كساني كه در يك جامعه زندگي مي كنند، بدون در نظر گرفتن تفاوت ها، از حقوق يكسان برخوردارند و همگي در اموال و امتيازات عمومي، داراي حق برابرند. از اين حيث هيچ فرقي بين فرادستان و فرودستان وجود ندارد. نبايد فرادستان به خاطر به چنگ آوردن مقام ومنصبي بتوانند براي خود و فرزندان و بستگان شان، امتياز خاصي را طلب كنند و رانت خواري كنند.
چقدر استعدادهاي درخشان در بين طبقات فرو دست و شهروندان عادي وجود دارد كه شب وروز مشغول مطالعه و تحقيق و پژوهش هستند تا بتوانند با تكيه بر استعداد و هوش و تلاش خود به مقطع دكتري راه يابند. اينان نه پارتي دارند و نه سفارش اين و آن دارند بلكه با تكيه بر داشتههاي خودشان مي درخشند. يقينا اين افراد اگر به تحصيلات عالي و تخصص بالا برسند افرادي باسواد، ماهر و قوي خواهند بود كه موجب شكوفايي علم و دانش و پيشرفت و ترقي كشور خواهند شد. حال اگر به جاي اينان، افراد ضعيفي با معدل كم، سواد ناچيز، تحقيق و پژوهش بيمقدار و فقدان شرايط و ضوابط علمي و صرفا به لحاظ نسبت سببي يا نسبي با فلان مسئول پرنفوذ اين جايگاه را اشغال و غضب كنند، حقوق مردم را ضايع كرده اند و در پيشگاه خداوند و مردم بايد پاسخگو باشند و علم و دانش جامعه را به پرتگاه سقوط مي برند. به عبارت ديگر هم حقوق تك تك افراد قوي و داراي صلاحيت علمي را پايمال نموده و هم به علم و دانش و پيشرفت جامعه ضربه ي جبران ناپذير وارد كرده اند. حال وظيفه چه كسي است كه جلوي اين حق كشي و سقوط آفريني ها را بگيرد و حق را به حق دار برساند؟ آنان چه كرده اند؟ چه جوابي در مقابل خدا و مردم دارند؟
آنان كه از اين رانت خواري، بورسيه هم مي شوند سه نوع ظلم كردهاند؛ يكي ظلم به افراد صلاحيت دار علمي، ديگري استفاده ناحق از بيت المال و سوم خيانت به علم و پيشرفت كشور كرده اند كه هركدام داستان دهشتناك و غمنامه مفصلي دارد. چه به نام ارزش ها باشد و چه ضدارزش ها فرقي ندارد .
رئيس جمهور محترم و هيأت دولت كه همه اميد مردم هستند و با راي آنها به مسئوليت و تفويض اختيار رسيده اند، شجاعانه از حقوق مردم، صيانت از بيت المال و ارتقاي جايگاه علمي كشور دفاع كنند و از عوامل فشار پرنفوذ در دستگاه هاي ديگر نهراسند كه پاسخ دادن به خداوند و مردم در روز قيامت، بسيار سخت و طاقت فرساست.