مردمی که روی کره زمین زندگی می کنند عموما به دو دسته تقسیم می شوند: الهیون و مادیون.
الهیون کسانی هستند که تحت نام یک دین خاص، مبدا و معاد (خداوند و قیامت) و پیامبر و مرشدی را در این مسیر قبول دارند ولی مادیون نسبت به مبدا و معاد و نبوت بی اعتقادند. در سرمقاله قسمت قبل، به گفت و گوی بین همه انسانها (صرف نظر از دین شان) پرداختیم. اینک به فهم مشترک بین ادیان و پیروان آنها اشاره می کنیم. متأسفانه در این حوزه یکی از بدترین برخوردهایی که پیروان ادیان با یکدیگر
می کنند، تکفیر کردن یکدیگر است.
از ابتدا به ما آموخته اند که
هر کس مثل ما فکر نکند و اعتقاد نداشته باشد، به دیده دشمن به او نگاه کنیم و لذا همه پیروان ادیان به جای تاکید بر نقاط
اشتراک شان به اختلاف شان توجه و بر آن تمرکز دارند. این بدآموزی در میان همه پیروان ادیان وجود دارد.
با اینکه پیامبران الهی همگی پیامبران قبل از خود را تصدیق و تأئید می کردند و کمترین سخنی از اختلاف بین آنها نبوده ولی معلوم نیست چرا پیروان آنها دقیقا عکس رفتار آن بزرگواران عمل
می کنند! همه عالم هستی در دو کلمه خلاصه می شود و خارج از این دو کلمه نیست: خالق و مخلوق.
موقعی که میلیاردها انسان به نوعی به خالق هستی اعتقاد دارند یعنی در ریشه و مبنا به فهم مشترک رسیده اند. اینکه هرکس چه قرائت و برداشتی از خالق دارد، طبیعتا صد در صد شبیه به هم نیست ولی تا اندازه ای به یک حقیقت مقدس اشاره دارد.
چرا ما همین مرکزیت را محور تفاهم قرار ندهیم و به همدیگر نزدیک نشویم؟
پیامبران الهی با کافران گفت و گو می کردند و به آنها محبت می ورزیدند تا زمینه جذب شان را فراهم آورند چرا ما این گونه نباشیم؟ هر کس به خدا اعتقاد دارد به قیامت نیز معتقد است و این دومین محور فهم مشترک بین پیروان ادیان است باز به جزئیات کاری نداریم. همین که میلیاردها انسان معتقدند که آخرتی وجود دارد بهترین ابزار همدلی، همفکری و هم رفتاری است. اگر این آموزه به خوبی به همه ما یاد داده بودند، امروز هیچ کدورت، درگیری و قتل نفسی بین معتقدان به خدا و قیامت وجود نداشت. وجود
انسان های پاک و مقدسی به نام رسولان و رهبران اعتقادی میلیاردها انسان، این دو حلقه را به هم پیوند می دهد. از ابتدا استعمارگران، قدرت طلبان و منفعت پرستان، پیروان ادیان را در مقابل هم قرار دادند و شب و روز فقط در گوش آنها سخن از اختلاف و تفاوت ها گفتند نه وجوه مشترک و مشابه.
امروز رسالت همه ماست که با گفت و گوی محبت آمیز، این اختلافات را به حاشیه برانیم و با محوریت مبدا و معاد به دوستی پایدار و صلح دائمی برسیم. تجلی عشق در تمام ذرات عالم را فراموش نکنیم.