چهار شنبه 13 تیر 1403 7/3/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

پنج شنبه 16 تیر 1390 ، 30 : 11

کد خبر : 319

از 0 نفر 0

خط قرمز کجاست؟...

خط قرمز کجاست؟...

نچه که به آن حاشیه سازی گفته میشود، بیش از آنکه ناشی از شیطنتهای اصحاب قلم و یا دشمنان فرد یا گروهی باشد،...

آنچه که به آن حاشیه سازی گفته میشود، بیش از آنکه ناشی از شیطنتهای اصحاب قلم و یا دشمنان فرد یا گروهی باشد، میتواند حاصل نوع بیان و تمایلات فرد باشد.

برای مثال وقتی رییس دولت در نشست مطبوعاتی با خبرنگاران داخلی و خارجی، صحبت از سکوت میکند، وقتی دوباره همین مطلب  را در پایان جلسه هیأت دولت روز چهارشنبه 90/4/8 تکرار میکند و میگوید موضع من سکوت است، خود به خود این نگرش و تلقی را در مخاطبین ایجاد میکند که چرا سکوت؟!

احمدینژاد یکی از مسئولین و افرادی است که طی 6 سال گذشته، بیشترین گفتگوی مطبوعاتی، سخنرانی و سفرهای داخلی و خارجی را انجام داده است. کسی که در گفتن موضوعات داخلی و خارجی از تعریف تا انتقادها، به قول خودش ابایی نداشت، اما امروز صحبت از موضع سکوت میکند. سکوت در مقابل کی؟ و سکوت برای چی؟

یقینا تکرار این شعار آن چنان توجهات را متوجه ایشان کرد که بیان مطلبی مثل خط قرمزش خیلی سریع مخاطبان را جذب کرد.

به راستی آیا طی این 6 سال در سازمان ملل سخن نگفت، در سفرهای استانی و در جمع اصحاب قلم و مردمی که درمراسم و تجمعات استقبال ایشان گرد آمده بودند سخن نگفت؟ پس صحبت از سکوت کردن و گفتن اینکه سکوت کرده و میکند، خود نوعی سخن گفتن است. اما خط قرمز او چیست؟!

تنها خط قرمز ما خود تعریف دارد، مثلا سادهترین تعریف آن این است که تجاوز به حقوق مردم، به خطر انداختن منافع کشور، زیر پا گذاشتن اصول و باورهای اعتقادی ناب مردم.

پس خط قرمز مال افراد نیست، خط قرمز، سنگر دفاع از مردم و کشور و حفظ امنیت مردم است. پس امروز که صحبت از خط قرمز میشود، چرا از خط قرمز خودش صحبت میکند؟

اینکه چالشی با قوه مقننه و یا قوه قضاییه، او و یا کابینهاش داشته باشند، دلیل نمیشود.

رییس دولت باید خوب بداند که هیچکس فراتر از قانون نیست و رییس جمهور اولین وظیفهاش حفظ قانون و نظارت بر حسن اجرای قوانین است. قوانینی که اگر درست و به جا و بدون تبعیض اجرا شوند، مشکلات پیش روی مردم و کشور حل میشود.

پس خط قرمز واقعی رییس جمهور باید زیر پا گذاشتن قانون، قانون شکنی وقانون گریزی باشد. ولی از کدام قانون و مقررات دفاع باید کرد؟ از قوانین و مقرراتی که جایگاه و حدود و اختیارات را مشخص کرده و میکند. اینکه رییس دولت موظف است که طبق حقوق و اختیاراتی که به او داده شده است، اعضای کابینهاش را برگزیند، این حق قانونی است. اما اینکه همه افرادی که عضو کابینهاند باید مراحل قانونی مثل گرفتن رأی اعتماد از مجلس را طی کنند، حق دیگری است که به مجلس داده شده است که با دقت به ارزیابی سوابق افراد بپردازد و افراد لایق و شایسته را به سمتهای اجرایی برگزیند تا همکاران رییس دولت، افرادی باکفایت و کاردان باشند.

پس همان طوری که اختیارات رییس جمهور مشخص شده، حدود اختیارات مجلسیها هم مشخص گردیده است. حالا اگر رییس دولت احساس میکند که در این راستا به او اجحافی شده است، مراحل قانونی را باید طی کند و به نهادهای نظارتی شکایت نماید.

بدون شک چنین نهادهایی هم در قانون پیش بینی شده و هم مسئول هستند. پس به جای سکوت بهتر است به پیگیریهای قانونی رو آورد. چنین رابطهای که دولت با مجلس دارد، بین دولت و قوه قضاییه هم وجود دارد، چرا که قوه قضاییه بنا به قانون، یک قوه مستقل تعریف شده که نظارت بر عملکرد حقوقی و قضایی افراد از جمله دولت و اعضای کابینه دارد و این نظارت بر افرادی که غیرمستقیم عضو دولت هستند و سمتهای اجرایی دارند و یا در سمتهای دیگری همچون مشاورین و مدیران نهادها و ادارات مشغول انجام وظیفهاند نیز وجود دارد.

پس با این نگاه، هر یک از قوا طبق قانون، دارای حقوق و وظایفی هستند تا جلوی پایمال شدن حقوق مردم را بگیرند.

کنترل و نظارت بر عملکردها، نه تنها وظیفه دولت و مجلس که نهایتا به قوه قضاییه منتهی میشود.

بنابراین آنچه که باعث شده است که احمدینژاد صحبت از خط قرمزش و دفاع از همکاران و نزدیکانش کند، در چارچوب قانون و مقررات هیچ اشکالی ندارد، اما اگر خطایی و یا سوء استفاده از مقام و پست و یا حیف و میل مالی در کار باشد، پیش از آنکه مجلس، قوه مقننه و یا نهادهای قضایی قوه قضاییه دست به کار شوند، وظیفه شخص رییس دولت است که دست به کار شود و فرد و یا افرادی که واقعا خاطیاند را برکنار کند و زمینه پیگیریهای قانونی و حقوقی را فراهم سازد تا خدای ناکرده، جلوی اجرای عدالت گرفته نشود.

حالا اگر اتهامی به افراد و نزدیکان و اعضای کابینه زده میشود، طبق قانون این شانس و فرصت وجود دارد که از خودشان دفاع کنند. در صورت اثبات اتهام با دلیل و مدرک به دور از هرگونه جو سازیهای سیاسی و جناحی، باید متهم به سزای اعمال خود چه اختلاس و ارتشاء و چه موارد خلاف دیگر برسد.

اما اگر مراجع قضایی و قانونی بر بیگناهی فرد و یا افرادی از کابینه رأی دادند، که نه تنها جای طرح دعوی وجود دارد، که بر اعتبار و عزتش در میان مردم افزوده میشود.

آنچه بیش از بیان تهمت و افترا آزار دهنده است، این است که در مقابل خلاف کاریها و به حمایت از این و آن، افراد به ترفند سیاسی کاری و خط و جناح بندی متوسل شوند که این همان دردی است که میتواند از اجرای قانون جلوگیری کند.

پس رییس دولت اگر بر بیگناهی افرادی که طی هفتههای اخیر از سوی قوه قضاییه بازداشت و یا در مظان اتهام قرار گرفتهاند، اعتقاد و باور دارد، این فرصت و مهلت را بدهد که مراحل قانونی طی شود، در غیر این صورت آنگاه دولت از خط قرمز مردم عبور میکند. چرا که همه شهروندان در برابر قانون یکسان تعریف شده و از حقوق یکسانی برخوردار هستند.

پس خط قرمز همه ما، بیعدالتی و هر روندی است که جلوی عدالت و مساوات و برابری میایستد.

منوچهر حبیبی


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها