حجت اله دهقاني: بر طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، مردم هر چهار سال يكبار به پاي صندوق هاي رأي مي روند تا با شركت در انتخابات مجلس شوراي اسلامي و برگزيدن نمايندگان واجد شرايط، براي فرستادن به تنها نهاد قانونگذاري كشور، قوه ي مقننه، به منظور دفاع از حقوق اوليه و مرتفع نمودن برخي از مشكلات گريبانگير شهرها و روستاهاي خود، قدم بزرگي را در راه آباداني كشورشان برداشته باشند. در واقع نمايندگان مردم با كسب شرايط لازم و صدور مجوز از سوي همين مردم براي حضور در خانه ي ملت، همواره در نقش پلي ارتباطي بوده اند ميان مردم و متوليان نظام مقدس جمهوري اسلامي، تا بهتر و رساتر بتوانند صداي مردم را در جهت به اثبات رساندن ماهيت مردمي بودن نظام حكومتي حاكم، كه همانا دموكراسي و مردم سالاري ديني است و همچنين نهادينه كردن روابط دوسويه ميان دولت و ملت، به گوش مسئولين بلندپايه ي كشوري و لشكري برسانند. هر چند كه در سال هاي نخستين عمر سي و چند ساله ي حكومت اسلامي روابط ميان مردم و نمايندگانشان به صورتي عامه پسند پيش مي رفت ولي متأسفانه با فاصله گرفتن برخي افراد فرصت طلب از فضا و هياهوي دوران انقلاب و فرا رساندن پاييز زودرس بهار انقلاب به دست همين اشخاص منفعت طلب، بسياري از ارزش هاي آن دوره خيلي زود در نظرها به زردي گراييد و با سوق پيداكردن به رقابت و سبقت براي كسب كرسي هاي مديريتي و تحكيم جايگاه هاي سياسي به عوض تلاش براي خدمت رساني شايسته تر به مردم، عملاً به فراموشي سپرده شد كه اين آقايان روزي از سوي مردم انتخاب شده بودند تا در جهت ارتقاي كيفي زندگي اجتماعي و فرهنگي جامعه، گرفتاري ها و معضلات آنها را برطرف سازند نه اينكه از حسن نيت آنان به عنوان وسيله و سكوي پرتابي براي ورود به دنياي سياست و با هدف دستيابي به مقاصد و مطامع فردي خويش بهره برداري هاي نابجاي سياسي بنمايند. امروزه در مقاطع حساس و سرنوشت ساز به وفور ديده مي شود كه بسياري با دميدن در شيپور مردم تا قبل از پبروزي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي و راهيابي به كاخ بهارستان، با سرزدن هاي مكرر به شهرستان ها و روستاهاي حوزه ي انتخابيه ي خود ضمن دادن وعده و وعيدهاي چرب و نرم به مردمان صاف و صادق آن ديار، در حقيقت به نوعي با عوامفريبي اقدام به جلب نظر و آراي حداكثري مردم آن مناطق مي نمايند ولي بلافاصله پس از كسب موفقيت وعبور از دوره ي كانديداتوري و در طول دوره ي چهار ساله نمايندگي خود حتي يك بار هم كه شده براي يك تشكر خشك و خالي ديگرپشت سر خود را نگاه نكرده اند و به مردم ديگر روي نياورده اند و در عمل مصداق اين ضرب المثل شده اند كه “ اگر پشت گوشت رو ديدي ما رو هم مي بيني” و بدين ترتيب با ايجاد مشغله هاي سياسي مختلف اين فرصت را از خود سلب كرده اند كه به عنوان رسالت اصليشان در فضايي صميمي به نگراني هاي مردمي گوش فرادهند كه روزگاري با هزار و يك اميد و آرزو به پاي صندوق هاي جمع آوري آرا آمده بودند. معمولاً اين جريان به همين منوال ميگذرد تا نزديك شدن به اواخر دوره نمايندگي و همان ضرب المثل قديمي كه “بالاخره گذر پوست به دباغ خانه مي افتد”، تا مجدداً با طرح ترفندهاي گوناگون و سازش هاي تيمي پشت پرده با مسئولين شهرستان كه عمدتاً دست نشانده هاي آنان مي باشند و با راه اندازي هياهوي تبليغاتي زودهنگام، ديد و بازديدها و همين طور سوءاستفاده از ضعف هاي اقتصادي مردم و دادن وعده و قولهاي مساعدت مالي و پولي در قالب وام هاي بانكي با بهره ي كم و كمك هاي نقدي ناچيز ضمن خريد غيرعلني آراي مردم، سعي در گمراه كردن و فريب دادن افكار عمومي و تغيير شرايط به نفع خود مي كنند تا بدين گونه مقدمات ادامه ي دگرباره ي حيات سياسي خود را فراهم كنند. به هر صورت اين فرآيندي مكارانه بوده كه در حال حاضر در جامعه اسلامي از سوي برخي اشخاص به ظاهر كاردرست و به منظور برآورده سازي منافع و مصالح سياسي و مادي به كار گرفته شده است و همواره هم با پوشيدن لباس صداقت و خدمت، در كمين مردم بوده اند، ولي در نهايت اين خود مردمند كه بايستي با تيز بيني و كسب اطلاعات دقيق راجع به پيشينه ي افراد، به قول معروف” مو را از ماست بكشند” و با كسب تخصص هاي لازم براي انتخاب انسانهاي مخلص و مردمدار “شايسته نگري” را به عنوان اصلي ترين ركن مديريتي هر جامعه ي موفق و رو به رشد و يگانه راه منهتي به “شايسته سالاري”، به خود و همنوعان خويش بياموزانند .