از اول انقلاب تاکنون چندین کابینه و چندین وزیر آموزش و پرورش آمده اند و رفته اند و نتوانسته اند مشکل معیشتی معلمان را حل کنند! چرا؟
وزیر فعلی آموزش و پرورش چه اعتراف تلخی کرده و انگشت بر نقطه ای گذاشته است که حدود یک میلیون نفر فرهنگی را هر سال با رنج فراوان مواجه میسازد. اگر آمار فرهنگیان در 37 سال گذشته و بازنشستگان آنها را با هم جمع کنیم مشاهده می شود که در مجموع «چند میلیون» نفر و با احتساب اعضای خانواده های آنها «چندین میلیون» نفر را در چه شرایط نامناسبی قرار داده اند.
معلمانی که عزت جامعه از آنهاست و همه شاغلان دیگر، روزی شاگرد آنها بوده اند و همه مدیون معلمان خود می باشند، اما هیچ وزیر و وکیل و رییس جمهوری نتوانسته بر دردها و آلام آنها، مرهمی نهد. چرا برای همه چیز دیگر پول هست ولی نوبت به این طبقه شریف و زحمتکش که می رسد، خزانه کشور خالی است؟! علت یا علل آن چیست؟ همه کسانی که زیر دست معلمان به پست و مقام و نام و نانی رسیده اند نباید نسبت به سرنوشت معلمان خود بی تفاوت باشند.
در ژاپن و آلمان و در بسیاری از کشورهای پیشرفته، معلمان بیشترین حقوق و مزایا و بهترین شرایط زندگی را دارند و به همین سبب توسعه علمی و پیشرفت
همه جانبه را در کشور خود شاهدند. اما در کشورهای عقب مانده با «سبک معکوس» روبرو هستیم یعنی بچههای بیسواد، با سواد میشوند و در رأس قرار میگیرند ولی معلمان آنها، همزمان چند درجه از حیث معیشتی و رفاهی عقب زده میشوند.
این مصیبت جوامع عقب مانده است که تا زمانی که این «سبک معکوس» ادامه دارد امکان ندارد جامعه به توسعه همه جانبه برسد. اگر کسی ادعا دارد که با این وضعیت می تواند جامعه را توسعه دهد، بسم الله، انجام بدهد تا همه ببینند.
هیچکس ذره ای شک نکند که بدون توسعه نیروهای انسانی و در رأس آنها معلمان و دانشگاهیان، امکان رسیدن به توسعه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی امکان پذیر نیست و جامعه همچنان درجا
می زند. اگر معلمان یک قدم به عقب برگردند جامعه چند قدم به عقب برمیگردد. این سرنوشت محتوم کشورهای عقب مانده است. وزیر آموزش و پرورش میگوید: «هیچ وزیری از انقلاب تاکنون قادر به حل مشکل معیشتی معلمان نبوده است» و با این استدلال میخواهد بگوید پس، این یک روند طبیعی است و همچنانکه وزرای قبلی نتوانستهاند من هم نتوانستهام! اگر همین استدلال را وزرای بعدی هم در آینده بیاورند شاید معنایش این باشد که تا به ابد مشکلات معیشتی معلمان حل نخواهد شد! آیا این استدلال قابل قبول است؟
اول مهر نزدیک است دانش آموزان را جهت باسواد شدن، وارد کلاس کنید. معلمان علی رغم همه مشکلاتشان، به آنها عشق
می ورزند...