چهار شنبه 13 تیر 1403 7/3/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

دوشنبه 6 مهر 1394 ، 28 : 12

کد خبر : 7798

از 0 نفر 0

وظايف نهادها و تشكلا‌ت در رفع مشكلا‌ت مردم

وظايف نهادها و تشكلا‌ت در رفع مشكلا‌ت مردم

دكتر علي مدد نوروزي، نويسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعيو عضو كانون نويسندگان ايران
در يكي از نقاط مركزي شهر شيراز روبروي در اصــلي مدرســه اي ايستادم. زنگ مدرسه ناليد. ناله هايش رنگ وبوي وداع مي داد در روز هاي آخر خرداد ماه گروهي از دانش آمـــوزان در جلو در اصلي مدرسه درزيرسايــه دلانگيز چند نارون پيربا يكديگـــر بحث وجـــدل ميكردند .  درختان سايه هاي خود را بي منت به آن ها هديه ميدادند.ناگهان ناظم مدرسه از راه رسيدوبچه ها را به كلاس دعوت نمود.از نگاه هايشان پيدا بود كه قصد رفتن به كلاس تقويتي و فوق برنامه را ندارند. يكي از آن ها روزنامه اي را  از جيب بيرون آورد وگفت:”آقا اجازه !در اين روز نامه نوشته كه طبق اصل سي ام قانون اساسي تحصيلات تا پايان دوره متوسطه رايگان است، پس چرا ما هيچ اثري از مدارس رايگان را نميبينيم؟”ناظم مدرسه در حالي كه متعجبانه به اوخيره شده بود اندكي سبيل پر پشتش راتاب داد و گفت:”بچه جان!حرفهاي گنده تر از دهانت ميزني!اين فضوليها به تو نيامده!”اما دانشآموز كه اسمش رامين بود باقيافه حق به جانبي گفت:”آقا ناظم!اتفا قاً اين از جمله مسائلي است كه دقيقاً به ما دانش آموزان مربوط مي شود.”با تشرهاي‌ ‌آقاي ناظم رامين عقب نشيني كرد و روز نامه را به دوست ديگرش سپرد.روز نامه دست به دست در بين دانشآموزان مي گشت تا اين كه از قضا به دست شلوغ ترين دانش آموز كلاس ،نيما رسيد.آقا ناظم تا چشمش  به نيما افتاد جلو آمد و با عصبانيت گفت:”باز روزنامه به مدرسه آوردي و معركه گرفتي؟!”در حا لي كه شاهد گفتوگوي آنها  بودم،جرقه اي به ذهنم رسيد كه به عنوان يك فرهنگي نويسنده وپزو هشگر مسائل اجتماعي مطالبي را درمورد ثبت  نام دانش آموزان،شهريه مدارس دولتي و غير انتفاعي ،كلاس هاي تقويتي و فوق برنامه و...كه اين روزها از آسيب هاي مهم نظام آموزشي كشور ما محسوب مي شود،قلم بزنم باشد كه اندكي از دين خود را نسبت به مردم وآموزش و پرورش كشورم ادا نمايم.علامت سؤال هاي زيادي در ذهنم مطرح شد شبيه سؤالي كه در ذهن رامين مطرح بود بنابراين تصميم گرفتم باز هم به مدارس ديگري مراجعه نمايم تا از نزديك مشكلات آموزشي را بررسي كنم.فصل تابستان از راه رسيد.داغي تابستان خبر از روزهاي داغ ثبت نام ميداد.آفتاب داغ تابستان داغي بازار ثبت نام را دو چندان مي كرد.صورت هاي خيس عرق والدين و دست و پاهاي لرزان آن ها گواه يك نوع تشويش خاطر و دلهره ي زيرپوستي ثبت نام دانش آموزان است.با خود گفتم راستي اين هم مصيبتي است و حكايت عجيبي دارد!خانمي دست بچه اش را گرفته بود و به او مي گفت:” چه قدر گفتم درس بخوان! حالا  با اين معدل كم كجا ثبت  نامت مي كنند؟!آدرس منزل ما هم  كه  به اين مدرسه نميخورد،تكليف چيست؟”در فصل پر مشقّت ثبت نام سؤال مشتركي كه ذهن همه ي والدين را درگير مي كند اين است كه فرزندم را كجا ثبت نام كنم كه آينده اي درخشان داشته باشد؟تنها با دوندگي تابستاني مي توان ماراتن ثبت نام را به پايان رساند و آسوده خاطر منتظر ماه مهر،ماهي كه با مهر و علم توأم است،ماند.اگر پاي درد دل والدين بنشيني عوامل مختلفي را باعث مشكلات بغرنج و پيچيده ي امر ثبت نام ميدانند.عواملي نظير جا به جايي منطقه اي،عدم مطابقت آدرس منزل  با مدرسه ي مورد تقاضا،معدل  پايين دانش آموز، ظرفيت بيش از  حد كلاسها، شكا يت هاي مربوط به شهريه و... كه حكايت آن مثنوي هفت من كاغذ است.شايد اين جمله ي معروف را بارها و بارها از مسئولان و دست اندركاران آموزش و پرورش شنيده ايد كه همه ساله در فصل ثبت نام از رسانه هاي جمعي به ويژه صدا و سيما پخش ميشود: ”مدارس حق در يافت هيچ گونه وجهي از دانش آموزان را  ندارند.”اما  اگر تمام در و ديوارهاي شهر هم بلندگو شود و اين جمله را با صداي بلند بارها و بارها تكرار نمايد ديگر كسي به آن توجهي نميكند. بــاور كردنش حتي بــــراي انسانهاي  زود باور و ساده لوح هم دشــوار است.به اعتقاد نگارنده آموزش و پرورش با بيان اين گونه جملات فقط مُهر بي اعتمادي و تظاهر و بد قولي را به پيكره ي عظيم خود و كاركنانش مي زند.ديگر خواجه عبدا... انصاري و خواجه حافظ شيرازي هم كه مدت هاست در دل زمين آرام گرفته اند چنين جملاتي را باور نمي كنند.ديگر گوش شنوايي نيست كه ناله ها و شكوه هاي صدها و بلكه هزاران والدين آسيمه سر و پريشان احوال كه جبر زمان بي رحمانه آن ها را خرد كرده و در مازهاي پر پيچ و خم ثبت نام سرگردان كرده،بشنود.در كلان شهر شيراز نهادها و تشكلهايي كه بايد رسانه ي مردم باشند و از حقوق آن ها دفاع نمايند در لاك خود خزيده اند.اين در حالي است كه در كلان شهرهايي مثل تهران و اصفهان و مشهد تشكل هاي مدني وابسته  به فرهنگيان در نزد مردم محبوبيت  بالايي دارند زيرا نه فقط فرهنگيان را بلكه توده ي مردم را از خود مي دانند و در جهت دفاع از حقوق حَقّه ي مردم اقداماتي اساسي را انجام مي دهند.در آن جا و بسياري از شهرهاي ديگر تشكل هاي مدني وابسته به فرهنگيان همواره بيدار و هوشيارند ولي  در فارس و به ويژه در شيراز از نوع ديگري است.اگر در موارد معدودي هم صدايشان در جهت دفاع از مردم و حقوق فرهنگيان بلند شده بعد از بده و بستان هاي اداري و سازماني و اشغال پستهايي در حد مديريت يك مدرسه و يا فراتر از آن وظيفه ي خطير خود را فراموش كرده اند.به جاي آن كه مدافع حقوق فرهنگيان و مردم و پيگير خواسته هاي به حق آنان در امورات آموزشي و پرورشي و شغلي باشند بيشتر مسائل سياسي را وجهه ي همت خود قرار داده اند غافل از آن كه رضايت مردم و خيل عظيم فرهنگيان در نزد خداوند بزرگ ارزشي بس والاتر دارد زيرا به قول شاعر:‌
قدّي كه بهر خدمت مردم علم كني                        
                    بهتر ز قامتي كه به محراب خم كني
عبادت به جز خدمت خلق نيست                                 به تسبيح و سجّاده و دلق نيست‌
كافيست   به ميان مردم و فرهنگيان بروي و پاي درد دل آن ها بنشيني تا از ميزان محبوبيت اين گونه تشكّل ها آگاه شوي.حتي بسياري از فرهنگيان هم از فلسفه ي وجودي و اهداف و اقدامات اين گونه تشكّل ها هيچ اطلاعي ندارند.
گويي حكايت غم انگيز ثبت نام دانش آموزان ميزان   دريافت شهريهها  در مدارس دولتي و غير انتفاعي از مهدكودك گرفته تا پيش دانشگاهي،تبعيض مدارس در برخورداري از امكانات آموزشي،ظرفيت غير متعارف كلاس ها و اخيراً وضعيت  پست بندي معلمان به ويژه در مقطع متوسطه و مازاد شدن خيل كثيري از آن ها و... قابل پيگيري و اظهارنظر نيست بلكه آن ها به قول خودشان به دنبال موضوعات داغتر و با كلاس تر و به روزتري هستند كه در مورد آن اظهار نظر نمايند.  