شرایط عمومی جامعه ما به گونه ای است که بیشتر مواقع، یک موضوع احساسی و عاطفی، همه را به بازی می گیرد و به سرعت توده عوام و حتی بعضی مواقع خواص را تحت تاثیر قرار داده و به دنبال خود می کشاند. جدیدترین نمونه ای که در شب گذشته تاکنون، همه فضای مجازی و به تبع آن برخی رسانه های دیگر را به واکنش واداشت، گزارش کارتن خواب هایی است که قبرستان را به عنوان سرپناه و محل زندگی خود انتخاب کرده بودند. این گزارش و عکس های آن به سرعت دست به دست می شد و هرکس مطلبی به شوخی یا طنز یا تنه زدن به رقیب و.... بر آن می افزود. متأسفانه این فضای احساساتی فروکش نکرد تا بدل به فضای عقلانی شود و هیچکس سوال نکرد که این 50 نفر کارتن خوابی که آمار داده اند، چه کسانی هستند؟ آیا اینان معتادند، ولگردند، یا سالمند؟ آیا همان کسانی هستند که هر روز و شب جلوی چشم همه مردم در پارک ها، پیاده روها، خرابه ها، منازل مسکونی در حال ساخت و... میخوابیدند و هیچکس صدایش درنمیآمد و یا به خاطر صداهای قدیمی شده و تکراری و عادی شدن، رها شده بودند؟ اینک نیز هیچکس نمی پرسد که مگر فرق قبرو بقیه محل های کارتن خوابی چیست؟ کسانی که این گونه میخوابند، هرجا باشند، چه فرقی دارد؟ مردم به اصل قضیه نگاه نمیکنند فقط به تغییر مکان از «شهر» به «قبر» توجه دارند! باید پرسید اینها که دیروز «شهر خواب» و امروز «قبرخواب» هستند چقدر خودشان مقصرند؟ چقدر جامعه؟ چقدر..... آیا اگر اینها مانند بقیه مردم، کار می کردند، عرق میریختند، زحمت می کشیدند، خانه ای اجاره میکردند، لقمه نانی سرسفره خود می آوردند؛ به این روز میافتادند؟ اگر جامعه، محل رویش و تکثیر اینان نبود و آنها را تولید نمی کرد و یا به سرعت آنها را دفع میکرد، امروز از شهر تا قبر، محل جولان آنها بود؟
اگر این کارتون خواب های قبرستانی، افراد سالمی هستند که پس از سال ها زحمت و کار کردن به فقر و فلاکت افتاده اند باید از طرف جامعه و حکومت مورد حمایت قرار گیرند تا سرپناهی بیابند.
ما باید در فضای مجازی به وقایع به صورت عقلانی نگاه کنیم، جوّزده نشویم و عامل انتشار همان چیزهایی که خودمان نیز آنها را قبول نداریم، نگردیم.
کسانی که صبح زود برای پیاده روی به پارکها در کلانشهر ها می روند، با دو چشم خویش می بینند که معتادان، بدون خجالت و شرم و حیا، جلوی دیدگان مردم، مواد مخدر به خود تزریق می کنند، زنان معتاد و مردان تزریقی کنار یکدیگر خوابیده اند و چه وضعیت دلخراشی دارند، آیا این صحنه ها بدتر از «قبر» نیست؟ چرا ما فقط در برابر خوابیدن در قبر حساسیت نشان می دهیم ولی جریحه دار شدن عواطف مردم در مواجهه با کارتن خوابهای تزریقی و صحنههای زشت را نمیبینیم؟ اینها انحراف از اصل مساله و سرگرم شدن به موارد انگشت شمار و «قلیلی» است که موارد «کثیر» دیگر را می پوشاند!