به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرافراز به ميهن اسلاميمان بر آن شديم تا گفتگوئي با يكي از آزادگان سرافراز كازرون داشته باشيم كه به شرح ذيل _ تقديم خوانندگان عزيز مي شود .
ظابتدا خودتان را معرفي كنيد ؟
ظبا سلام و درودبه روح بلند و ملكوتي امام خميني ( ره) و شهداي 8سال دفاع مقدس و با آرزوي سلامتي مقام عظماي ولايت، داود كشاورز هستم متولد 1347 روستاي سيريزجان بخش جره و بالاده ودر حال حاضر ساكن كازرون هستم .
ظمتاهل هستيد يا مجرد ؟
ظمتاهل و داراي 2فرزند يك دختر و يك پسر .
ظشغل شما چيست ؟
ظفرهنگي آموزش و پرورش مي باشم و در حال حاضر بازنشسته شده ام و بقيه امور زندگيم را به شغل آزاد مشغولم و هم اكنون به عنوان خبرنگار افتخاري روزنامه طلوع در خدمت همشهريانم مي باشم .
ظدر چه سالي شما و از سوي چه نهادي به خط مقدس جبهه اعزام شديدو چند ساله بوديد ؟
ظبنده با توجه به سخنان حضرت امام خميني (ره) در خصوص شركت در جبهههاي نبرد حق عليه باطل و با توجه به وظيفه شرعي ام در سن 14 سالگي در سال 1361 براي بار اول از طرف بسيج سپاه كازرون به مدت 3ماه اعزام شدم و در لشكر 19 فجر مشغول به انجام وظيفه شدم و مرحله دوم در تاريخ 19/7/1365تاتاريخ _4/3/1367 به مدت 27ماه در جبهه حضور داشتم .
ظدر چه سالي ودر چه منطقه اي به اسارت در آمديد ؟
ظدر سال 1367 طي يك تك دشمن در منطقه شلمچه در اسارت نيروهاي بعثي عراق در آمدم .
ظمدت اسارت شما چند سال بود ؟
ظ3سال در اسارت .
ظپس از اسارت ، شما را به چه منطقه اي انتقال دادند ؟
ظبا توجه به مشاهدات خودمان فقط در آن زمان تابلو بصره را مي ديديم كه ما را به بصره بردند و حدود 3 روز در بصره بوديم وپس از آن ما را به بغداد بردند. در آنجا من به مدت يك ماه در مركز حزب بعث عراق مورد آزارو اذيت و شكنجه قرار گرفتم وبا صبرو استقامتي كه با ديگر اسراي ايراني داشتيم حزب بعث از صبر ما در مقابل شكنجه ها طاقت نياورد و ما را به اردوگاه 12 تكريت نزديك سامرا انتقال دادند ومدت 3 سال در اين اردوگاه با ديگر اسرا روزهاي سختي را سپري كرديم .
ظخانواده شما در طول غيبت تان چه اطلاعاتي از شما داشتند ؟
ظهيچگونه اطلاعي از اسارت بنده نداشتند و از طرف لشكر 19 فجر من و دوستانم را كه در يك گروهان اسير شده بوديم جزء مفقودين در ليست شهدا اعلام كرده بودند به طوري كه خانواده من مراسم هفتمين و چهلمين روز شهادت مرا گرفته بودند و فقط مي دانم كه در طول اين سه سال خانواده ام از بي خبري چه زجري كه نكشيدند .
ظدوران اسارت چگونه بر شما گذشت ؟
ظامكانات خيلي كم بود اردوگاه به 3 قسمت تقسيم شده بود و در اين مدت طولاني شاهد به شهادت رسيدن بسياري از همرزمان عزيزمان در اردوگاه به دليل شكنجه ، نبود پزشك ، كمبود غذا و 000 بودم كه از همين جا براي شادي روحشان صلواتي نثارشان مي كنم .
ظآيا در اردوگاه از سوي نيروهاي عراقي برنامه هاي سرگرمي هم داشتيد؟
خير هيچگونه سرگرمي نداشتيم چون اسرا سختي زيادي كشيده بودند و با توجه به روحيه معنوي كه در دوران جبهه داشتيم اردوگاه را تبديل به جايگاهي براي ارتباط با خدا نموده بوديم كه روز به روز بر صبر و استقامت اسرا افزوده مي شد .
ظبا توجه به اينكه امام خميني (ره) در سال 1368 با امت خويش وداع كرد وشما در اسارت بوديد پس از شنيدن ارتحال امام _عكسالعمل تان چه بود ؟
ظقبل از آن مي دانستيم كه امام در بستر بيماري بسر مي برد و در اردوگاه هر روز براي سلامتي ايشان دعا مي كرديم ولي متاسفانه پس از شنيدن خبر ارتحال امام اردوگاه دگرگون شد به طوري كه نيروهاي عراقي 2برابر هميشگي شدند تا اتفاقي نيفتد و ما هم عزاداري مي كرديم و همچنان عراقي ها در بهت و حيران مانده بودند كه چه پيشوايي اين ايرانيان داشته اند كه كل ايران در سوگ اين رهبر عزادارند .
ظقبل از اسارت شما در چه عمليات هايي شركت داشته ايد ؟
ظعملياتهاي كربلاي 4 ، كربلاي 5 ، والفجر 10 كردستان .
ظتلخ ترين و شيرين ترين خاطره شما در دوران اسارت چه بود ؟
ظهمانطور كه قبلا هم عرض كردم تلخ ترين خاطره خبر رحلت امام خميني (ره) بود چون آزادگان عاشق امام بودند و شيرين ترين آن خبر آزادي آزادگان از بند نيروهاي عراقي بود .
ظدر چه تاريخي خبر آزادي شما اعلام شد وچه تاريخي به ميهن اسلامي بازگشتيد ؟
ظدرتاريخ 26مردادماه1369 آغاز شد به طوري كه ابتدا اسراي شناسنامه دار وصليب سرخي و هويت دار متعلق به اردوگاه هاي ديگر آزاد شدند ودر تاريخ 13/6/1369 نوبت آزادسازي ما گرديد .
ظاستقبال از شما در كجا وچگونه صورت گرفت ؟
ظدر كنار مرز خسروي ابتدا با نيروهاي نظامي ديدار وسپس به قصر شيرين و بعد به اسلام آباد وپس از آن به شيراز عزيمت نموديم. واقعا چنين استقبالي را پيش بيني نمي كرديم و مردم هم منتظر عزيزانشان بودند .
ظدر حال حاضر پس از گذشت 22سال از آزادي شما روز 26مردادماه را چگونه مي بينيد ؟
ظمي توانم بگويم روز آزادي فرزندان امام خميني (ره) و بازگشت آن ها به آغوش ملت كه روزي تاريخي نام گذاري شد .
ظصحبت پاياني شما چيست ؟
ظمن كوچكتر از آنم كه پيامي به هم ميهنان مان بدهم زيرا كه ملت ايران در طول دوران تاريخ ملتي با تمدن و فرهنگ بوده و اين انقلاب را مديون رهبري امام (ره) و فرزنداني همچون شهدا ، جانبازان ، آزادگان وايثارگران است و انشااله با دعاهاي مردم عزيز اين انقلاب را به صاحب اصلي اش حضرت امام زمان (عج ) تقديم خواهيم كرد و بنده به نوبه خودم دوست دارم كه روزي خاطرات اسرا به صورت كتابي به چاپ برسد تا آيندگان از اين ماجراها درس عبرتي بگيرند .