به هرم سلسله مراتب نیازهای انسان که نگاه می کنیم پائین ترین سطح نیازهای انسان را نیاز به خوراک، پوشاک، مسکن و دارو و درمان می بینیم. در بین این نیازها، نیاز به «خوراک» مرز مشترک انسان و حیوان است. اگر انسان از این نیاز هم محروم شود، محرومیتش از حیوانات هم بیشتر خواهد شد. متأسفانه در سراسر جهان درصد زیادی از مردم از «غذا» و یا «غذای مطلوب» بی بهره اند. سالیانه میلیون ها انسان به خاطر سوء تغذیه دچار بیماریهای وحشتناک شده و بعضاً در آغوش مرگ فرو می روند.
محرومیت از غذا، سلسله مراتب دارد: بعضی ظاهراً غذا دارند ولی چون کیفیت و کمیت غذای آنها مناسب نیست دچار کمبود انواع ویتامین ها، پروتئین و سایر مواد مورد نیاز بدن شان هستند و لذا رنجور، ضعیف و مریض می باشند. برخی هفته ای یک وعده غذای مطلوب هم نمی خورند، بعضی شبانه روز به سختی لقمه ای را به دست می آورند و جان خود را موقتاً نجات می دهند. بنا به گفته سیاری معاون وزیر بهداشت «30% مردم ایران گرسنه اند و نان خوردن ندارند.»
اگر کسی به این نیاز اولیه اش «غذا» نتواند پاسخ دهد به بقیه نیازهای اجتماعی، علمی و معنویاش چگونه می خواهد پاسخ دهد؟ در احادیث و روایات داریم اگر فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگر بیرون می رود و یا اینکه فقر و کفر همسایه و همنشین هم هستند، این احادیث بار مسئولیت فقر و گرسنگی را متوجه کسانی می کند که دغدغه دین مردم دارند و باید از آن محافظت کنند. اینکه اگر همسایه شما شب گرسنه بخوابد باید در مسلمانیتان شک و تجدیدنظر کنید، شعار نیست بلکه ارائه راهکار جهت نجات جامعه از فقر و گرسنگی است. این سرمقاله را با یک خاطره تلخ و نمونه عینی پایان می دهم و همگان را به چاره اندیشی دعوت می کنم: روز جمعه 29 مرداد از همایش مدیران مسئول و سردبیران مطبوعات محلی سراسر کشور که در اصفهان برگزار شده بود،
برمی گشتیم. در سعادت شهر کنار یکی از خیابانها پارک کوچک حاشیه ای بود، از ساعت 2 تا 9 شب در آنجا ماندیم تا از طریق اینترنت صفحات روزنامه را که همکاران در دفتر شیراز کار می کردند و ارسال می نمودند را ببینم. یکی از همراهان به من گفت: آن پسر را ببین که از گرسنگی پوست خیار داخل سطل زباله را می خورد! کمک امثال همراهان هم حداکثر برای یک وعده غذایش کفایت کند و روز بعد دوباره گرسنه!
این افراد و خانواده های آنها مشتری دائمی گوجه های خراب جلو مغازه میوه فروشان و ضایعات گوشت و استخوان جلو قصابی ها و.... هستند! شاید اینها از همان 30% جمعیت فوق الذکرند!