گرچه اصل نتازع بقا بین حیوانات برقرار است و هر حیوانی جهت زنده ماندن، به خود اجازه می دهد که دیگر حیوانات را شکار کند و شکم خویش را پر نگه دارد ولی به نحوه ای دیگر، انسانها برای به چنگ آوردن «همه چیز» مشی حیوانی را پیشه خود ساخته و میسازند. اگر حیوانات جنگشان فقط «جنگ شکم» است انسانها برای پول، قدرت، خاک، ابزار، رفاه، عقاید باطل و ده ها چیز دیگر، جنگ راه میاندازند تا خود را «برخوردار» و دیگران را «بیبهره» کنند.
طیف خواستههای انسانها، بسیار وسیع است و برای رسیدن به هرکدام، به تنازع و جنگ میپردازند. پس معلوم می شود که انسانها، در حیوانیت از حیوان ها، جلوترند. آیا تا به حال به این نکته فکر کرده اید که چرا مردم، بدشان می آید که به آنها «حیوان» بگویند؟ مگر حیوانات چه چیزی کمتر از انسانها دارند؟ لابد می گویید عقل و روح الهی دو امتیاز بزرگ انسانها بر حیواناتند. می گوییم اگر عقل و روح، خود در جهت رسیدن به خواسته های حیوانی و ضدانسانی به کار روند، آیا باز هم شریفند؟ انسانی که برای رسیدن به خواسته های شیطانی اش از عقل خدادادی کمک می جوید، به مراتب بدتر از حیوان بیعقل است چرا که به قول شاعر:
«چو دزدی با چراغ آید، گُزیدهتر بَرَد کالا» موجودی که به چراغ عقل مجهز باشد در اجرای شیوههای حیوانی، دست و پای همه حیوانات را از چهار طرف می بندد! به قول قرآن: اولئک کالانعام بل هم اضّل. اینها همانند حیوانات بلکه از آنها گمراه تر و فاسدترند. البته حیوان، گمراه نیست چرا که عقل و اختیار ندارد و مسیری اجباری در پیش رو دارد و در آن حرکت می کند ولی انسانها با به کارگیری قوه عاقله (که بعضی آن را به قوه وهمیّه نسبت داده اند) هزاران نقشههای خطرناک طراحی میکنند و برای نابودی هم، بمب و سلاحهای کشتار جمعی می سازند و به این جهالت مدرن، افتخار می کنند. اگر حیوانات درندهای مانند شیر، پلنگ، ببر و... به نحوه سر بریدن تروریست ها نگاه کنند، از درون متلاشی می شوند. نمی دانم این روزها که فرشتگان، شاهد و ناظر این همه کشتارهای انسانها با روشهای دلخراش هستند دوباره همان سؤال هنگام خلقت انسان را مطرح نمی کنند که خداوندا: «می خواهی موجودی را خلق کنی که بر روی زمین کارش فساد و خونریزی است؟» گرچه زمان، در عالم معنا و ملکوت، بی معناست ولی برای تقریب به ذهن باید ببینیم که فرشتگان چه قضاوتی در مورد عملکرد انسانها دارند؟ حال که هم حیوانات درنده از رفتار انسانها غصه دار می شوند و هم فرشتگان الهی، باید چه جایگاهی برای این گونه انسانها تعریف کنیم؟ آیا جهنم هم از وجود این گونه انسانها وحشت نمیکند؟