همه موافقند که علم آموزی در هر سطحی زیبا و پسندیده است و کمترین فایده آن، افزوده شدن بر دامنه اطلاعات و رسیدن به بینش وسیع تر و افق دید گسترده تر از پیش است. امّا بررسی انگیزه ها از تحصیل افراد در سطوح و دوره های مختلف، پیام های ویژه ای دارد که برخی از آنها شیرین و پارهای از آنها تلخ است. تحصیلات از اول ابتدایی تا دوره فوق دکتری باید تغییراتی را متناسب با سطح تحصیل مربوطه در حوزه شناختی، عاطفی، اجتماعی، مهارتی و روانی - حرکتی افراد را ایجاد کند. پس اگر کسی مثلاً مدرک لیسانس گرفت ولی حوزه شناختی، عاطفی، اجتماعی، مهارتی و... وی در همان سطح دیپلم باقی ماند، موفقیتی کسب نکرده و رشد متناسب نیافته است. انتظار می رود با هر «دانستنی» تغییرات همسطح در تمام ابعاد وجودی فرد رخ دهد تا شخصیتی چند بعدی و کامل پیدا کند. متأسفانه امروز چنین تغییراتی را نمی بینیم. بسیاری از فارغ التحصیلان ابتدایی، دبیرستان و دانشگاه و حوزههای دیگر، چندین پله و مرتبه از وضعیت و مدرک تحصیلی خود عقب ترند و رشد لازم در ابعاد شناختی، عاطفی، اجتماعی و مهارتی که جامعه انتظار دارد، را ندارند. گاهی حتی در نوشتن املا و انشای کلمات و جملات و نگارش یک متن و نامه ناتوانند و گنجینه واژه های آنها بسیار محدود است. در تخصص خویش هم، چه از جنبه نظری و چه عملی و مهارتی، ضعیف و ناتوانند. از نظر عاطفی نیز تعهد و رفتار جذاب و جامعه پسند ندارند. رشد اجتماعی آنان و نحوه برخورد و روابط با دیگران نیز متناسب با سطح تحصیلات در حد عالی نیست. همه موارد فوق چرا رخ داده است؟ یکی از علل آن این است که تحصیلات بخاطر حوزه علم و فهم عمیق آن و عالمانه و حکیمانه زیستن نیست بلکه عموماً فقط به خاطر به چنگ آوردن شغل و موقعیت اجتماعی بوده که با گذشت زمان و تنزل مدارک تحصیلی تا پایان لیسانس، و افزایش بیکاران لیسانس، به نتیجه مطلوب منجر نشده است. اینک دورنمای گرایش به تحصیلات بالاتر(کارشناسی ارشد و دکتری) نیز اگر با همان انگیزه قبلی (شغل و موقعیت اجتماعی) صورت پذیرد در آینده ای نه چندان دور، همان سرنوشتی که امروز مدرک لیسانس دارد و همه بیکار و دلسرد شده اند، برای فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد و سپس دکتری نیز رخ خواهد داد. نباید خوشحال باشیم که همه با سرعت به سمت کارشناسی ارشد گرایش دارند و به خاطر بیکاری به سوی آن کشیده شده اند. چون با این روند، هم سطح علم تنزل می یابد و هم بیکاران فوق لیسانس، شغل مطلوبی را نخواهند یافت.
باید از همین الان به فکر ده سال آینده و شرایط بحرانی آن بود.