خبرنگار پارلماني طلوع / محمد هادي مالكي
اشاره: يكي از مشكلات چند سال گذشته در بخش كشاورزي ، كمبود بارش در بيشتر استان هاي كشور است كه اگر تدابير مهمي انديشيده نشود اين بخش دچار ضربات جبران ناپذيري خواهد شد .بر همين اساس خبرنگار پارلماني طلوع با يكي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي كه از استان حاصلخيز كردستان و شهرستان مريوان و سروآباد و عضو كميسيون كشاورزي ، آب و منابع طبيعي مجلس شوراي اسلامي است گفتگويي انجام داده است كه در ادامه مي آيد.
طلوع: آيا استان كردستان هم دچار مشكلات ناشي از خشكسالي شده است؟
محمدي(مريوان:) تغييرات اقليمي در سراسر جهان و مخصوصا ايران كه 80 درصد آن در اقليم خشك و نيمه خشك قرار گرفته است رخ داده است . اين شرايط خشكسالي در دهه اخير كه از هر دوره 10 سال بارندگي، 3 سال با خشكسالي روبرو بوده ايم و اخيرا هم اين دوره سه ساله به چهار سال افزايش يافته است و عملا در سراسر ايران حتي استان كردستان كه بخش عظيم آن كوهستاني و در اقليم سرد و نيمه مرطوب بوده است اكنون به اقليم خشك و نيمه خشك سرد در فرمول تعيين اقليم قرار گرفته است.
طلوع: بنابراين در استان كردستان نيز كاهش بارندگي كاملا مشهود است
محمدي: بله كاهش بارندگي سالانه منجر به خشك شدن چشمه هاي زيادي در استان كردستان شده كه به اذعان اغلب كشاورزان مسن بعضي چشمه هايي كه بالغ بر صد سال داراي آب دهي مناسب بوده اند در اين چند دوره خشكسالي اخير به كلي خشك و نهرهايي كه هم داراي آب دائمي بوده اند و اغلب آب باغات و اراضي كشاورزي را تامين مي نمودند امروزه فقط در فصل زمستان و يك يا دو ماه فصل بهار داراي آب هستند؛ در اين دوره زماني هم باغداران و كشاورزان از اين آب جاري نمي توانند استفاده نمايند.
طلوع: به نظر شما بارندگي كافي و كامل نيست يا پراكنش نامنظم علت خشكسالي هاي اخير است؟
محمدي: بارش برف و باران شايد زياد باشد اما اين بارش در فصول سردسال و در زمان غير زراعي براي كشاورزان و باغداران قابل استفاده نبوده و پراكنش نامنظم زماني و مكاني، خود يكي از عوامل خشكسالي است . يعني در فصل زراعي كه نياز آبي گياهان و درختان زياد است، افزايش دما و شدت تابش آفتاب موجب وقوع پديده گلخانه اي مي شود و به مشكل خشكسالي منجر مي گردد مثلا در منطقه اي از بيجار بعضي مناطق به سمت اقليم بياباني مي رود و كمبود بارندگي و پراكنش نامنظم باعث خشكسالي شديد و كاهش توليد در بخش كشاورزي و بياباني شدن بعضي از مناطق در استان هاي سردسير و كوهستاني هم شده است .
يا مثلا در شرق استان و حاشيه درياچه زريبار كه قبلا در سال هاي <ترسالي> بالغ بر هزار ميليمتر بارندگي داشته امروز ميانگين ساليانه آن به كمتر از پانصد ميليمتر ميرسد و اين خود نوعي خشكسالي است چون انواع گونه هاي گياهي و درختي از قبل كشت شده و يا در حال كشت بوده كه كشاورزان براساس شرايط اقليمي بارندگي بالاي هفتصد ميليمتر و بارش در فصل پاييز و فصل بهار به كشت رقم ها و گونه هاي بهاره و پاييزه عادت كرده اند در حالي كه در مناطق خشك كشاورزان براساس بارندگي صد تا صد و پنجاه ميليمتر اقدام به كشت گونه هاي مقاوم به خشكي نمودهاند. و امروز هم اگر بارندگي در اين مناطق(مناطق خشك) كاهش پيدا كرده از 150 ميليمتر به 50 ميليمتر رسيده است . اما در مناطق نيمه خشك و مرطوب مثل غرب و شمال غرب و شمال كشور بارندگي بيش از 500 ميليمتر كاهش پيدا كرده است كه اثرات خشكسالي اين كاهش شديد به مراتب نسبت به مناطق خشك و نيمه خشك بيشتر بوده است .
طلوع: ظاهرا مشكل اين مناطق بيشتر از مناطق خشك و نيمه خشك است؟
محمدي: بله همين طور است و دولت بايد براي جبران خسارت به اين نكته توجه كند كه در تصميم گيري ها و در آثار خشكسالي به خصوص در بخش كشاورزي و باغداري بايد معيار را اختلاف دما ، كاهش ميانگين دامنه بارش و عدم نزول بارش در فصول زراعي و زماني كه نيا زآبي گياهان و باغات شديد است يعني فصل بهار و تابستان و براي كشت هم بارش در فصل پاييز و به خصوص مهر و آبان ملاك قرار گيرد.
طلوع: با توجه به اينكه تحصيلات شما در زمينه آبخيزداري است چه راهكاري در اين زمينه داريد؟
محمدي : ما بايد در ابتدا چاره اي جهت تغذيه سفره هاي آب هاي زيرزميني پيدا كنيم و البته در بعضي جاها عملا جزء سياست گذاري دولت هم بوده است . اما بايد اذعان داشت ذخيره آب به طرق مختلف درست است نه صرفا احداث سدهاي بزرگ كه هزينه هاي بالاي آن هم در مدت زمان طولاني انجام مي شود.
دولت بايد اقدامات علمي و كارشناسي براساس شرايط آبخيزداري و توپوگرافي منطقه انجام دهد و جايي كه لازم است تغذيه مصنوعي با ايجاد حوضچه هاي تاخيري سدهاي كوتاه و <توركينست > و ساير روش هاي علمي نسبت به جمع آوري آبهاي سطحي كه در فصل غير زراعي ناشي از بارش جاري مي شود اقدام كند.
طلوع: به نظر شما تا چه اندازه توانسته ايم در استفاده بهينه از منابع آب در اين شرايط خشكسالي موفق باشيم.
محمدي : ميانگين بارندگي ساليانه كشور ما 240 ميليمتر و حدود 400 ميليارد متر مكعب حجم نزولات آسماني است كه طبق برآورد كارشناسان فقط حدود صد ميليارد متر مكعب آن را كنترل و بهره برداري مي كنيم كه 92 ميليارد متر مكعب آن در بخش كشاورزي و هشت ميليارد متر مكعب براي صنعت و شرب مصرف ميگردد.در بخش كشاورزي ضريب بهره وري 35 درصد است يعني از اين 92 ميليارد متر مكعب حدود 33 ميليارد متر مكعب آن به مصرف توليد مي رسد. به عبارت ديگر ما براي توليد 700 گرم محصول حدود 2 الي 4 متر مكعب آب صرف مي كنيم در صورتي كه تحقيقات نشان داده است كه ما به ازاي مصرف يك متر مكعب آب مي توانيم 2 الي 3 كيلوگرم محصول توليد كنيم.
طلوع: آيا در زمينه افزايش بهره وري، قانوني هم در مجلس به تصويب رسيده است؟
محمدي: بله ، دقيقا قانوني تحت عنوان قانون افزايش بهره وري بخش كشاورزي به تصويب رسيده كه براساس آن و بعضي از مواد برنامه 5 ساله پنجم و بعضي از بندهاي بودجه نود دولت را موظف كرده راندمان (بازدهي) آبياري تا 45 درصد افزايش پيدا كند و با اجراي طرح ها و روش هاي نوين آبياري(قطره اي و باراني) و با قانون تعيين تكليف چاه هاي فاقد پروانه، هم به سازماندهي بهره برداري از منابع آب زيرزميني و افزايش بازدهي منجر شود و هم بر صرفه جويي دربرداشت آبخان و اجراي روش هاي جديد آبياري تاكيد شده است تا دولت بهره گيري از اصول علمي نسبت به كنترل آب هاي سطحي درفصل غير زراعي و ذخيره آن براي فصل زراعي اقدام كند. اجراي قوانين فوق الذكر مطمئنا به اهداف مورد نظر در سند چشم انداز 20 ساله و ميان برنامه هاي پنج ساله خواهد رسيد به طوري كه بتوان با وضعيت موجود آب هاي جاري و زيرزميني و شرايط اقليمي حاكم بر ايران، توليد محصولات را ساليانه از 120 ميليون تن به بيش از 300 ميليون تن افزايش دهد.