گرچه احزاب در ذات خود و به شکل واقعی، برآیند افکار و اندیشههای بخشی از مردمند و در صورتی که چند حزب فراگیر با ساز و کار آزاد وجود داشته باشد که هر کدام بتوانند نمایندگی فکری گروهی از مردم را عهدهدار باشند، مفید به حال جامعه است و رقابت صحیح بین آنها میتواند به رشد و سازندگی کشور منجر شود، ولی همهی اینها در صورتی قابل قبول است که بتوان حزب را به شکل صحیح تعریف کرد و رقابتی واقعی بین آنها برقرار نمود و همه را با برنامه ریزی برای پیشرفت کشور فراخواند. اما چنانچه در کشوری همه احزاب نتوانند به صورت آزادانه در چارچوب قانون فعالیت و نقادی و برنامه ریزی کنند و فقط یکی چند حزب و گروه خاص بتوانند آزادانه فعالیت کنند، خود به خود، هرگاه حزب مورد نظر، بتواند زمام امور کشور را به دست بگیرد، به جز به منافع حزبی خود و روشی که آن جمع میپسندند، نخواهد اندیشید.
در کشورهای غربی، نهایتا احزاب در انتخابات برنده میشوند ولی به جهت سبک و سیاقی که حزب به صورت آزادانه در آنجا دارد، هر حزبی که حاکم شود به منافع ملی بیشتر میاندیشد تا منافع حزبی. چرا که پیروزی هر حزب و درجه موفقیت آن را در میزان خدمتش به ملت میسنجند نه در تأمین منافع فرد یا گروهی خاص.
اگر به وضعیت احزاب در کشورمان نگاه کنیم، درمییابیم که اولا احزاب قوی و فراگیر نداریم. چرا که هیچ حزبی حتی یک میلیون نفر عضو از جمعیت 70– 80 میلیونی ما را ندارد چه برسد به نیمی از جمعیت کشور.
اینکه چرا بعضی از احزاب با کمتر از 100 هزار نفر عضو، به خود اجازه میدهند که همه مقدرات کشور را در دست داشته باشند، سؤالی است که باید پاسخش را از آنها خواست، و اما اینکه چرا احزاب در کشور ما به طور واقعی نمیتوانند رشد کنند، جای بحث و تأمل جداگانه دارد. به هر صورت آنچه که فعلا در کشور وجود دارد به گروههای سیاسی بیشتر شبیه هستند تا به حزب.
لذا گروههای اینچنینی برای بقای خود مجبورند به این و آن آویزان شوند تا بمانند و چند صندلی در اختیار داشته باشند. بر روی این صندلیها هم باید کسانی را قانع و راضی نگه دارند که در نصب و عزلشان نقش اصلی دارند.
پس رضایت مردم و اداره کشور با تفکر جامع ملی، فدای خود آنها و مافوقشان میشود. ثانیا احزاب همگی به طور عادلانه از امکانات موجود بهرهمند نیستند. ثالثا در گفتن و نوشتن و تریبون داشتن همه یکسان نیستند و در مجموع با چنین شرایطی هیچ حزب واقعی که بتواند برای کشور برنامه داشته باشد به وجود نمیآید.
پس آنها که به نام حزب هستند، نمیتوانند کشور را با تفکر و برنامه ریزی ملی اداره کنند.
شرح بیشتر را خوانندگان عزیز، خودشان تعقیب نمایند.