یکشنبه 9 دی 1403 12/29/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

دوشنبه 19 تیر 1391 ، 29 : 16

کد خبر : 1148

از 0 نفر 0

بازي(شادي) با مرگ

بازي(شادي) با مرگ

منوچهر حبیبی ،آدم ها علاوه برآنكه روي خودشان اسم مي گذارند براي هر پرنده و چرنده و هر آن چيزي كه...
!

آدم ها علاوه برآنكه روي خودشان اسم مي گذارند براي هر پرنده و چرنده و هر آن چيزي كه دور و برشان است نيز نام مي گذارند، از سيارات تا درختان و گياهان، خلاصه جايي و موجودي نيست كه نام نداشته باشد .

و اما در دنياي امروز كه تكنولوژي موجب تحول در بخش هاي مختلف از صنعت و كشاورزي تا سير در فضا و ...گرديده است و هر روز ساخته هاي جديدي با نام هاي تازه وارد بازار مي گردند، گروهي در خدمت انسان هستند و شماري هم آفت جان انسان ها شده اند. آفت هايي كه به مرور منجر به نابودي آدم ها مي گردند و هر سال هزاران نفر قرباني مي گيرند.آنچه در دهه هاي قبل به عاملي براي تهديد سلامت آدم ها تبديل شده بود، مواد مخدر(حشيش ،ترياك و هرويين) بود كه هر كدام به نوعي موجب حذف آدم ها مي گرديدند، اما اين مصيبت و درد جامعه نيز از تحول و دگرگوني سود مي برد و امروز مواد مخدر و روان گردان ها با نام هاي شيشه، كراك و اخيرا  كركوديل همچون طاعون سلامت جوانان و نوجوانان مان را تهديد مي كند. خطري جدي كه حتي از بمب اتمي هم خطرناك تر و ويران گرتر است . ‌

كركوديل كه نام نوعي تمساح است كه قوي ترين آرواره را دارد، طوري كه به راحتي مي تواند يك بوفالو(گاو وحشي) را خرد كند، نام تجاري نوع تازه مواد مخدر صنعتي است كه اگر به جان جوانانمان افتاد در مدت زمان كوتاه و كمتري نسبت به ديگر موا مخدر و روان گردان ها، جامعه ما را درهم ميكوبد. جامعه اي كه حفظ سلامت نوجوانان و جوانانش مهمترين وظيفه مردم و دولت است. پس نمي توان و نبايد در قبال اعتياد به مواد مخدر كه از هر عادت زشت و كشنده اي بدتر است بيتفاوت ماند. امروز نگراني از اعتياد جوانان در سطح بين المللي با شدت و ضعف موجب توجه مسئولين و خانواده ها به اين معضل بزرگ و خطرناك اجتماعي گرديده است. به همين دليل روز ششم تيرماه روز جهاني مبارزه با مواد مخدر نامگذاري شده است. يك نامگذاري براي مبارزه با نام هايي چون حشيش، ترياك، هرويين، مرفين، ماري جوانا، كوك، شيشه، كراك و كروكوديل و البته نام هاي شوم ديگري كه بر ديگر مشتقات مواد مخدر سنتي و صنعتي(شيميايي) كه خانمان سوز هستند گذاشته شده است. زنگ خطرها بيش از پيش به صدا درآمده است و تهديدات بيش از هميشه جدي و خطرناك است. از لا به لاي صحبت ها و سخنراني ها و هشدارها مي توان عمق فاجعه را ديد.  انچه از سوي برخي از مسوولين و دست اندركاران مبارزه با مواد مخدر اعلام شد، جاي هيچ شك و شبهه اي را باقي نمي گذارد كه اوضاع دارد از كنترل خارج مي شود، هر چند برخي سعي مي كنند به نوعي روي حقايق سرپوش بگذارند اما شنيدن اينكه سالانه در حدود 300 هزار پرونده اعتياد و قاچاق مواد مخدر در قوه قضاييه كشور مورد بررسي قرار مي گيرد، بسيار غم انگيز است.اينكه %%5از مبتلايان به مواد مخدر متاهل هستند آمار وحشتناكي از جمعيت را  دربرمي گيرد كه مستقيما با معتادين سر و كار دارند و زندگي و معيشت شان در گرو افرادي است كه به اعتياد گرفتارند. آمار هولناك دو ميليون معتاد به انواع مختلف مواد مخدر (تزريقي و خوراكي و...) بسيار مخوف و دلهره آور است. يعني برخي از عزيزان و جوانان مان در سراسر كشور به اين بلاي خانمان سوزآلوده اند. ‌هر سال شمار قابل توجهي از معتادين فوت مي كنند و عده اي به خاطر استفاده از سرنگ مشترك به انواع عفونت ها و بيماري هايي مانند ايدز مبتلا مي شوند كه اين امر خود به خود شماري از جمعيت سالم جامعه را تهديد مي كند.آلوده و گرفتار شدن جوانان و نوجوانان به اين معناست كه اين مصيبت بخشي از دانش آموزان و دانشجويان را هدف قرار داده است. و اما انچه بايد هر چه زودتر مورد توجه قرار گيرد، دسترسي به امار و ارقام واقعي معتادين و جلوگيري از ابتلاي شمار ديگري از هم وطنان و برخورد با انچه كه خرده فروشي در مناطق شهري و روستايي و مراكز آموزشي و تربيتي از مدارس تا دانشگاه ها است. يقينا هر انچه تا امروز انجام شده متاسفانه نتايج درخشان و چشمگيري به دنبال نداشته است چرا كه عليرغم ابراز رضايت برخي از مسوولين از عملكردشان، اين آفت دارد هر روز و هر ساعت در گوشه و كنار شهرها و روستاها قرباني مي گيرد. مبارزه با اين بلاي جانسوز نياز به وضع قوانين تازه و برخورد سزاوار و متناسب با معتادين  و عوامل توزيع كننده و قاچاقچيان و مافياي وارد كننده دارد. اينكه ما در همسايگي بزرگترين كشور توليد كننده مواد مخدر (افغانستان) هستيم و يا اينكه افزايش توليد مواد مخدر در افغانستان 40برابر شده است، دليل موجه و قابل قبولي براي اعتياد جوانان مان نيست. شايد مشكل اصلي و اساسي از انجا اغاز شد كه معتاد به جاي مجرم، بيمار تلقي گرديد .‌

همين امر باعث شده كه نه تنها برخورد با اين قشر كمتر گردد كه حتي بسياري از معتادين، خود را صاحب حق و داراي حقوقي بدانند و طلب توجه در راستاي حفظ اعتيادشان كنند! شايد دردناكترين قسمت اين قصه تلخ اين باشد كه معتادين خواستار سرنگ و برخورداري از سهميه مواد مخدر هم باشند. هر چند اين درد و ناهنجاري اجتماعي كم و بيش گريبان برخي ملت ها را گرفته است، اما بسياري از كشورها با فراهم نمودن انواع واقسام سرگرمي ها و تفريح هاي سالم و برنامه هاي اشتغالزايي در مهار اين آفت موفق بوده اند . ‌

يقينا با سخن گفتن از فرهنگسازي و آگاهي دادن و پند و اندرز دادن و برگزاري همايش و نمايش نمي توان به طور موثر و مفيد با اين ناهنجاري اجتماعي برخورد كرد. بايد به جاي شعار، كار، به جاي ترحم ، توجه و به جاي انزوا، اشتغال را سرلوحه و هدف اصلي در مبارزه با اعتياد و مواد مخدر قرار داد تا نوجوانان و جوانان مان رو به بازي (شادي) با مرگ نياورند و حرمت و عزت خانواده ها حفظ شود؛ خزان از جامعه مان دور گردد و طراوت و نشاط و رقابت و افتخار، تن خسته و رنجور جامعه را در برگيرد. جامعه اي كه نسل جوانش را از دست دهد، در هيچ رقابتي شانس پيروزي ندارد .  


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « خبر برگزیده »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها