انسان در مسير تكامل جهت نيل به همه مراحل و مراتب كمال بايد دائما نگاه مجدد، به روز و كارآمد به عقايد، افكار، عواطف، رفتار و اعمالش داشته باشد. در اين وارسي ها و نگاههاي مجدد است كه همه ي ابعاد وجود انسان غربال مي شود و خالصي ها از ناخالصي ها جدا مي گردد، خرافات از صحنه زندگي محو مي شود و ابعاد جامانده ي حقايق، نمايان مي گردد. ما با گذشت سن و افزايش معلومات و تجربيات بايد ديدگاه بهتر، روشن تر، وسيع تر و شفافتري پيدا كنيم. دليلي ندارد كه انسان به مانند چندين سال قبل فكر و عمل كند. در مسير پالايش خويش به دو گونه امور مي رسيم: يكي اموري كه همچنان آن را درست و نجات بخش مي بينيم كه مُهر تاييد برآن ميخورد و با استحكام بيشتري در وجود ما متبلور ميشود و ديگري اموري كه نياز به اصلاح دارند كه به كمك تجارب و معلومات جديدمان، تصحيح مي شوند و بعضا از متن زندگي ما حذف مي گردند.
هيچ كس نمي تواند ادعا كند كه همه افكار و انديشه ها و رفتارش كه در دوران بچگي و نوجواني و جواني داشته، آن قدر متقن و بي عيب و نقص بوده كه بعد از سه- چهار دهه از عمرش نياز به كم و زياد ندارد. چون با گسترش علم و تجربه انسان، به طور قطع و يقين، افق ديدش گسترش مي يابد و نقص هاي گذشته را بهتر مي بينيد و رفع مي كند. اطلاعات ديني، علمي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي و... ما روز به روز افزايش مي يابد و نگاه جامعتري به داشته هاي قبل خودمان، بايد داشته باشيم. آنچه در اين مسير مانع نوشوندگي انديشه و رفتارهاي ماست، تعصب و جزميت است. بعضي مواقع تعصب، آنچنان هستي مارا احاطه مي كند كه قدرت رشد و پويايي را از ما مي گيرد و باعث راكد شدن و در جا زدن و مرگ تدريجي ما مي شود يعني قبل از آنكه بميريم، مرده ايم! مرده ي متحركي هستيم كه نقش زنده بازي مي كنيم.
خوب است كه بدانيم نظام خلقت، دائما درحال خلق شدن مجدد است و لحظه ي فعلي آن با لحظه ي قبلياش متفاوت است. خداوند در قرآن مي فرمايد: كل يوم هو في شأن. خداوند هر روز(هرلحظه) در حال آفرينش و خلقت جديد است. حركت جوهري ملاصدرا در حكمت متعاليه به همين معناست. حال كه همه ي نظام خلقت در حال تغيير و تحول جديد است انسان نيز بايد با اين نظام احسن همنوا و هماهنگ شود تا نماند و نپوسد. نياز نيست انسان به عقب و قهقرا برگردد تا سقوط كند بلكه سكون و ركود هم خود به خود بازگشت و زنداني شدن درگذشته است. البته هرنوع تغيير و تحولي درخود، نياز به جسارت و شجاعت دارد.شرط رسيدن به اين حدّ از شجاعت اين است كه اولا اشتباهات خود را بپذيريم. ثانيا براي جبران آن اقدام كنيم. پس قدم اول، شناخت است و قدم دوم جايگزيني و حركت به سمت تغيير. فراموش نكنيم كه هرتغييري هم مطلوب نيست بلكه حركتي قابل قبول است كه مثبت و كمال بخش باشد. داشتن شاخص، تحليل محتواي انديشه و رفتار، اراده ي قوي، مطالعه و تحقيق، همگي لازمه ي رسيدن به نگاه نو است. افق ديدتان به گستردگي جهان هستي(نه روستا و شهر و محل زندگي تان) باد.