اولویتهای زندگی مردم، همیشه ثابت و یکسان نیست، بلکه هر زمانی با توجه به »نیازهای «آنها تغییر میکند. همان طور که یک خانواده با توجه به نیازها و شرایط درونیاش، اولویتهایش مدام در حال تغییر است، جامعه هم به همین گونه است.
مثلا اگر در خانوادهای بیماری ورود کرد، اولویت اول آن خانواده، دارو و درمان میشود. اگر تحصیلات عالیه، ازدواج فرزندان، خرید خانه، قرض و بدهکاری و... هر کدام شرایط فوریتر و حادتری داشته باشد، اولویت خانواده براساس آن تعیین میشود، بر همین اساس جامعه نیز بر مبنای »نیازهایش «و فوریتهای آنها، اولویت بندیاش متفاوت میشود.
کار حکومت، نخبگان، اصحاب قلم و رسانه، سیاسیون و احزاب و... این است که به خوبی و به موقع نیازهای مردم را تشخیص دهند و اولویت فعالیت خود را براساس آنها بنا نهند.
حکومت باید دایما نیازهای جامعه را اولویت بندی کند و به ترتیب اولویت وارد عمل شود تا مشکلات مردم را به خوبی حل و فصل کند. اگر اولویت اول مردم »الف «باشد ولی حکومت به »د «اهمیت دهد و از آن سخن بگوید، اولین شکاف بین حکومت و مردم ایجاد میشود. کسی که دچار درد و مریضی و فقر و بدهکاری است با »سخنرانی «نمیشود اولویتش را تغییر داد و شاید حتی سخنرانی در وی تنفر ایجادکند.
امروز جامعه ی ما به شدت دچار »اختلاف طبقاتی «است به گونه ای که لایه اول با لایه آخر طبقات اجتماعی، فرسنگها با هم فاصله دارند. این لایه های طبقاتی دارای اولویتهای متفاوتند چون نیازهای متفاوت دارند. یکی در طبقه زیرین، اولویتش فقط خوراک و پوشاک است و درآمد او به حدی نیست که بتواند به بالاتر از آن فکر کند. دیگری اولویتش خانه و ماشین است. سومی اولویتش ازدواج و شغل فرزندان است، چهارمی به مسافرتهای خارجی و میهمانی و پارتی چند ده میلیونی میاندیشد و... حال حکومت باید ببیند اولویت کدام طبقه را میخواهد ملاک فعالیت خود قرار دهد؟!
نخبگان، اصحاب قلم و اندیشه و سیاسیون هم باید ببینند مخاطب آنها چه کسانی؟ با چه نیازهایی؟ و با چه اولویتی هستند؟ البته هیچ طبقه و بخشی از جامعه نباید نادیده گرفته شود ولی »درصد «فعالیت برای هر طبقه و کیفیت و کمیت ارایه خدمات به آنان باید به نحوی باشد که هیچکدام قربانی نشود.
به نظر میرسد که در این راستا هیچکدام (حکومت، نخبگان و...)برنامه مدون و مشخصی ندارند و لذا در پایان، هیچ برنامه یک ساله و پنج سالهای را نمیتوان ارزیابی کرد که کدام اولویتها و چقدر از آنها مورد توجه قرار گرفته و تحقق یافته است!
به نظر شما چگونه میتوان این مهم را به اشخاص حقیقی و حقوقی ذیربط پیشنهاد و از آنها مطالبه کرد؟