بدون شک هر سياستمداري به نيکي ميداند که ترامپ با نقض برجام «اهدافي» را معماري کرده که پس از طراحي اوليه، اينک نوبت اجراي آن فرارسيده است. اولين قدم بروز خارجي آن، خروج از تعهدات برجام و اعلان بينالمللي آن بود که صورت گرفت.
حال ما بايد در قبال اين حرکت خيرهکننده بينالمللي چهکار يا کارهايي انجام دهيم؟ براي اينکه بدانيم تکليفمان چيست اول بايد اهداف ترامپ را بهدوراز احساسات و شعارهايي که صرفاً مصرف داخلي کوتاهمدت دارد، تحليل و تبيين و شناسايي کنيم.
ترامپ از اين حرکت، اهداف چندلايه دارد: لايه بيروني و خارجي، لايه مياني و لايه دروني و پنهاني.
هرکدام از اين لايهها نيز ميتواند داراي تقسيمات و اجزايي باشد که بايد در فرصت ديگري به تحليل آن پرداخت...
در اين نوشته کوتاه به يکي از مهمترين اهداف ترامپ که مبناي پديدار آمدن هر سه لايه است اشاره ميشود که بايد با دقت، درايت و جديت توسط همه مسئولان ارشد کشور، در مرکز توجه و عمل قرار گيرد و آن «گسترش نارضايتي مردم و توليد و بازتوليد اعتراضات و اغتشاشات داخلي است»؛ اينکه ترامپ در سخنان خود تأکيد بر «اعمال تحريمهاي سنگين» ميکند بهقصد واردکردن فشار رواني بر مردم ايران و سپس تشديد فشارهاي اقتصادي و بلند شدن فرياد مردم است.
بهطور حتم، ناآراميهاي چند ماه گذشته در شهرهاي مختلف کشور باانگيزههاي متفاوت، ترامپ را به اين نتيجه رسانيده که اگر اين فشارها بر مردم بيشتر شود، آنان پشت حکومت را خالي خواهند کرد و دقيقاً از همينجاست که مسئولين کشور در عاليترين سطوح تا مديران ارشد، مياني و پاييني بايد «استراتژي جلب رضايت مردم» را در دستور کار جدي لحظهبهلحظه خود قرار دهند و از شعار دادن و رجزخواني صِرف دست
بردارند.
اگر مشکلات داخلي حل شود مردم بزرگترين پشتوانه براي حکومت خواهند بود و همچون سد سکندر در مقابل تهاجمات و حملات خارجي به دفاع جانانه خواهند پرداخت؛ ولي اگر مسئولان ردههاي بالا تا پايين بخواهند از درمان کردن دردهاي مردم، طفره روند همان مسيري را خواهند پيمود که مطمح نظر ترامپ است و با افزايش نارضايتي مردم، خوشحالي و اميد ترامپ و نتانياهو و تندروان انقلابي نماي داخلي را دوچندان کرده و آينده پرخطري را براي کشور رقم خواهند زد.