فضایی که توسط ما بر جامعه حاکم می شود، سمت و سوی اعمال و رفتار دیگران را هدایت می کند. در فضایی که همه مردم از پاکی و تمیزی محیط زیست حمایت کرده و یکدیگر را به آن دعوت می کنند، همه مردم به این امر نیک تشویق می شوند. اگر در جامعه ای، مردم برای پاکی و تمیزی محل زندگیشان ارزش قائل نباشند، هرکس دستمال کثیفی، پوست میوه ای، کاغذ پاره ای و هر چه اضافه در جیب و همراهش دارد، در کوچه و خیابان می ریزد و می رود و نفر بعدی هم بر آن می افزاید. در این محیط هرکس بخواهد تمیز زندگی کند، مورد تعجب و حتی تمسخر دیگران قرار میگیرد. روش اول و دوم به مرور زمان جزء فرهنگ مردم می شود و شخصیت آنها بر همین اساس شکل می گیرد.
لیستی از خوبی ها را همه در ذهن مان مجسم کنیم؛ نظم، امانتداری، راستگویی، کمک به ضعفا، صداقت، صمیمیت، دلسوزی، همکاری، همدردی، وفای به عهد، مؤدب بودن، صبور بودن، ارائه خدمت خوب به مردم، قرض دادن، گذشت و ایثار، عفت و پاکدامنی، مروّت و مدارا و... اگر همه کسانی که این صفات و ویژگی های خوب دارند مورد تشویق و حمایت قرار گیرند به آرامی جوّ و فضای جامعه به سمتی حرکت میکند که همه تشویق به انجام خوبیها می شوند و هالهای از زیبایی و آرامش، جامعه را فرا میگیرد. متأسفانه برخی مواقع میبینیم کسانی که این خوبی ها را مورد توجه قرار داده و به آن پای بند هستند مورد بی مهری، طعنه، تمسخر و اعتراض دیگران قرار میگیرند وبه شکستن خوبیها توصیه میشوند و نام آن را «زرنگی» می گذارند! مثلاً قانون شکنی می کنند، حقوق دیگران را ضایع می کنند، دروغ میگویند، کلاهبرداری میکنند و... و نامش را زرنگی می گذارند و افتخار هم میکنند! در این جامعه به جای «خوبی ها»، «بدی ها» ترویج داده می شود. هرجا هم که «بدی ها» در جامعه رشد کرده، همه آسیب دیده اند . اینکه در فرهنگ قرآنی ما و در آموزش سایر ادیان، بر ترویج «معروفات و خوبی ها» تاکید و از «منکرات، بدی ها و گناهان» نهی می شود، به خاطر همین نتایج و آثاری است که هرکدام از خود به جای می گذارند.
بیابیم افرادی را که در اطراف ما، کار خوب می کنند، دلسرد نکنیم و آنهایی که تولید بدی و شرور میکنند، تشویق و حمایت نکنیم
که آسیبش دامن گیر همه خواهد شد