رئیس انجمن دیابت ایران گفت: ۲۰ درصد جمعیت بالای ۲۰ سال کشور مبتلا به دیابت نوع ۲ هستند و سالانه حدود ۳۰۰ هزار نفر به شمار دیابتیها اضافه میشود.
اسدالله رجب در گفت وگو با خبرنگار حوزه سلامت ایرنا افزود: دیابت نوع ۲ در کشور شیوع بالایی دارد و هر چه عمر متوسط ایرانیان بالاتر می رود ابتلا به این بیماری نیز بیشتر می شود.
وی با بیان اینکه سبک زندگی غلط مردم باعث شیوع فراوان این بیماری شده، اظهار داشت: استفاده از غذاهای فرآوری شده و استرس به دیابت نوع ۲ بیشتر دامن می زند و به مرور زمان همه اعضای بدن را تحت الشعاع قرار می دهد.
رجب از مردم خواست سبک زندگی و تغذیه خود را تغییر دهند، در غیر اینصورت به گفته وی در آینده ای نزدیک با بیماران دیابتی زیادی کشور مواجه می شویم و هزینه های نظام سلامت و بهداشت و درمان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
دیابتیها دارای بیماری زمینهای واکسن آنفلوانزا تزریق کنند
وی در مورد تزریق واکسن آنفلوآنزا توسط این بیماران گفت: بیمارانی که قند آنها در حد طبیعی کنترل و زیر ۷.۵ درصد بوده و بیماریهای زمینه ای مانند قلبی، عروقی، آسم و غیره ندارند، نیازی به واکسن آنفلوآنزا بطور ۱۰۰ درصد ندارند.
رئیس انجمن دیابت ایران تاکید کرد: اما بیمارانی که دچار دیابت بوده و بیماران زمینه ای نیز دارند باید واکسن آنفلوآنزا را تزریق
کنند.
رجب تصریح کرد: مبتلایان به دیابت جزو گروه خطر ابتلا به کرونا قرار دارند و باید به دستورالعمل ها و توصیه های بهداشتی توجه کرده و تردد عمومی را کاهش داده و در خانه بمانند و در چنین شرایطی می توانند در جهت کنترل هرچه بیشتر قندخون خود گام های موثری بردارند.
وی افزود: در شرایط کنونی دیابتی ها همچون سایر افراد باید به تغذیه ایمن و سالم بیش از پیش توجه کنند، رعایت اصول تغذیه سالم بسیار کمک کننده بوده و لازم نیست مصرف ویتامین ها و مکمل های دارویی را جزو تغذیه خود قرار دهند بیشتر از مواد غذایی مفید استفاده کنند.
به گفته رجب، داشتن تحرک جسمی منوط به حضور در باشگاه های ورزشی نیست، در منزل هم می توان با نرمش های سبک و کششی فعالیت فیزیکی داشت، بعد از هر وعده غذایی حداقل ۱۵ دقیقه در منزل راه بروید، این کار به پیشگیری از چاقی و اضافه وزن شما نیز کمک می کند.
تحلیل خبر
«سبک غلط زندگی ما» نه فقط در ابعاد بهداشتی و درمانی، انواع بیماری ها را بر ما تحمیل کرده و از مردم کشور ما، ملتی رنجور و مریض ساخته است بلکه بر اقتصاد خانواده، اقتصاد اجتماع، روابط اجتماعی، عناصر فرهنگی، صفات اخلاقی، بینش سیاسی و گرایش دینی و مذهبی ما نیز اثرات عمیقی گذاشته است. البته بیماری های جسمی و روانی، زودتر خود را نشان می دهند و به دلیل درد و آزار و اذیتی که
می رسانند، همه به دنبال راه علاج آن می گردند ولی بیماری های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اعتقادی دیرتر خود را نشان داده و چون احساس درد جسمانی و روانی با آنها همراه نیست حتی بسیاری از مردم از آن آگاه نیستند و آنانی نیز که آگاه هستند احساس رسیدگی فوری به آنها را ندارند. معمولا نیازهای جسمانی و روانی همانند نیاز به خوراک، آب، دارو و ... طی چند ساعت ما را وادار به تکاپو و جستجو می کند و لذا گرسنگی، تشنگی و بیماری در کمتر از یک روز، فریاد ما را بلند می کند اما سایر نیازهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اعتقادی و ... اگر به روزها،
ماهها و حتی سال ها بینجامد، خبری از قیل و قال نیست.
اگر فردی بمیرد همه جا خبردار و شاید عزادار شوند ولی اگر حیات و زندگی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اعتقادی و اقتصادی او نابود شود، نه صدایی از خودش بلند می شود و نه دیگران. این سبک زندگی ماست! چه باید کرد؟