به قلم مدیر مسئول: در این شرایط سخت اقتصادی، گروههای مختلفی که مسئول تأمین مایحتاج و نیازهای اولیه و ثانویه مردم هستند پنجههایشان را بر روی گلوی مردم گذاشتهاند و با تمام قدرت میفشارند تا کار ملت را تمام کنند.
گروهی که مسئول «تغذیه و خوراک» مردم هستند و به تولید یا توزیع مواد غذایی مشغولند، بهنوعی پنجههایشان را بر گلوی مردم میفشارند.
عدهای که تأمینکننده و توزیعکننده «پوشاک» مردمند، بهنوعی دیگر.
کسانی که مسئول «سلامت و دارو و درمان و بیمه» مردمند به روشی دیگر. آنها که به تأمین «مسکن و مصالح ساختمانی» مشغولند به سبکی گستردهتر.
گروهی که در کار تهیه و توزیع «دفتر و کتاب و لوازمالتحریر فرزندان» این ملتند به گلوهای فرزندان و والدین آنها بهنوعی دیگر چنگ انداختهاند.
«خودروسازان و سازندگان قطعات ماشین و موتورسیکلت» به شکلی دیگر، عوامل «تهیه و توزیع حاملهای انرژی همچون آب، برق، گاز و تلفن» به نحوی دیگر گلوها را میفشارند و... با این فشارها دیگر رمقی برای ملت باقی نمانده است.
از بین همه این گروهها بدتر «متولیان بیمههایی» هستند که جهت حمایت از مردم در مواقع بیماری، پیشاپیش پول از آنها میگیرند و در هر فرصتی تعدادی از داروها را از لیست حمایت بیمه خارج میکنند؛ بهطوریکه اخیراً حتی برخی از قرصها و شربتهای سرماخوردگی و گلودرد را از خدمات خود خارج کرده و در این فصلی که تازه اول شیوع سرماخوردگی است و مردم به علت گرانی شدید، توانایی خرید مواد غذایی حاوی انواع ویتامینها و پروتئینها که بدن آنها را در مقابل انواع میکروبها و ویروسها تقویت میکند، ندارند و به همین جهت با اندکی سرماخوردگی به سمت دکتر و دارو کشیده میشوند، آنها را در فشار مضاعف قرار دادهاند. هیچکس هم نیست که به آنها بگوید چرا یکطرفه خدماتتان را بر روی مردم قطع میکنید! هر معامله و پیمان مالی دو طرف دارد که یکی پول میپردازد و دیگری پول میگیرد و هنگام پرداخت پول، طرف پول گیرنده در قبال پرداخت خدمات معین، تعهداتی را میپذیرد که مدیون است، لذا شرعاً و قانوناً تا پایان اتمام مدت قرارداد نباید از میزان خدمات خود بکاهد؛ ولی در کشور ما بسیاری از امور، تابع اخلاق، دین، قانون، وجدان و تعهدات طرفینی نیست و هرکس که زورمندتر است در نیمهراه، یکطرفه، پیمان خود را میشکند و بهطرف دیگر، ولو یک ملت باشد، اجحاف میکند. در اینجا قانوناً مدعیالعموم باید ورود پیدا کند و از حقوق مردم دفاع کرده و جلوی این تخلفات در قراردادهای عمومی را بگیرد.
در کشوری که خودروسازانش، از مردم به هر میزانی بخواهند امروز پول میگیرند و معلوم نیست که یکی دو سال دیگر چه نوع ماشینی با چه امکانات و کیفیتی و با چه قیمتی میخواهند به آنها بفروشند و کسی نیست به آنها بگوید اگر مسلمان هستید در هر بیع و معاملهای، شرعاً باید کم و کیف کالا و قیمت و زمان تحویل آن و... کاملاً مشخص باشد تا مردم بدانند چه چیزی، با چه قیمتی، در چه زمانی، با چه کمیت و کیفیتی و با چه امکاناتی میخواهند بخرند، جای بسی تأسف است. به سایر امور نیز به همین شکل نگاه کنید و ببینید که چرا قیمت هیچ کالایی و کیفیت و کمیت آن نهفقط تا فردا بلکه تا ساعتی دیگر مشخص و ثابت نیست؟ آیا اینها چنگال انداختن بر گردن نحیف مردم نیست؟
لابد میگویید مقصر همه این اوضاع اسفناک چه کسانی هستند؟
میگوییم فرقی نمیکند هرکس در هر جایگاه و با هر منفعتی و به هر قصد و انگیزهای و با هر سطح مسئولیتی در این چرخه قرار گیرد و برای تأمین منافع خود، پنجههای اختاپوسیاش را بر گلوی ضعیف این ملت بفشارد، بزرگترین ظلم و خیانت به همگان کرده است. مصیبت زمانی غوغا میکند که عدهی اندک و قلیلی از مردم درنهایت «دارایی» و عدهی کثیری از آنها درنهایت «فقر و نداری» میخواهند در مسابقه زنده ماندن شرکت کرده و این روزگار تلخ را با هم سپری کنند. اختلاف شدید طبقاتی بین طبقات فقیر و غنی، این فشارها را بر طبقات ضعیف و محروم که قبلاً آنها را مستضعف! میگفتند، دوچندان کرده و ماحصل آن تولید انواع جرم، جنایت، گناه و خطا در جامعه است.
ای کسانی که میتوانید کاری کنید، حرکتی به خود دهید و مشکلات مردم را حل کنید چراکه خدا را خوش نیاید که ملتی در عذاب باشند و پنجههای هزاردستان روزبهروز بیشتر گلوی آنها را بهقصد خفه کردن بفشارند و صدای آه و نفرین آنها بلند باشد!
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار