دو دسته عوامل متضاد در زندگی انسان نقش حیاتی ایفا می کنند: یکی عوامل تقویت کننده
و دیگری عوامل تحلیل برنده.
هر کدام از این دو دسته زیرمجموعه هایی دارند که درصد سهم آنها در تقویت و یا تحلیل حیات متفاوت است. عوامل تقویت کننده حیات عبارتند از: هوای پاک، تغذیه مناسب، بهداشت و درمان، شغل مناسب، رفاه، مسکن، ورزش، تفریح
و سیاحت، دوستان خوب، همسر مهربان، اعتقادات صحیح و خالی ازخرافه، امنیت فردی و اجتماعی و... نقطه مقابل این عوامل تقویت کننده، عوامل تحلیل برنده و تضعیف کننده هستند که فقدان و نبودن تمام عوامل فوق الذکر را شامل می شود. امّا در میان همه عوامل تحلیل برنده، یکی ازآنها از همه مهمتر است که همگی را تحت الشعاع قرار می دهد
و عاملی است که انسان را از پای
درمی آورد و آن «فشار روحی» است که گاهی تحت عناوینی همانند استرس، دغدغه خاطر، نگرانی، اضطراب و امثال آن در زندگی انسان ها، خود را نشان میدهد. بدون شک اگر انسان همه چیز را داشته باشد ولی «آرامش درونی» نداشته باشد، زندگی برایش عذاب آور خواهد شد.
فشار روحی، گاهی در اثر «داشتن» و زمانی به علت «نداشتن» امکانات زندگی حادث می شود.
گاهی فردی، همه چیز دارد ولی بخاطر نحوه بدست آوردن آنها، یا نحوه تعلق خاطر به آنها، یا نحوه استفاده از آنها، خود را در گرداب فشار روحی قرار می دهد و آنچه که باید وسیله آرامش و آسایشش باشد باعث استرس، نگرانی و فشار عصبی بر وی
می شود.
افراد دارا باید در مورد نحوه به دست آوردن ثروت و اموال خود، میزان وابستگی و تعلق خاطر و دلبستگی به آنها و نحوه مصرف و استفاده از آنها، مسیری را طی کنند که حق الناس و حق الله را رعایت کرده و آرامش وجدان و اطمینان قلب پیدا کنند.
امّا افرادی که به خاطر «نداشتن» امکانات، فشار روحی دارند باید بدانند که گاهی با تلاش و تدبیر بیشتر می توانند شرایط را تغییر دهند، زمانی با مشورت با دیگران و استفاده از نیازهای جامعه
می توانند به نتایج مطلوب برسند، گاهی با تنظیم درآمد و هزینه، موقعی با قناعت و ... خلاصه نباید تسلیم شرایط تلخ شد، بلکه دائما به فکر راه حل جدید بود و در نهایت آموخت که فشار روحی تولیداعمال و افکار و عادات ماست و می توان به مقدار زیادی از آن کاست. همه چیز شدنی است.