با نگاه به گذشته هاي دور و نزديك و با ورق زدن تاريخ كشورمان مي بينيم كه روحانيون در هر شهر و روستايي دو كار عمده و مهم انجام مي داده اند: يكي آشنا كردن مردم با مفاهيم ديني و اعتقادي و ديگري پيگيري و طرح مشكلات مردم. حكومت ها نيز اكثرا با اين دو حوزه ي فعاليت روحانيت ، برخوردي محتاطانه و حساس داشته اند .
چرا كه تعاليم ديني، درس ضد استبداد مي دهد و خود به خود مردم را براي مقابله با نظام مستبد آماده مي كند. همچنين طرح مشكلات مردم و مطالبه ي آن از حكومت ، پايگاه مردمي روحانيت را تقويت و حكومت را تضعيف مي نمايد. آنچه باعث شده است كه روحانيت شيعه در طول تاريخ خود ، جايگاه شايسته اي بين مردم داشته باشد، همين <مردم داري> آنان بوده است . اين دو ويژگي بايد در حال و آينده هاي دور و نزديك نيز حفظ شود. حتي در نظام جمهوري اسلامي كه روحانيت و نظام ، مديون و وامدار يكديگرند، روحانيت بايد مستقل از نظام سياسي بوده و مدافع دين و مردم باشد .
متاسفانه مدتي است كه بعضي از روحانيون به خاطر مشغله هاي سياسي و روزمره ، از طرح مسائل عميق اعتقادي ،اخلاقي، تفسيرقرآن، مباحث عرفاني، فلسفي ، روايي، اقتصاد اسلامي و ... خودداري مي كنند و محدود به نوحه و تعزيه و مراسم و مناسبت ها شده اند . اگر وضعيت به همين منوال پيش برود ، نسل جديد ما ، صرفا يك برداشت سطحي و احساساتي از دين خواهد داشت كه با وجود امواج رسانه هاي جديد، به شدت آسيب پذير خواهد بود .
دوم اينكه روحانيون بايد سخنگوي مردم در طرح مشكلات شان بوده و تا رسيدن به نتيجه ، پيگير جدي مشكلات آنان باشند. امروز بر كسي پوشيده نيست كه به خاطر شرايط بد اقتصادي ، مردم زير فشارهاي سنگيني قرار گرفته اند و هر كلمهاي كه از دهان يك روحاني با نفوذ، خصوصا ائمه جمعه بيرون آيد مي تواند يا آرامش بخش اعصاب مردم و يا مخرب اعصاب آنان باشد و در قضاوت مردم،بسيار تاثيرگذار است. زماني كه فلان روحاني در جايگاه ويژه ، مي گويد ما سابق به جاي مرغ، اشكنه پياز مي خورديم! و متوجه نيست كه حتي همين پياز هم امروز كيلويي1400 تومان شده و يك نان سنگك هم در شهرهاي مختلف از 400 تا 700 تومان فروخته مي شود و فاصله ي وحشتناك طبقاتي در جامعه را ناديده مي گيرد، عملا بزرگترين ضربه به روحانيت وارد مي كند . اگر قرار باشد بعد از 33 سال از انقلاب فقط مردم را به <نخوردن > تشويق كنيم ،آيا هنري از خود در مديريت نشان داده ايم؟ هنر مديريت بايد اين باشد كه جلوي اختلاس ، ربا، رشوه، دزدي، گراني سرسام آور ،مواد مخدر و ... گرفته شود تا اموال عمومي نابود نگردد ، مشكل بيكاري جوانان حل شود تا فساد همه گير نگردد ، زمينه ي ازدواج آسان فراهم شود ، آمار فزاينده طلاق و ساير جرائمي كه توان قضات و دستگاه قضايي ما را گرفته است ، كاهش دهد، نه اينكه موقعي كه مردم از همه جهات زير فشار هستند ،با تشويق آنان به <نخوردن ، نپوشيدن ، مسكن نداشتن ، دارو و بهداشت نخواستن و پذيرش و تحمل مشكلات و رضايت دادن به وضع موجود > نمك بر زخم هاي آنان بپاشيم و استرس و فشارهاي روحي آنان را به اوج برسانيم. در مقابل از آن دسته از روحانيوني كه تحت هر شرايطي با مردم هستند و درد آنان را بازگو و پيگيري مي كنند و خود را وابسته به هيچ باند و جناح و دار و دسته اي نكرده و خدايي زندگي مي كنند و در مقام آمر به معروف و ناهي از منكر و در كسوت مصلح اجتماعي به دين و مردم وانقلاب خدمت مي كنند ،بايد تقدير و تشكر ويژه اي داشت . مردم خصوصا جوانان ، دين خود را اين گروه بگيرند كه اين دين مستحكم و استوار و تزلزل ناپذير خواهد بود .