وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور گفت: نه ایران بلکه هیچ یک از کشورهای جهان، به خوبی بیماری کووید 19 را نمیشناسند و همه باید با این ویروس، شطرنجبازی کنیم.
به گزارش جام جم آنلاین از ایسنا، دکتر سعید نمکی در ادامه اظهار داشت: ایران کشوری است که سیستم شبکه بهداشتی و درمانی آن در منطقه بینظیر است. سازمان جهانی بهداشت ناظر بود که در سیلابهای بهار سال 98 که همه منتظر اپیدمی بیماریهای واگیر بودند اما حتی یک مورد اپیدمی در ایران نداشتیم. در بسیج ملی کنترل فشارخون حدود 75 درصد از جمعیت هدف معادل بیش از 30 میلیون نفر پایش شدند.
وی افزود: سازمان جهانی بهداشت، ایران را بهعنوان کشوری مقتدر در عرصه نظام سلامت میشناسد و درزمینه بیماری کووید 19 نیز ارتباطات بسیار خوب، صمیمانه و تنگاتنگی را با سازمان جهانی بهداشت داشتهایم و مرتب گزارشهای خودمان را برای آنها در سطح دفتر مدیترانه شرقی و همچنین مقر این سازمان در ژنو ارسال میکنیم و ارتباطات مستمری داریم.
وزیر بهداشت تأکید کرد: خوشبختانه در چند ماه اخیر، تجارب خودمان درزمینه مبارزه با کرونا را به سازمان جهانی بهداشت منتقل کردهایم و از پروتکلهای ابلاغی این سازمان نیز استفاده میکنیم.
بر اساس گزارش وبدا، دکتر نمکی افزود: از کرونا ویروس جدید بهاندازه اجداد آن، شناخت کافی نداریم و با این ویروس، کشتی طولانی میگیریم و به همین دلیل هم سازمان جهانی بهداشت و هم کشورهایی که در عرصه نظام سلامت، صاحب علم و اندیشه هستند، هرگونه پیشگویی و خاطرجمعی نسبت به رفتار این ویروس را شایسته نمیدانند و ممکن است دوباره شاهد بازگشت ویروس حتی در مناطقی که این بیماری را مهار کردهاند، باشیم اما امیدواریم به سمت خاموشتر شدن این ویروس مهاجم و سرکش، پیش برویم.
تحلیل خبر
هرچند از یک سیستم درمانی با پزشکان و متخصصان مجرب و کمنظیر و یا بینظیری برخوردار باشیم، باز سطح سواد بهداشت عمومی، در حوزه سلامتِ کشور حرف اول را میزند.
به دنبال شروع به فعالیت شماری از صنوف که از آنها بهعنوان مشاغلِ کم ریسک یاد میشود، شاهد صحنههایی بوده و هستیم که نشانگر عدم شناخت لازمِ اقشاری از جامعه درزمینه خطر شیوع ویروس کروناست.
بیتردید نمیتوان مردم را برای مدتی طولانی به قرنطینه خانگی مجبور کرد چراکه پیامدهای اقتصادی و روانی و ... آن بهمراتب آسیبزاتر و خطرناکتر است اما اینکه به زندگی عادی و به روال همیشگی ادامه دهیم، مربوط به میزان آموزشهای حیاتی و فرهنگ متعارف همگانی میشود که بهشدت در این زمینه دچار ضعف هستیم. هرچند عادت کردن به سبک زندگی جدید در مرحله نخست دشوار به نظر میرسد اما جامعه باید نسبت به این مهم به تفاهمِ لازم برسد و به قیدوبندهای مرتبط با آن پایبند شود. همانگونه که بسیاری از عادتهای امروز ما زاییده تغییر و تحولاتی بوده که گریز از آنها برای ما اجتنابناپذیر شده و
عدم رعایت و پذیرش آنچه که به زندگی و حیات ما پیوست داده شده است، پیامدی جز فنا و یا درد و رنج ندارد، بنابراین زندگی کرونایی نیز برای ما گریزناپذیر است.