جامعه مطلوب و رو به کمال، جامعه ای است که سال به سال و نوروز تا نوروز، از زشتیهایش بکاهد و بر زیباییهایش بیفزاید. هیچ جامعه ای نیست که هیچ نوع زشتی در آن نباشد و در همه زوایا و بنیانهایش، زیبایی مطلق وجود داشته باشد اما مهمترین شاخصهی ارزیابی زشتی و زیبایی جوامع، درصد زشتی و زیبایی های موجود در آن است.
لازم نیست حتما درصد زشتیها بیش از 50 درصد باشد تا جامعه ای را زشت بدانیم، بلکه به جهت مخرب بودن زشتیها، گاهی مواقع حتی ده درصد زشتی با توجه به نوع آن، جامعه ای را در منظر جهانیان زشت و کریه و منفور میکند. همچنان که در یک بدن زیبا که ظاهری خوب دارد گاهی مواقع یک عیب حساس در صورت، کل زیباییهای آن را تحت الشعاع قرار داده و آن را زشت جلوه میدهد.
اما به سراغ جامعه خودمان برویم و تعدادی زشتی و زیباییهایش را به امید اصلاح، مطرح کنیم سپس قضاوت کنیم که در اطراف ما بیشتر زشتیها مردم را آزار میدهد یا زیباییها آنها را آرام میکند!
*برخی زشتیهای جامعه ما
برخی زشتیها در جامعه ی ما وجود دارد که اعصاب مردم را زیر ضربات خود میگیرد و آرامش و آسایش را از آنها سلب میکند و این فشارهای عصبی، مشکلات جسمی و روانی متعددی را در مردم بازتولید میکند. از جمله:
1- بدقولیها
با هر صنف و قشری که سر و کار دارید، بدقولیهای آنها، برنامه های شما را به هم میریزد، وقت و عمر شما را تلف میکند، شما را خسته و دایم چشم به ساعت، معطل نگه میدارد، برخی از کارهای دیگرتان را تعطیل کرده و باعث میشود شما هم ناخواسته و برخلاف میلتان به قولهایی که به دیگران دادهاید، نتوانید عمل کنید، لذا هم بدقولی دیگران اعصابتان را به بازی میگیرد و هم بدقولی خودتان که به خاطر بدقولی دیگران تولید شده است، روحتان را می آزارد. تعمیرکار لوازم خانگی که قرار بوده صبح اول وقت به منزل شما بیاید، تا بعد از ظهر شما را بلاتکلیف میگذارد و بسیاری از قولها و برنامه های شما را نابود میکند، کارمندان و مسئولان ادارات دولتی و شرکتهای خصوصی، مطب پزشکان، بناها، فروشندگان کالاهای ریز و درشت، خریداران، رانندگان، همسایگان، اقوام، دوستان و... بدون استثنا، همه ی اقشار مردم، کم و بیش، دچار این بلای دلخراش هستند.
2- عدم وفاداری به عهد و پیمان و قرارداد
طرف مقابل شما قرارداد امضا میکند اما به راحتی امضایش را زیر پا میگذارد؛ چک میدهد، وصول نمیشود؛ قرض الحسنه میگیرد، در بازپرداخت آن احساس تعهد نمیکند؛ ضامن بانکی او میشوید، شما را گرفتار میکند؛ به او اعتماد میکنید و امانتی را به او میسپارید، در آن خیانت میکند؛ تعهدی به شما میدهد، از اجرای آن سر باز میزند و... با اینکه قرآن ما را امر به وفاداری به عهد و پیمان میکند: اوفو بالعقود
3- نفاق و دورویی
از تعارفات عادی گرفته تا مخفی ترین لایه های درونی مردم، تناسبی با رفتارهای ظاهریشان ندارد به همین خاطر ظاهر و باطن افراد بر یکدیگر منطبق نیست و هیچکس مطمئن نیست که افراد در غیابشان، همان رفتاری را دارند که در حضورشان نشان میدهند. گاهی رفتار صادقانه شما را با مکر و حیله پاسخ میدهند و لذا به دنبال نفاق و دورویی، خصلتهای زشت دیگری مانند سخن چینی، غیبت، بزرگ نمایی، کوچک نمایی، دور زدن، تخریب شخصیت، دروغگویی وغیره تولید میشود و همانند سم مهلک در جامعه گسترش مییابد. اینها نیز همگی خلاف آیات قرآنی است و ما نیز ادعای مسلمانی داریم.
