جمعه 7 دی 1403 12/27/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

چهار شنبه 13 مهر 1390 ، 12 : 17

کد خبر : 568

از 0 نفر 0

منگنه سیاسی سرخابیها!

منگنه سیاسی سرخابیها!

نویسنده منوچهر حبیبی/ سالهاست که بحث شایستگی و تخصص، تحت الشعاع القابی قرار گرفتهاند که بعضا پیامدهای بس ناگوار به دنبال داشتهاند و...

سالهاست که بحث شایستگی و تخصص، تحت الشعاع القابی قرار گرفتهاند که بعضا پیامدهای بس ناگوار به دنبال داشتهاند و این روند زیانهای جبرانناپذیری برای مردم و کشور در پی داشته است.

شاید نگاه مختصر و گذرا به برخی انتخاب و انتصابها، بهتر بتواند موضوع را باز کند. برای مثال چند سال پیش که بحث بهینه سازی مصرف سوخت مطرح گردید و ستادی برای آن تشکیل شد که سهمیه بندی را به اجرا درآورد، با وجودی که این حرکت و روند برای بسیاری از مردم غیرقابل قبول بود، اما آنچه تعجب برانگیزتر مینمود، حضور افراد و نیروهایی بود که در این ستاد عضویت داشتند.

بی شک وزارت نفت که وظیفه تهیه و تولید سوخت و همچنین پخش آن را بر عهده دارد، یکی از ارگانهایی است که بیشترین و ورزیدهترین نیروهای تحصیل کرده و متخصص را در این عرصه در اختیار دارد. اما دیدیدم که به راحتی و بدون در نظرگرفتن این واقعیت، مسئولیت ستاد سوخت  را بر عهده سردار رویانیان گذاشتند که بیشک تنها میتوانست بر اساس آمار و ارقام تهیه شده از سوی دیگران، به وظایف محوله بپردازد.

حتی آنچه که طی اجرای طرح و با افزایش چند برابری قیمت سوخت (بنزین، گازوییل، نفت وغیره) انجام پذیرفت، جز اینکه بر مشکلات مردم افزود و آن نرخ گذاریها که توسط سردار رویانیان در برنامههای مختلف رادیو و تلویزیون صورت گرفت نیز هیچگاه با واقعیتها سازگار نبود، امری که باید توسط مسئولین پایانهها رخ میداد.

به هر حال انتصاب فردی غیرمتخصص، به صرف دستیابی به آمار و ارقام و مشاوره دیگران، امری تازه و جدید و مختص به ستاد سوخت نبوده و نیست. روندی که همان طور که گفته شد، میتواند منجر به ضرر و زیانهای جبران ناپذیری گردد.

البته همیشه حمایتهای برخی که شاید خودشان با مشکل مشروعیت انتصاب روبرو بودهاند، وسیلهای برای توجیه این چنین انتصابات میگردد و از آن بدتر، تشویق و تقدیرهایی است که گاهی پیش از خشک شدن جوهر انتصاب، از اینجا و آنجا برای این آقا و یا آن مسئول، ارسال میگردد.

اوج چنین انتصاباتی طی شش ساله گذشته بوده است. حتی این روند به عزل و نصب وزیران هم کشیده شده است که جز با کوتاه آمدن مجلس و به بهانه فرصت سوزی، انتصاب برخیها امکانپذیر نبوده است.

به هر حال آنچه با انتصاب اعضای هیأت مدیره و مدیرعاملهای باشگاه استقلال و پیروزی به نوعی تعجب دست اندرکاران ورزش و مردم را برانگیخت، با در نظر گرفتن آنچه گفته شد، امری خیلی غیرطبیعی و روند خیلی عجیبی نبوده و نیست. نکته نگران کننده این است که چرا امروز و در عرصه ورزش، با برخورداری از این همه افراد و ورزشکاران کاملا ورزشی، کار به اینجا میکشد که اعضای هیأت مدیره یک باشگاه، از نیروهای بازنشسته غیرمرتبط با ورزش و نمایندگان مجلس که وظیفه دیگری دارند، انتخاب و انتصاب میشوند؟

به مصداق یک ضرب المثل قدیمی که میگوید نان را بده به نانوا حتی اگر آن را بسوزاند، مردم و ورزشکاران دوست دارند که سکان امور ورزشی ما در اختیار کسانی باشد که عمرشان را در عرصه ورزش سپری کردهاند. اینکه برخیها علیرغم خواست و تمایل مردم به پذیرش سمتهای اهدایی مبادرت میورزند، واقعا جای بسی تأسف و تأمل دارد.

ای کاش این دوستان به ویژه نمایندگانی که در لیست انتصابی اعضای هیأت مدیره این دو باشگاه قرار دارند، کمی به نظرات و دیدگاههایی که به این انتصابها نظر موافق ندارند، توجه میکردند.

ای کاش لااقل به آماری که در برنامه نود (دوشنبه 90/7/4) از سوی مردم که به نوعی یک نظر سنجی و همه پرسی بود، توجه میکردند. وقتی بیش از 80% مردم در نظر سنجی که آیا شما با انتصاب اعضای هیأت مدیره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس موافقید، پاسخ منفی میدهند، این بهترین فرصتی است که آقایان کمی احساس مسئولیت کنند و از پذیرش انتصاب سیاسی خودداری ورزند.

اما افسوس که برخی از آقایان به توجیه و تحمیل کردن خود میپردازند. شنیدن اینکه بگویند ما ورزش دوست هستیم، ما هوادار این تیم و یا آن تیم هستیم، ما در دوران تحصیل ورزشکار بودیم، ما به خبرهای ورزشی گوش میکردیم، ما طرافدار این بازیکنان بودهایم، یعنی افزودن دهها میلیون نفر به کاندیداهای عضویت در هیأت مدیره یک باشگاه ورزشی.

بنابراین با چنین شرایط و توجیهاتی که بسیاری از مردم و جوانان و ورزشکاران، سوابق بهتر و درخشانتری از این آقایان دارند، خود به خود غلط بودن چنین انتصاباتی را اثبات میکند.

ضمن تقدیر و تشکر از همه کسانی که در عرصه و رشته تخصصی و تحصیلیشان منشأ خدمات باارزشی بودهاند، آنچه مردم دوست دارند انجام شود این است که کسی کارش را پشت میز یاد نگیرد.

باور کنید برخیها متصدی پست و سمتی شدهاند که اطلاعاتشان از دربان و سرایدار نهاد و ارگان تحت امرشان هم کمتر بوده است. مدرکشان را پشت همان میز و گاهی از مراکز آموزشی غیرمعتبر گرفتهاند و ما ضرر کردیم و کشور زیان دید. ولی هیچ گاه به این ضرر و زیانها و آسیبها توجه نشد.

بنابراین دوستانی که عضو هیأت مدیره این دو باشگاه پرطرفدار و مردمی شدهاند، بدانند که مردم، مدیریت سیاسی بر این باشگاهها و یا باشگاههای دیگر را نمیخواهند. مردم دوست دارند محیط ورزشی سالم و با نشاطی داشته باشند. حتی اگر این باشگاهها از لیگ برتر به دسته اول سقوط کنند، مردم دوست دارند کسانی سرپرستی و هدایت تیمهایشان را در اختیار داشته باشند که جز به مردم، به کسی پاسخگو نباشند.

پس همان طور که یکی از اعضای هیأت مدیره با دیدن و شنیدن نارضایتی بسیاری از مردم، تلاش به کناره گیری کرد، شما هم فرصت دهید تا اهل فن و افراد پیشکسوت و ورزشکار در این عرصه فعالیت کنند و عهدهدار سمت و مسئولیتهای مرتبط با تخصص و تحصیلشان گردند. پس این دو تیم را در منگنه خودتان قرار ندهید.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « خبر برگزیده »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها