چهار شنبه 13 تیر 1403 7/3/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

چهار شنبه 6 خرداد 1394 ، 06 : 19

کد خبر : 7693

از 0 نفر 0

کنش مسئولین و واکنش فرهنگیان!

کنش مسئولین و واکنش فرهنگیان!

منوچهر حبیبی/ طی چند ماه گذشته در چندین نوبت، شماری از فرهنگیان در برخی از نقاط کشور تجمع سکوت برگزار کردند.

طی چند ماه گذشته در چندین نوبت، شماری از فرهنگیان در برخی از نقاط کشور تجمع سکوت برگزار کردند. در این گردهمایی­ هایی که در کمال نظم و آرامش برگزار شد، فرهنگیان خواسته­ های صنفی و معیشتی خود را مطرح نمودند. هر چند مثل دهه­ های اخیر برخی از مسئولین قول پیگیری و رسیدگی دادند، اما تا تحقق مطالبات عزیزان فرهنگی فاصله بسیار است.

در حالی که بسیاری از مطالبات فرهنگیان قابل محقق شدن است، به تعدادی از مواردی که فرهنگیان خواهان رسیدگی و توجه مسئولین به آنها شده ­اند اشاره­ ای گذرا می­ اندازیم.

نخست اینکه تبعیض در آموزش و پرورش نهادینه شده است و این حرکت ناپسند با هیچ توجیهی از سوی شماری از مسئولین دوایر آموزش و پرورش در نقاط مختلف کشور صورت می­گیرد. تبعیض در دادن محل کار، تبعیض در ارزیابی شغلی فرهنگیان، اینها به راحتی و به حق، قابل برطرف شدن است اما بسیاری از مسئولین با استناد به مواد قانونی و بردشت یک جانبه از عملکرد ناشایست خود دفاع کرده و بر ادامه چنین تبعیض­هایی پافشاری می­نمایند.

یکی دیگر از موارد تبعیض فراتر از آموزش و پرورش است. در حالی که به بهانه­ های مختلف در ادارات و نهادهای دیگر اقدام به دادن سرویس­ های گوناگون می­کنند، در آموزش و پرورش خبری از دادن هزینه لباس، غذا، سرویس ایاب و ذهاب، مسکن و حتی سهمیه­ های فرزندان در اردوهای اداری نیست. گویا معلمین و مربیان و دبیران از فهرست توجه و گرفتن تسهیلات حذف شده­اند.

اما به راستی چرا باید میان نهادهای دولتی تفاوت وجود داشته باشد؟

نکته دیگر، اختلاف رده بندی در سطح کاری و اداری است. با وجودی که به طور متوسط میانگین مدرک تحصیلی عزیزان فرهنگی، لیسانس(کارشناسی) است، اما در مقایسه با سوابق و مدرکشان، نسبت به دیگر ارگان­ها حقوق فرهنگیان نه تنها مکفی نیست، که گاه یک چندم پرسنل دیگر نهادها است.

خب ادامه چنین روندی بدان معناست که معلم و مربی، نیازمند شغل دوم و سوم و روی آوردن به حرفه­ هایی می­شود که هیچ سنخیتی با کار و مدرک دانشگاهش و از همه مهمتر با جایگاه و شأن یک معلم که باید ششدانگ، الگوی شایسته و درخوری برای دانش آموزان باشد، ندارد. اینکه معلم نتواند الگو باشد، کار را برای او و برای خانواده ­ها سخت و گاه غیرممکن می­سازد.

فرزندان ما همیشه نگاهشان به مربیان، باید یک نگاه برجسته و امیدوار کننده باشد. اگر والدین می­خواهند در کنار هزینه­ هایی که صرف تحصیل فرزندانشان می­کنند نتیجه مطلوب در تحصیل و آداب و رسوم داشته باشند، باید بپذیرند که معلم باید معلمی کند. اینکه در روز و هفته بزرگداشت مقام معلم، همه از صدا و سیما تا مسئولین دوایر در شهرستان­ها و استان­ها و وزارتخانه، از نقش معلم می­گویند و بر حرمت و احترام به این قشر زحمتکش تأکید دارند، تنها می­تواند لحظاتی ذهن دانش آموزان و دانش پژوهان را روی جایگاه والای فرهنگیان متمرکز سازد.

کسی نمی­خواهد بگوید که معلمین و مربیان، جدا از دیگر اقشار جامعه­ اند. کسی نمی­خواهد ادعا کند که فرهنگیان مورد توجه خاص قرار گیرند. آنچه در اینجا به آن پرداخته می­شود، رعایت اعتدال در توجه کردن به این قشر زحمتکش و نسل ساز است. اگر امروز برخی دانش آموزان و فرزندانمان سرگردان شده ­اند و در میانه راه، دچار تردید می­شوند، بخشی از دودلی و این شک و تردیدها، ناشی از سقوط و خدشه دار شدن جایگاه فرهنگیان و دانشگاهیان است.

ما باید به فرزندانمان راه بهتر زیستن را بیاموزیم، تلاش را در وجودشان نهادینه کنیم. اما این چنین سخت و دشوار به نتیجه می­رسیم. معلم ما دغدغه­ های بسیاری دارد. باور کنید تفاوت و تبعیضی که در پرداخت حقوق و حق التدریس­ ها رخ می­دهد، گاه غیرقابل تصور است.

اینکه بشنوید که حق الزحمه تصحیح اوراق امتحانی و یا حق الزحمه تدریس فرهنگیان، گاه تا چند ماه پرداخت نمی­شود، یعنی شکستن حرمت فرهنگیان.

حتی گاه دیده می­شود که برای سر و سامان دادن به امور جاری و پرداخت هزینه­ ها، آموزش و پرورش حق الزحمه بازنشستگان فرهنگی که دعوت به کار شده­اند را در هاله­ ای از ابهام قرار می­دهد تا کار انجام شود و در پایان کار، به عناوین مختلف از پرداخت یک حق الزحمه درخور یک معلم طفره می­رود.

خب چنین برخوردهایی و با مواردی که به آنها اشاره شد، آیا یک فرهنگی می­تواند همچنان دلداده کار کند؟ وقتی فرهنگی و دیگر پرسنل دوایر وابسته به آموزش و پرورش می­بینند که هنوز زمان بازنشستگی فرهنگی نرسیده، عده ­ای لحظه شماری می­کنند تا برود و در عوض تعدادی که از جنس برخی آقایان سیاسی کار هستند، هیچ گاه بازنشسته و کنار گذاشته نمی­شوند.

یک فرهنگی و دیگر همکاران وی که شاهد چنین تبعیض­هایی هستند چه حالی پیدا می­کنند وقتی تعدادی را در پست­های دیگر قرار می­دهند و حکم کاری­شان را در جایی می­زنند که حقوق و مزایای بیشتری دریافت کنند؟ دیگر فرهنگیان چگونه باید باشند با این چنین رفتار و حرکات، خود به خود یأس و ناامیدی به فرهنگیان منتقل می­شود و در نهایت تأثیر سوء آن در زندگی اجتماعی و تحصیلی و اخلاقی دانش آموزان و فرزندانمان، سرمایه­ های حقیقی و باارزش کشور، قابل مشاهده است.

واقعا شایسته است یک فرهنگی که در مهرماه بازنشسته می­شود، پاداش آخر خدمتش را با چندین ماه تأخیر در سال بعد بدهند؟ چنین کنش­هایی در آموزش و پرورش صورت می­گیرد که واکنش به آنها به صورت تجمع مقابل مدیریت­ها، سازمان­ها و وزارتخانه آموزش و پرورش انجام می­شود.

پس اگر می­خواهید معلمان، دبیران، مربیان و حتی اساتید بزرگوار دانشگاه­ ها به طور تمام وقت و ششدانگ در خدمت فرزندانمان باشند، باید به این تبعیض­ها و سوء مدیریت­ها خاتمه داد.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها