جوانان ما در ازدواج با سه مشکل عمده مواجه هستند که جرأت اقدام به ازدواج را از آنها سلب کرده است:
1. نداشتن شغل و منبع درآمد 2. هزینه سنگین ازدواج 3. نداشتن مسکن و سرپناه
اگر مسئولان و مردم می خواهند گامی اساسی در بازکردن قفل ازدواج بردارند به این سه مسأله مهم توجه کنند. امروز هر جوانی که می خواهد ازدواج کند قبل از هر چیز به منبع درآمد خویش فکر می کند و دنبال شغل می گردد. این دغدغه شغلی، همیشه وجود داشته است و امر تازه ای نیست ولی در گذشته با اندکی جستجو
و کم و زیاد کردن مشاغل، بالاخره جوان به شغلی دست
می یافت و خیالش از بابت معیشت مشترک راحت می شد.
ضمناً در آن زمان تورم یا رکود
و افزایش سالیانه قیمت ها به سرعت دهه گذشته نبود
و هر شغلی می توانست مایحتاج اولیه زندگی زوجین را پاسخگو باشد اما در دهه گذشته تاکنون، با به هم ریختگی اقتصادی و اوضاع وخیم تحریم ها و سقوط پول ملی، دیگر نه شغلِ قابل اعتمادی یافت می شود و نه آنها که شغل دارند با درآمدهای متعارف، از پس هزینههای رو به افزایش زندگی برمی آیند. اینجاست که جوانان حق دارند در مورد ازدواج با احتیاط وارد شوند. به معضلات فوق باید توقعات و چشم همچشمیهای زنان جدید اضافه کرد همان که در برخی از موارد به طلاق هم منجر شده، یعنی فرهنگ جامعه خراب تر از اقتصاد آن شده است.
هزینه ازدواج برای خانواده های ضعیف و جوانانِ دست خالی، معضل دوم است که وام و تسهیلاتی که بانک مرکزی اعلام کرده
می تواند دلگرمی برای آنان باشد و تا اندازه ای گره ازدواج برخی را بگشاید. البته دوری از تشریفات و تجملات در عروسیها، بزرگترین کمک به زوجین و خانواده های آنهاست که این گره باید به دست خود آنان باز شود.
سومین مشکل پیش روی ازدواج، نداشتن مسکن است. در گذشته زوجین در ابتدای زندگی تا چند سال به یک اتاق از خانواده شوهر اکتفا می کردند ولی امروز یک ساختمان مجزا با همه امکانات می خواهند و این فرهنگ، اقتصاد خانواده را قفل کرده است. جوان هم که معمولا از خود، مسکن ندارد لذا اگر پدر و مادرش توانایی تهیه مسکن برای آنها را داشته باشند، مشکل حل می شود در غیر این صورت، این مشکل برای جوان مانع جدی برای ازدواج خواهد بود. مسئولان و مردم این سه مشکل را حل کنند.