درشرايطي كه دربسياري ازكشورهاي دنيا امر ثبت نام دانش آموزان به صورت كاملاخودكار ودر حداقل زمان  وبا حد اقل هزينه انجام مي شودو والدين از اين بابت هيچ نگراني ندارند ، امر ثبت نام د ر مدارس كشور ما آن قدرمشكل وپيچيده است كه درمدارس ستادي تحت عنوان ستاد ثبت نام تشكيل ميشود.همانندي نام ستاد براي امر ساده اي مانند ثبت نام دانش آموزان در مدرسه انسان را به ياد تشكيل ستاد بحران در شرايط ويژه مي اندازد و ساختارهاي عريض و طويلي در جهت تحقق اهداف آن شكل گرفته است.آيا تشكل هاي مدني و سازمان هاي مردم نهاد نمي توانند كار ثبت نام دانش آموزان را نهادينه كنند و آموزش و پرورش را در اين كار ياري نمايند به گونه اي كه اين امر به شكل يك مسأله ي زشت و ناپسند جلوه نكند و هرسال شكل بحران را به خود نگيرد؟مگر ما تنها كشوري هستيم كه كار ثبت نام مدارس را انجام مي دهيم؟!پس چرا موضوع دريافت شهريه ي مدارس و ديگر مسائل مرتبط به آن هر ساله آغاز ارتباط خانه و مدرسه را تلخ كرده و چالش برانگيز شده است تا حدي كه يكي از روِساي آموزش و پرورش اين گونه تهديد آميز گفته:”دريافت  وجه  در هنگام  ثبت نام  را با  بازرسي نا محسوس و با استفاده از بيست بازرس در دستور كار قرار مي دهيم.”انگار ماجراي ثبت نام در مدارس كشور ماجراي مبارزه با گروه هاي مافيايي است و چنان بيان مي شود كه گويي موفق شدن در يك ثبت نام عبور از هفت خان رستم است!با وجود اين همه كارشناس و متخصص در آموزش و پرورش پس چرا اين گونه معضلات قصه اي تكراري است؟نمي دانيم اسمش را چه بگذاريم،حق ثبت نام،شهريه،رشوه و يا هر چيز ديگري كه به ذهن ما نميرسد. هر چه هست ماجرايي تكراري و تمام نشدني است كه در تضاد آشكار با اصل سي ام قانون اساسي و منافع توده ي ملت است.در حالي كه دبير ستاد نظارت بر ثبت نام آموزش و پرورش صراحتاً تأكيد مي كند چيزي به نام شهريه در زمان ثبت نام براي مدارس دولتي وجود ندارد،فقط(پول كتاب+پول بيمه)تنها فرمول شهريه ي ثبت نام مدارس دولتي است،عملاً هيچ مدرسه اي را در هيچ كجاي كشور نمي توان يافت كه به هنگام ثبت نام دانش آموزان از آن ها شهريه اي را مطالبه نكنند.همه ي ما نيك مي دانيم كه بزرگ ترين سرمايه ي اين كشور كه همان آينده سازان اين مرز و بوم هستند در اختيار آموزش و پرورش است و اگر آموزش و پرورش در  پاسداري  از اين گوهرهاي  گران بها غفلت  نمايد،گناهي  نا بخشودني مرتكب شده كه هزينهي سنگيني را به كل جامعه تحميل مي كند و جبران آن غير ممكن است.اعتقاد جدي نگارنده بر آن است كه شعار “پيشگيري بهتر از درمان است”بايد در آموزش و پرورش نهادينه گردد. نوسازي مجموعه ي بزرگ آموزش و پرورش از جهات ساختار سازماني،نوع تفكرات حاكم بر آن،طراحي سيستمهاي آموزشي كارآمد و منطبق بر الگوهاي ايراني-اسلامي،ايجاد انگيزه در معلمان و مشاركت دادن خانواده ها در فرايند آموزش و پرورش بايد در دستور كار سياست گزاران اين عرصه قرار گيرد.در اين راستا نقش تشكّلهاي مدني و مردمي مي تواند بسيار سازنده و كارگشا باشد.به اميد روزي كه در شهر زيبا و ادب پرور شيراز شاهد باشيم كه نهادها و تشكل هاي مدني در جهت كم كردن مشكلات و مسائل آموزش و پرورش و به تبع آن مشكلات مردم گام هاي مؤثري را بردارند تا در سال 94 شاهد مهري آكنده از مهرباني و عشق و علم پروري باشيم.ايام به كامتان باد!                                       

ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها