چهار شنبه 13 تیر 1403 7/3/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

یکشنبه 11 مرداد 1394 ، 27 : 13

کد خبر : 7728

از 0 نفر 0

نقش پول در بازي هاي كودكان

نقش پول در بازي هاي كودكان

عباس خادم الحسینی
شرايط مالي خانواده يكي از عوامل موثر بر بازي كودكان است . طبيعتاً اسباب بازي هاي كودكي كه در يك خانواده ثروتمند و مرفه متولد شده ميتواند با اسباب بازي هاي يك كودك فقير كاملاً متفاوت باشد. بگذاريد يك خاطره براي تان تعريف كنم . چندي پيش در منزل يكي از دوستانم كه وضع مالي خوبي دارد مهمان بودم . همان شب دوست من براي پسر دو سه ساله اش يك دوچرخه شيك خريده بود . دوچرخه اي كه يك سر و گردن از دوچرخه هاي معمولي بالاتر بود . نكته جالب در اين دوچرخه اين بود كه اصلاً ركاب نداشت يا بهتر بگويم ، اصلاً نيازي به ركاب زدن نداشت . كودك سوار ميشد و فرمان را به دست مي گرفت . آن گاه با فشار يك دكمه دوچرخه به جلو حركت مي كرد ، با فشار يك دكمه مي ايستاد ، با فشار يك دكمه دنده عقب مي رفت و با فشار يك دكمه آهنگ مي نواخت ( اين دكمه آخري مثلاً زنگ دوچرخه بود . ) اين دوچرخه برقي كه به باتري شارژي كوچكي مجهز بود ، به خوبي وضعيت مالي خانواده كودك را نشان مي داد . ‌
‌     هر چند وضعيت مالي خانواده يكي از عوامل موثر بر بازي است اما اين بدان معنا نيست كه بازي ها و اسباب بازي هاي گران تر ، شيك تر و به روزتر،  الزاماً بهتر و مفيدتر هستند . متاسفانه ديده مي شود كه برخي از والدين ، پول و پرورش كودك را دو فاكتور وابسته به هم مي دانند يعني فكر مي كنند هر چه وسايل بازي كودكشان گران تر و پيشرفته تر باشد ، زمينه براي رشد و پرورش او بيشتر فراهم مي شود در حالي كه اين دو ( پول و فرزندپروري ) نه تنها ممكن است ربط چنداني به هم نداشته باشند بلكه حتي ممكن است در مواردي اثرات معكوس نيز نسبت به يكديگر داشته باشند . ‌‌     به طور مثال اگر در همين خاطره اي كه ذكر شد دوست من براي پسر دو سه ساله اش دوچرخه ساده و ارزان قيمتي خريده بود چند امتياز داشت كه آن دوچرخه گران قيمت از آن ها بي بهره بود . اول اين كه كودك مجبور بود ركاب بزند و تحرك بدني داشته باشد كه اين امر موجبات تقويت عضلات و استخوان ها ، هماهنگي بيشتر بين دست و پا و حواس پنجگانه ، تعديل نيروي اضافي كودك و افزايش سرعت عمل و مهارت هاي حركتي او را در پيداشت . دوم اين كه تلاشگري ، مسئوليت پذيري و پشتكار او را در قبال كاري كه انجام مي دهد و مقصدي كه در پيش دارد بيشتر مي كرد و اين امر ميتوانست در شكل گيري شخصيت كودك ، در آينده تاثيرات مثبتي داشته باشد . سوم اين كه اگر دوچرخه برقي خراب شود كودك چاره اي ندارد جز اين كه به والدين خود مراجعه كند و از آنها بخواهد تا آن را تعمير كنند در حالي كه اين احتمال وجود دارد كه در صورت آسيب ديدن دوچرخه ساده ، كودك خودش شخصاً اقدام به درست كردن آن كند كه اين امر در پرورش قوه خلاقه كودك ، تقويت كنجكاوي و افزايش اعتماد به نفس و خودباوري او نقش به سزايي خواهد داشت و چهارم اينكه قيمت بالاي متعلقات كودك ( مثل لباس ، اسباب بازي و . . . ) ممكن است حساسيت نامتعارف و بيش از حد والدين را در پي داشته باشد تا جايي كه اين حساسيت و نگراني باعث شود كه هم والدين و هم خود كودك از آن وسيله لذتي نبرند و مدام مراقب خراب نشدن يا آسيب نديدن آن باشند . تصور كنيد والديني كه براي كودكشان لباس مجلسي  گران قيمتي خريده اند، چقدر ممكن است نسبت به كثيف يا پاره شدن آن حساسيت به خرج دهند و كودك بيچاره چقدر مجبور است بخاطر اين حساسيت ها تحت فشار باشد ! ! !‌
‌     هر چند در امر فرزند پروري ، پول مي تواند عامل مفيد و موثري باشد اما همه چيز نيست . اين نكته مهم را به خاطر داشته باشيد كه فرزندان ما وسايل شخصي ما نيستند كه بخواهيم با افزايش قيمت ظاهريشان فخرفروشي كنيم و پز بدهيم . كودك مانند پرنده اي است كه دوست دارد آزادي را تجربه كند و محدود كردن او با قفسي از طلا، هيچ جذابيتي برايش ندارد . شايد براي تان جالب باشد اگر بگويم كه من در تمام سال هايي كه به دبستان مي رفتم ، حسرت داشتن دستكش هاي بافتني و رنگارنگي را مي خوردم كه همكلاسي هايم در فصل زمستان به دست ميكردند. من همواره به همسالان خود كه چنين دستكش هاي رنگي و راحتي به دست داشتند غبطه مي خوردم . در حالي كه وضع مالي خانواده من از همه آن ها بهتر بود و مشكل هم از همين جا ريشه مي گرفت ! ! !‌
‌   من يك جفت دستكش سياه چرمي داشتم كه كيفيتي عالي داشت و شايد دهها برابر دستكش هاي آن ها ارزش داشت . اما نه رنگش چنگي به دلم مي زد نه كيفيتش . از همه بدتر اين كه هم كلاسي هاي من مي توانستند سركلاس هم دستكش هاي شان را به دست داشته باشند چون نرم و راحت بود و مي توانستند همچنان كه آن را به دست دارند بنويسند اما دستكش هاي خشك و محكم من چنين قابليتي را نداشت و اين نكته كه دستكش هاي من ده ها برابر دستكش هاي آن ها قيمت داشت هيچ مفهومي براي من در آن سن و سال نداشت ! ! !‌
‌   براي خريد اسباب بازي ( يا هر چيز ديگري ) براي كودك ، چند نكته را بايد مد نظر قرار داد كه يكي از آنها سليقه و تمايلات شخصي خود كودك است.  يادم مي آيد روزي به جشن تولد كودكي سه ساله رفته بودم . اغلب مدعوين اسباب بازي هاي بزرگ و پيشرفته اي را به عنوان كادو آورده بودند . وقتي نوبت به باز كردن كادوها رسيد پدر خانواده گفت كه كادوي او آخرين كادويي خواهد بود كه باز مي شودچرا كه از نظر كودكش يك كادوي ويژه و خاص است . خلاصه همه ي كادوها باز شد و اسباب بازي ها يكي يكي نمايان شدند تا نوبت به كادوي پدر رسيد. همه منتظر بودند تا كادوي ويژه او را ببينند . پدر به اتاق خود رفت و با يك مگس كش ساده پلاستيكي برگشت و در كمال بهت و حيرت حاضران ادعا كرد كه كودكش اين وسيله را به تمام اين اسباب بازي ها ترجيح مي دهد . جالب اين جاست كه دقيقاً همين طور بود . كودك او به سراغ هيچ كدام از آن آدم آهني ها و ماشين هاي كوكي و . . . نرفت و تا آخر مراسم فقط با آن مگسكش بازي مي كرد و اتفاقاً حسابي هم لذت مي برد و سرگرم بود ! !
‌   والدين بايد در نظر داشته باشند كه اسباب بازي گران تر ، هميشه اسباب بازي بهتري محسوب نمي شود و قيمت ، هميشه معيار مناسبي براي ارزيابي وسايل كودكان نيست . اين نكته ، حتي گاهي در امر تغذيه نيز صدق مي كند . به عنوان مثال يك خانواده مرفه ممكن است براي تهيه غذاي خود يا كودكشان گوشت بدون استخوان ( كه گران تر است ) خريداري كنند و خانواده اي كه وضعيت مالي پايين تري دارد و توان خريد گوشت بدون استخوان را ندارد از گوشت با استخوان ( كه ارزان تر است ) استفاده كند .
جالب اين جاست كه استخوان منبع غني كلسيم است و آبگوشتي كه استخوان در آن باشد بسيار مقوي تر و مغذي تر از آبگوشتي است كه از گوشت بدون استخوان تهيه شده است . ‌
‌    نظير اين اتفاق در انتخاب مدرسه كودك نيز رخ مي دهد . متاسفانه برخي از والدين گمان مي كنند كه در زمينه آموزش ، معيار براي ارزيابي ، پول است.  فراوان ديده مي شود كه خانواده هايي كه در پايين شهر ( مناطق محروم يا نيمه محروم ) زندگي مي كنند و يا از وضعيت مالي يا فرهنگي چندان بالايي برخوردار نيستند براي انتخاب مدرسه يا به عبارت بهتر ، براي اين كه فرزندشان از نظر آموزشي از ساير همسالانش كمتر نباشد (و يا به خاطر  چشم و هم چشمي ) به سراغ مدارس خصوصي بالاي شهر يعني همان هايي كه پول و هزينه بيشتري را طلب مي كنند مي روند .
 اين در حالي است كه هيچ قانون نوشته يا نانوشته اي وجود ندارد مبني بر اين كه هر چه بيشتر پول بدهيد سواد بيشتري به فرزندتان تزريق مي شود . البته اين بدان معنا نيست كه مدارس گران تر خوب نيستند بلكه بدين معناست كه ممكن است ربط چنداني بين پول و كيفيت آموزشي وجود نداشته باشد .  نكته اين جاست كه اين عمل نه تنها ممكن است بي فايده باشد و نوعي هزينه زايد را به خانواده تحميل كند ، بلكه حتي مي تواند عوارض و مشكلات خاصي را نيز در پي داشته باشد . تصور كنيد كودكي كه از نظر خانوادگي در وضعيت مالي يا فرهنگي بالايي قرار ندارد ، سال ها در جمع همسالاني قرار مي گيرد كه از اين نظر از او بالاتر هستند . اين معضل ممكن است كودك را دچار تعارضات دروني كند و شديداً از اعتماد به نفس و عزت نفس وي بكاهد . علاوه بر اين به دليل توقعات و تمايلات جديدي كه ممكن است در كودك ايجاد شود ، بعيد نيست كه رابطه او و والدينش نيز دستخوش آسيب گردد .
 از نظر تحصيلي نيز ممكن است كودك با مشكلاتي مواجه شود ، يكي از اين مشكلات مي تواند فشاري باشد كه از طرف مدرسه ، خانواده و يا حتي خودش به او وارد مي شود تا از نظر آموزشي و سطح درسي از بقيه كمتر نباشد. متاسفانه مدارسي هم هستند كه براي بالا نشان دادن كيفيت آموزشي خود و صرفاً به خاطر تبليغات ، به دانش آموزان نمرات غير واقعي ( بالاتر از نمره اي كه استحقاقش را دارند ) مي دهند تا از كورس پول پارو كني عقب نيفتند كه مسلماً دود اين عمل در درجه اول به چشم دانش آموزان مي رود . ‌‌    هدف از بيان اين مثال ها ، بيان اين هشدار است كه والدين نبايد در امر فرزندپروري ، پول را عاملي اصلي و تعيين كننده به حساب آورند و ناآگاهانه كيفيت فرزند پروري را فداي هزينه اي كه بابت فرزندپروري  مي پردازند كنند .
آنچه در اين راستا مهم است ، ميزان تاثيرگذاري است نه مقدار پولي كه هزينه شده . در زمينه ي بازي كودكان نيز   بايد اين نكته را مد نظر داشت كه معيار اصلي براي ارزيابي يك بازي ، ميزان تاثيري است كه آن بازي روي پرورش جسم ، هوش ، تفكر ، خلاقيت ، ارتباطات اجتماعي و . . . دارد نه   ميزان هزينه اي كه براي آن بازي يا اسباب بازي صرف شده است .   

ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها