داوطلب انتخابات ریاست جمهوری، گفت: من آمده بودم تا انتخابات پرشوری برگزار شود. کسانی که نگذاشتند مردم به صحنه بیایند و برای حل مشکلات داخلی و بینالمللی در انتخابات شرکت کنند باید پاسخگو باشند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایلنا، اسحاق جهانگیری داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها و عدم احراز صلاحیت وی برای حضور در انتخابات، در جلسهای با روسای ستاد انتخاباتی خود در استانهای سراسر کشور، ضمن قدردانی از اقدامات آنان در جهت پیشبرد برنامههای انتخاباتی و نیز تلاشهای صورت گرفته به منظور زمینهسازی برای مشارکت حداکثری مردم در انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم، طی سخنانی، گفت:« برخی میگفتند بانیان وضع موجود باید بیایند و جواب دهند» من اتفاقاً ثبتنام کردم تا در انتخابات به عموم مردم بگویم چه کسانی بانیان وضع موجود هستند. بودم تا بگویم چه کسانی کشور را به اینجا رساندند که امروز در آن قرار داریم.
وی افزود: ما چند فرصت طلایی در پیش داریم که اگر از آنها در قرن جدید استفاده نکنیم فرصتهایمان را از دست دادهایم.
جهانگیری ادامه داد: اولین فرصت پنجره جمعیتی ایران است. جمعیت ایران تا ۲۰ سال آینده جمعیتی جوان است و پس از آن وارد دوران پیری خواهد شد باید از این فرصت برای کار و تولید استفاده کنیم. وی اظهار داشت: فرصت دوم این فرصت فروش نفت است با معاهدات آب و هوایی پاریس به زودی در زمینه نفت و تولید گازهای گلخانهای برای کشورهای نفت خیز مشکلات زیادی به وجود میآید ما تا فرصت داریم باید بتوانیم نفت بیشتری استخراج و به فروش برسانیم و الا به روزهایی میرسیم که نفت تنها قابلیت استخراج و استفاده در داخل را دارد و تقاضا برای خرید نفت خام به حداقل میرسد.
جهانگیری در ادامه بیان کرد: فرصت دیگر فرصت استفاده از موقعیت جغرافیای ایران است. اگر به مرکز حمل و نقل و انتقال انرژی شرق و غرب تبدیل نشویم، از دست میرود. فرصت آخر فرصت استفاده از دنیای تکنولوژی است که با وجود تعداد زیادی از ایرانیان خارج از کشور امکان انتقال این تکنولوژی به داخل ایران وجود دارد. من اگر آمدم دنبال ساختن چنین ایرانی بودم.
داوطلب انتخابات ریاست جمهوری در پایان خاطرنشان کرد: من آمده بودم تا انتخابات پرشوری برگزار شود. کسانی که نگذاشتند مردم به صحنه بیایند و برای حل مشکلات داخلی و بینالمللی در انتخابات شرکت کنند باید پاسخگو باشند.
تحلیل خبر
مشکل اصلی برخی از مسئولان فعلی، سابق و اسبق کشور در ردههای بالای مدیریتی این است که همگی میگفتند و میگویند که «میخواهیم بگوییم؛ ولی حرفی نمیزدند یا نمیزنند!» رئیسجمهور سابق معروفترین فرد از این افراد بود که همیشه میگفت:« لیستی در جیب دارم که به موقع آن را افشا خواهم کرد» ولی هشت سال در رأس قدرت بود و هشت سال بعدی هم گذشت و هنوز لیست وی در جیبش پنهان است!
رئیسجمهور فعلی نیز در مقاطع مختلف گفته اگر لازم باشد حرفهایی برای گفتن دارم. چند سال قبل نیز که نمایندگان مجلس با طرح سؤال از رئیسجمهور، او را به مجلس کشاندند، گفت: اگر به مجلس بروم حرفهایم را خواهم زد، اما رفت و چیزی نگفت! همین دیروز هم گفته:« من نمیخواهم برخی از مسائل را بگویم». حالا هم جهانگیری معاون اول وی گفته «قصدم از کاندیداتوری افشای بانیان وضع موجود بود و افزوده میخواستم بگویم چه کسانی کشور را به اینجا رساندند.» چرا ایشان همان حرفهایی را که میخواسته به عنوان کاندیدا در زمان تبلیغات و مناظرات بزند، حالا نمیزند؟ درست است که صدا و سیما اجازه طرح چنین سخنانی را در موقع عادی نمیدهد که البته مردم هم توقعی غیر از این از صدا و سیما ندارند اما خوشبختانه امروز فضای مجازی ابزار مناسبی جهت طرح واقعیتها، حقایق و انتقادات است و از آن طریق میتوان هر پیامی را به مخاطبین مخابره کرد. این مسئولان یا نباید این حرفها را بزنند و یا اگر زدند باید پیام خود را به گوش مردم برسانند. واقعیت این است که مسئولان ما، هم در «مقام سخن و اظهارنظر» و هم در «مقام عمل» میلنگند و آنچه را که مردم با تردید مواجه ساخته و همه را بدبین کرده، همین شیوههای مبهم و خودسانسوری آنهاست و نتیجه آن، وضعیت کنونی کشور است.
جان کلام اینکه این مسئولان باید بدانند که در زمان مسئولیت خویش شفاف با مردم سخن بگویند و اگر می خواهند مفاسد را افشا کنند و از بین ببرند، هم راهکارهای مناسب ارایه دهند و هم در عمل تا رسیدن به نتیجه مطلوب، قاطعیت به خرج دهند.
مردم به خوبی این وضعیت را درک میکنند و براساس معیارهای خودشان به رد و قبول نظرات و عملکردها میپردازند.