود که حتی بخشی از این کشور را نیز جدا کرده و در اختیار جدایی طلبان قرار دادند و نظامیان خود را در جنگ شرکت دادند، از اختلافات میان دولتهای جدید در قفقاز کمال سوء استفاده را نموده ­اند و جانب حکومتهایی را گرفته­اند که با کرملین رابطه نزدیک و حسنه دارند.

با آنچه اعمال شده به راحتی می­توان دریافت که هر کشوری بخواهد به استقلال کامل در منطقه قفقاز برسد با سدی به نام روسیه و با سنگ اندازی آن روبرو و مواجه خواهد بود.

نتیجه اینکه اوکراین علیرغم آنکه شاهد تحولات سیاسی ظرف یک دهه گذشته بود و انقلاب دیگری در آن روی داده است، تاکنون نتوانسته اساسا به حکومت کاملا مستقل و منسجمی دست یابد.

در اینکه تا همین امروز رییس جمهور اوکراین ویکتور یانکویچ مطیع محض و ششدانگ حکومت روسیه است و از سیاستهای اقتصادی و سیاسی روس­ها پیروی می­کند، شکی نیست. بنابراین استقلال اوکراین زیر سؤال رفته است.

نکته دیگر اینکه جامعه اوکراین نیز دو پاره شده است، بخشی طرفدار پر و پا قرص روسیه هستند و آب و خاک و ملیت را فدای ایدئولوژی کمونیزم کرده ­اند و به کمونیزم جهانی (حکومت کمونیست­ها بر سراسر دنیا) معتقدند و در مقابل، بخش دیگر جامعه اوکراین به آزادی و دمکراسی به هر شکل آن اروپایی و آمریکایی ­اش معتقدند و می­خواهند به هر طریق از دام و چنگال روسیه و ایدئولوژی کمونیزم رهایی یابند.

نکته ­ای که در بحران هفته­ های اخیر موجب کشمکش در داخل اوکراین شده است همین دو دستگی­ و اختلاف نظر شدید میان مردم است. هر چند برآورد اینکه قدرت و تعداد کدام گروه بیشتر است کمی دشوار است، اما شواهد و قراین حکایت از آن دارد که تمایل و اراده بخش غرب گرای اوکراین در میان مردم از محبوبیت بیشتری برخوردار است.

این در حالی است که بخش متمایل و هوادار روسیه از قدرت و امکانات دولتی و حمایت­های کامل کرملین برخوردار است.

به هر حال تضاد و اختلاف این کشور می­تواند برای سالها ادامه داشته باشد و به مرور از شمار هواداران روسیه و تعداد پیروان مکتب کمونیزم کاسته شود.

یقینا آنچه در اوکراین طی هفته گذشته با به زیر کشیدن تندیس لنین در کیف رخ داد، بیانگر این است که بار دیگر نماد دیگری از کمونیزم شکسته شد. شکستن مجسمه لنین و خورد کردن آن توسط معترضان اوکراینی بیانگر این است که نسل­های جوان و پرانرژی با اصول و ایده ­های کمونیزم هر چه بیشتر فاصله می­گیرند.

برگرداندن نام­ها در برخی از کشورهای کمونیست و... (لنینگراد به سن پطرز بورگ)، برچیدن تصاویر شخصیت­های بنیان گذار سوسیالیست و کمونیست، همه در راستای دور شدن برخی دولتها و ملت­ها از آرمان­هایی است که برای مقابله با آنها، شمار زیادی از مردم و روزنامه نگاران در روسیه و منطقه قفقاز و دیگر نقاط دنیا به زندان افتادند و اعدام شدند و آسیب دیده­ اند.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها