به قلم مدیرمسئول: فراز و نشیبهای زمانه، گاهی اینقدر بیرحمانه و پرفشار است که میراث تمدنی، فرهنگی و اعتقادی یک ملت را برای همیشه ساقط میکند. مطبوعات گرچه سابقه هزاران ساله ندارد و دستاورد مبارک بشر در دویست سال گذشته است؛ ولی این مولودِ اندیشه و آزادگی بشریت، خود منشأ تحولات و تغییرات بسیار گسترده و عمیق در بنیانهای جوامع شد و همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسانها را تحت تأثیر قرار داد. چه بسیاری از جنبشها، انقلابها، نهادهای مدنی و حکومتها که توسط مطبوعات متولد شده، رشد کرده و ساقط شدند و امروز ما میراثدار آثار گرانبهای مطبوعات در سراسر کره زمین هستیم.
نقش مطبوعات کشور در مشروطیت، ملی شدن صنعت نفت، پیروزی انقلاب اسلامی، انتخابات حساس، ظهور و سقوط ایدهها و اندیشهها و در فرازهای تاریخ ما، بیبدیل بوده است.
همین مطبوعات که تا قبل از ظهور شبکههای ماهوارهای، اینترنت و شبکههای اجتماعی، بیهمتا بود و امروز هم اگر به «وسعت آزادی دنیای مجازی» بتواند پر بگشاید، همچنان بیهمتا خواهد بود، طی دو دهه گذشته و خصوصاً از ابتدای سال جدید تاکنون، علاوه بر محدودیتهایی که در نقد و تحلیل نظری و عملکردی داشته، گرفتار فشارهای اقتصادی غیرقابلتحمل شده است. بهطوریکه با لجامگسیختگی اقتصاد کشور همگی تا مرز تعطیلی پیش رفتهاند. کاغذ کاهی روزنامهای کیلویی 2200 تومانی طی چند ماه، اینک به کیلویی 7100 تومان رسیده و زینک ورقی 7000 تومان به بیش از 17000 تومان و سایر اقلام چاپ و خدمات و هزینههای جاری به طرز وحشتناکی افزایشیافته است. شاید بگویید این تغییر قیمت فقط شامل مطبوعات نمیشود؛ بلکه همه کالا و خدمات را در برگرفته است. در پاسخ میگوییم؛ هر کالایی که گران شود، فروشنده قیمت آن را افزایش میدهد و از مشتری آن را میستاند ولی افزایش هزینههای مطبوعات را نمیتوان از مردم و علاقهمندان به مطالعه گرفت چون آنها از خرید آن منصرف شده و جامعه از نعمت مطبوعات محروم میماند. با این توصیف، چگونه میتوان تعرفه آگهی روزنامه را دو سه برابر کرد؟ در عرضه کالاهای دیگر، فروشنده بلافاصله افزایش قیمت را به مصرف کننده منتقل میکند؛ ولی در دنیای مطبوعات این افزایش قیمتها در همان روزنامه میماند و گردانندگانِ آن را زیر فشار مضاعف قرار میدهد.
مدیران مطبوعات نمیخواهند این فشارهای اقتصادی را از خود به مردم منتقل کنند و از طرف دیگر مسئولان نیز متأسفانه نهفقط همت و سخاوت کمک به مطبوعات را ندارند؛ بلکه حتی بدهی خود را بابت اشتراک و آگهی نیز نمیپردازند و یا با تأخیر چندماهه و حتی چندساله میپردازند! زمانی که نوشدارو بعد از مرگ سهراب است!! مسئولانی که توقع دارند دائماً تیتر مطبوعات باشند در حمایت از مطبوعات و پرداخت حقوق آنها میلنگند. جامعه فرهیخته، مسئولان فرهیخته را میطلبد تا قدردان و حامی مطبوعات باشند و به توسعه آنها کمک شایان کنند.
در این دنیای وانفسا و شرایط سخت اقتصادی، روزنامه طلوع برای اولین بار در تاریخ استان فارس از زمان قاجاریه تاکنون، بهصورت تمام صفحات رنگی از سال 1394 چاپ و منتشر شد و تا هفته گذشته این افتخار را برای استان نگه داشت؛ ولی متأسفانه به خاطر عدمحمایت مسئولان و قدرنشناسی آنان و مجموعه متبوع، بالاجبار به تغییر چاپ «از رنگی» به «تکرنگ» روی آورد و قطعاً در تاریخ استان فارس، آیندگان قضاوت منفی نسبت به عملکرد آنان خواهند کرد.
روزنامه طلوع نهتنها بهعنوان اولین و تنها روزنامه تمامرنگی استان فارس، بلکه با چند نوآوری و ابتکار جدید دیگر توانست رویکرد مدرنی را در مطبوعات استان به نمایش بگذارد و با بهرهگیری از فیلم در کنار مطالب مکتوب، اینفوگرافیک و ستون روزانه «تحلیل اخبار» فصل نوینی را در فضای مطبوعاتی استان، جنوب کشور و کشور خلق کند؛ اما با امواج گرانی اخیر، اولین نوآوریِ آنکه همان رنگی بودن تمام صفحات بود، موقتاً به محاق رفت.
البته نهفقط روزنامه طلوع بلکه 7 روزنامه دیگر استان نیز، تحت این شرایط سخت مجبور به کم کردن صفحات خود شدند و همچنان بین بودونبود، دستوپنجه نرم میکنند.
با صدای رسا به همه مسئولان استان و کشور میگوییم: «حال مطبوعات، خوب نیست» اگر دیر بجنبید مطبوعات استان فارس ضربات جبرانناپذیری خواهد دید و همگی به سمت تعطیلی همیشگی خواهند رفت.
در پایان در سالروز گرامیداشت هفته و روز خبرنگار، صمیمانهترین تبریکات خود را به محضر همه خبرنگاران، روزنامهنگاران، اصحاب قلم و اندیشه؛ خصوصاً خبرنگاران و همکاران عزیز و بزرگوارمان در روزنامه طلوع تقدیم میدارم و برای مانایی آنان و قلم نجاتبخششان دعا میکنم. پاینده و سربلند باشید.