افراط و تفريط بر تمام ابعاد زندگي ما سايه افكنده است. گاهي تند تند ميرويم و گاهي لاك پشتي. گاهي آن قدر كار مي كنيم كه فرصت و حوصله سخن گفتن با اعضاي خانواده خود را نداريم و گاهي چنان كم كاري را پيشه خود مي كنيم كه فرياد صاحب كار بلند مي شود و به اخراج مان از كار منجر مي شود.
در غذاخوردن نيز يا زياده روي باعث بيماري مان مي شود و يا كم خوردن. به همين سبك در ورزش كردن، تفريح، لباس، مطالعه، مهرورزي، عبادت، سياست و...
يكي از رخدادهاي جديد در دنياي مجازي، شروع به كار شبكه هاي اجتماعي همچون واتساپ، وايبر، اينستاگرام، تلگرام و غيره است كه با استقبال زايد الوصف مردم ما مواجه شده است.
در اين حوزه هم افراطي گري باعث مشاجره بين اعضاي خانواده، اتلاف شديد وقت، كم خوابي شبانه و پيامدهاي منفي آن بر روي سلامتي، انتشار اكاذيب، رخنه به حريم خصوصي افراد و همچنين افت سطح مطالعه شده است. گرچه شبكه هاي اجتماعي آثار مثبت قابل توجهي دارند ولي به نظر مي رسد پيامدهاي منفي آن به خاطر افراطي گري، رو به فزون است.
در جوامع بسته، موقعي كه منفذي به بيرون گشوده مي شود، مردم همانند سيلاب يورش مي برند و براي عقده گشايي به زياده روي هاي غيرمعقول روي مي آورند تا بيشتر ببينند، بيشتر بخوانند، بيشتر بگويند و لذا اين سيلاب، بسياري از چيزهاي مفيد هم باخود مي برد. البته جامعه ما جامعه بسته اي نيست ولي محدوديت هاي صدا و سيما و ساير رسانه هاي وطني، ميدان داري را براي رسانه هاي مجازي خارجي مهيا كرده است.
اينكه مسئولان امر چه تصميمي مي خواهند بگيرند نمي دانم ولي نخبگان جامعه بايد تدبيري بينديشند كه ضمن استفاده از كاركردهاي مثبت شبكههاي اجتماعي، جلوي كاركردهاي منفي آن را بگيرند. نسل ميانسال و كهنسال امروز هرچه دارد از مطالعات عميق كتاب و تحقيق و پژوهش دارد. متاسفانه نسل جديد بخاطر سرگرم شدن به دنياي مجازي مخصوصا روزمرگي در شبكههاي اجتماعي، با مطالعه در حال بيگانه شدن است و لذا بجز اندكي اطلاعات سطحي، به انديشه عميق و بديع نخواهدرسيد. ده سال ديگر متوجه خواهيم شدكه چه فرصت هاي طلايي همگي از دست رفت و هيچ دانش عميقي عايدمان نشد و اين به مراتب بدتر از ده سال خشكسالي است!