4- بدزبانی، فحاشی و توهین
متأسفانه برخی مردم در امور روزمره همچون هنگام رانندگی، صفوف مختلف، موقع خرید و فروش، در مسایل شغلی، در روابط خانوادگی و همسایگی، هنگام ورزش و تفریح، در عزاداری و عروسی، و خلاصه در همه جا به یکدیگر میپرند، فحش میدهند، سخن ناحق و زور میگویند به نحوی که بعضی مواقع یک فحش و سخن زشت، باعث درگیری شدید و حتی قتل میشود. در حالی که در قرآن مجید بارها بر قول و سخن پسندیده تأکید شده است: قولو قولاً سدیدا - قولوا للناس حسنا
5- بدخواهی، حسادت و بخل
متأسفانه خصلت بدی که در اکثریت مردم ما نهادینه شده این است که از پیشرفت و ترقی دیگران، احساس شادمانی ندارند بلکه حسادت میورزند. دوست دارند که یکی زمین بخورد، بخل و حسادت که در قرآن بارها از آنها مذمت شده، در وجود اکثریت مردم، ریشه دوانیده و آثار و تبعات آن شامل: ترس مردم از پیشرفت، داشتن اولاد، مال و ثروت، علم و تخصص و غیره شده و دایم باید برای رفع بلا و چشم بد، صدقه بدهند، اسفند دود کننده، بترسند، بلرزند و...!
6- سوء ظن، گران فروشی و کم فروشی، تقلب و غش در معامله، کاستن از کیفیت کالا و خدمات، فریب کاری، افزایش آمار سرقت، کلاهبرداری، طلاق، بیکاری، بدحجابی، سخت گیری در امر ازدواج و... که مجال طرح و بررسی و ریشه یابی آنها نیست، نیز از جمله زشتهای دیگر جامعه ماست که بهداشت روانی و سلامت جسمانی و نشاط و شادابی زندگی را از مردم سلب نموده است.
* برخی زیباییهای جامعه ما
در جامعه ما در کنار زشتیها، زیباییهایی هم به چشم میخورد که اگر چه بسیاری از آنها از افتخارات ماست ولی نباید به پای زشتیها، قربانی شود و از اثر بیفتد.
1- وجود عواطف انسانی و صله رحم: گرچه به مرور زمان، رونق آنها کم شده ولی هنوز بازتابهایی در برخی از زوایای زندگی ما دارد.
2- پای بندی به خانواده: باز گرچه در سالهای اخیر، بنا به دلایل مختلف، طلاق و از هم پاشیدگی خانواده های جوان افزایش یافته ولی اکثریت به آن وفادارند. بی بند و باری و لاقیدی در خانواده ها کمتر به چشم میخورد ولی رگه هایی از آن خصوصا در نسل جدید قابل مشاهده است که از القائات شبکه های تلویزیونی بیگانه و مانند آن است.
3- ایثار و از خودگذشتگی: که اوج آن در زندگی شهدای عزیز و خانواده های آنان و ایثارگران به وضوح قابل مشاهده است و این افتخار تا به ابد بر تارک جامعه ی ما، نورافشانی میکند ولی آیا ما نیز مانند آنان ایثار و گذشت در زندگی اجتماعی داریم؟ چند درصد افراد جامعه این چنین هستند؟
4- اعتقادات و ارزشهای دینی: دین ما عالی ولی دینداری ما ضعیف است. در دینداری دچار افراط و تفریط هستیم. پای بندی همگان به آموزههای قرآنی و احکام دین کم است ولی صفر نیست و این جای امیدواری است که شعله های دینداری خاموش نشده است. وجود مساجد، تکایا، حسینیه ها و پاس داشت مناسبت های مذهبی، این امیدواری را تقویت میکند ولی فرصت زیادی برای حفظ آن، با توجه به تبلیغات گسترده جهانی علیه اسلام و خصوصا تشیع، نداریم و باید با شیوه های دلچسبتر و جدیدتر به تقویت باورهای مذهبی مردم و نشان دادن الگوی عملی و قابل قبول بپردازیم.
5- زیباییهای دیگری نیز وجود دارد که در جای خود باید مورد مداقه و بررسی قرار گیرد.
نتیجه: اینکه ما باید سال به سال سعی در رفع زشتیها داشته باشیم و بر زیباییهای جامعه بیفزاییم، آیا این گونه بوده ایم؟
روزنامه طلوع به یاری خداوند در سال 93، سعی میکند ستونی به همین نام »زشتیها و زیباییهای جامعه ما «ایجاد کند که مردم عزیز ما، خصوصا اهل قلم، هر آنچه از این زشتیها و زیباییها که به صورت روزمره مشاهده میکنند برای این ستون ارسال کنند تا با هشدارهای پی در پی، شاهد تلاش همگانی در رفع زشتیها و افزودن بر زیباییها باشیم. اینکه این ستون چقدر دوام بیاورد و تا چه میزان موفق شود به همکاری عموم بستگی دارد. امید آن که سال آینده، سالی پربار، پرنشاط، پر موفقیت و اوج یابنده در همه ی سطوح برای ملت ایران و سایرین باشد. عیدتان مبارک