در دنیای امروز، هم مردان و هم زنان، هردو، به عنوان شخصیت های سیاسی، مسئولیتهای مهمی در سطح ملی و بین المللی را عهده دار هستند و چون کشورها براساس تفکیک قوا اداره
می شوند، رئیس جمهور چه زن باشد و چه مرد، جزئی از «سیستم و نظام سیاسی» است. اگر گفته می شود زنی رئیس جمهور یا صدراعظم یک کشور است به این معنا نیست که خودش به تنهایی و خود محورانه بتواند همه قوای سه گانه مملکت را زیرسیطره خود درآورد.
اصولاً در نظام های دمکراتیک،
همه کاره، نظام است نه فرد. چون قوای سه گانه مقننه، مجریه و قضائیه مستقل از یکدیگرند، هیچ فردی
نمی تواند هر سه را زیر فرمان و نفوذ خود داشته باشد. آنها معتقدند فردمحوری، آفت دمکراسی است و نهایتاً به دیکتاتوری می انجامد لذا اینکه یک زن رئیس جمهور آمریکا شود یا یک مرد، تفاوتی ندارد. نامزدی هیلاری کلینتون و ترامپ از نظر جنسیتی تفاوت سیاسی ایجاد نمی کند مهم توانمندی و هوش سیاسی و مدیریت کشوری و فراملی است که باید در مرد یا زن وجود داشته باشد تا بتواند کشورش را به خوبی اداره کند.
پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، اعتراضات داخل و خارج آمریکا، حتی یک درصد آن هم، به علت مرد بودن ترامپ نبود. معترضان هیچگاه نگفتند می خواهند رئیس جمهورشان از چه جنسی باشد چرا که برای آنان این مسائل حل شده است، آنچه برای آنها مهم است «توانایی مملکت داری» است. مملکتداری در قاموس آنان یعنی رئیس جمهور بتواند توسعه همه جانبه کشور را در ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، علمی و... به حد اعلا برساند و با برقراری ساز و کارهای قوی در تمام اجزای نظام سیاسی، پویایی و بالندگی ایجاد کند. در این روند، تیم(و نه فرد رئیس جمهور) با نظام فکری قدرتمند و خلاق باید بهترین راهها را برای پیشرفت کشور بیابد و آن را عملیاتی سازد. پس دراین نظام تفاوتی بین زن و مرد نیست.