آتش سوزی و ریزش ساختمان پلاسکو در تهران و متعاقب آن شهادت تعداد زیادی از بهترین عزیزان ملت که در کسوت آتش نشانی خدمات صادقانه و مخلصانه ای به مردم داشتند، حادثه ای تلخ و ناگوار بود که همه را در ماتم و اندوه فرو برد. این حادثه نباید با چند روز عزا و سوگواری به دست فراموشی سپرده شود بلکه باید «پیام هایی» که از آن دریافت میشود، به خوبی گرفت و اقدامات لازم جهت پیشگیری از وقوع چنین حوادث دردناکی را انجام داد.
اولین پیام آن به مسئولان است؛ موقعی که آتش سوزی و ریزش یک ساختمان آن هم «فقط یک ساختمان» این گونه تا یک هفته همه مسئولان کشور به طور مستقیم یا غیرمستقیم درگیر خود میکند و نمی توانند افراد زنده زیرآوار را به سرعت نجات دهند، چگونه می خواهند اگر خدای ناکرده زلزله ای با ریشتر بالا رخ داد و چندین ساختمان غول پیکر فرو ریخت، از پس آن برآیند؟ توجه داشته باشیم که تهران روی چند گسل زلزله قرار دارد و اگر زلزله ای قوی رخ دهد بخش عمده آن در معرض خطر تخریب می باشد. آیا مسئولان برای چنین روز مبادایی برنامه خاصی را تدارک دیده اند؟ آیا ستاد بحران فقط در مرحله پس از وقوع حوادث فعال می شود یا قبل از آن هم به برنامه ریزی و آماده سازی و تدارک امکانات همت می گمارد؟ واقعهی دردناک آتش سوزی پلاسکو نه فقط برای ستاد بحران تهران بلکه برای ستاد بحران همه استان ها یک هشدار جدی است.
به نظر می رسد شهرداری ها و سازمان آتشنشانی استانها و شهرستانها باید به چند نکته دیگر نیز توجه کنند؛ یکی اینکه آموزشهای جدید به آتش نشانان داده شود که بدانند تا چه مرحله و چگونه، بدون آسیب دیدن، به مهار حوادث بپردازند. پس بازنگری در آموزش آتش نشانان بسیار لازم و ضروری است چرا که حفظ جان این عزیزان از هر چیزی مهمتر است. دوم اینکه تجهیزات و امکانات لازم در اختیار آنان قرار گیرد و در این زمینه اولویت اول شهرداری ها، تامین امکانات آتش نشانی باشد و عمران و آبادانی و سایر فعالیت ها در اولویت بعد قرار گیرد. سوم، مدیریت آتش نشانی باید با توجه به حساسیت کار، انتخاب و حمایت شود.
اما علاوه بر پیام برای مسئولان، پلاسکو پیام مهمی هم برای مردم داشت و آن اینکه ساختمانهایشان را به لحاظ ایمنی و استحکام در بهترین حالت، احداث و نگهداری کنند. کسانی که ساختمان جدید می سازند برای استحکام و امنیت آن با مامورین شهرداری، مهندسین ناظر و تاسیسات و نقشه کش و... چانه زنی نکنند و فقط به فکر هزینه کمتر نباشند. مهم تر از مردم، بساز و بفروشها هستند که بعضا برای هزینه کمتر حاضرند مصالح با کیفیت کمتر را در ساختمان ها به کار برند و با شیرینی دادن به این و آن، شانه از زیربار مسئولیت قانونی خود خالی کنند.
اینها باید بدانند هر حادثه ای برای این گونه ساختمان ها به وقوع بپیوندد، مسئول جبران آن هستند هرچند جبران جان انسانها با هیچ دیه مالی امکان پذیر نخواهد بود.
شهرداری ها هم بر پیمانکاران و بساز و بفروشها سخت بگیرند و اجازه فرار از هزینه و مسئولیت قانونی را به آنها ندهند.
مشاغل مختلف نیز با توجه به ماهیت کالاهایشان و انبارهایی که دارند، باید تمام جوانب احتیاط را رعایت کنند که به سرنوشت پلاسکو گرفتار نشوند.
به هر حال، درون حادثه پلاسکو چندین پیام برای همگان وجود دارد که باید به خوبی دریافت و عمل شود تا انشاءالله از این پس شاهد تکرار چنین حوادثی نباشیم.