رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان اظهار کرد: مرکز آمار ایران گزارش کرده است که نرخ طلاق در گروه سنی بالای ۶۰ سال طی یک دهه اخیر در برخی استانها مانند تهران، افزایش چشمگیری داشته است.
مژگان رضازاده رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره افزایش طلاق در میان سالمندان بالای ۶۰ سال گفت: آخرین آمار از افزایش طلاق در میان سالمندان بالای ۶۰ سال حکایت دارد. البته هنوز آمار دقیقی را در شورای ملی سالمندان نداریم، اما مرکز آمار ایران گزارش کرده است که نرخ طلاق در گروه سنی بالای ۶۰ سال طی یک دهه اخیر در برخی استانها مانند تهران، دچار افزایش چشمگیری شده است.
وی افزود: طبق دادههای سازمان ثبتاحوال، در سال ۱۳۹۷ بیش از ۶٬۳۰۰ مرد و ۱٬۹۵۰ زن سالمند طلاق گرفتند و در بیش از ۱٬۶۰۰ مورد، هر دو طرف بالای ۶۰ سال بودند. همچنین نرخ طلاق در این گروه سنی حدود شش برابر بیشتر از گروه ۵۱–۶۰ سال است.
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان درخصوص دلایل افزایش طلاق در سنین بالای ۶۰ سال جامعه گفت: تحولات فرهنگی و فردگرایی منجر به تغییر در نگرشها و ارزشگذاری به استقلال فردی و کیفیت زندگی شده که باعث کاهش تابآوری در برخی روابط شده است. همچنین خستگی روانی و ادامه اختلافهای حلنشده موجب شده بسیاری از زوجهای سالخورده، پس از صرف سالها زندگی مشترک، با انباشت تعارضها مواجهاند که به نقطه انفجار میرسد.
به گفته وی نیاز به آرامش در دوران سالمندی موجب شده است، برخی افراد بعد از تجربه سختیها و فشارهای طولانی در زندگی مشترک، ترجیح دهند دوران سالمندی را در آرامش و بدون وابستگی در زندگی مشترک ادامه دهند. از سوی دیگر فشارهای اقتصادی و نبود حمایت اجتماعی، مشکلات مالی، بیپناهی و نبود حمایت مؤثر در پایان زندگی مشترک، بر فشار به تصمیم طلاق افزوده است.
رضازاده با بیان اینکه طلاق در میان سالمندان انزوای اجتماعی و افزایش تنهایی را به دنبال دارد، گفت: کاهش حمایت عاطفی و اجتماعی پس از طلاق بهویژه در این سنین بسیار تأثیرگذار است.
همچنین به لحاظ آسیب اقتصادی، تقسیم دارایی، کاهش امنیت مالی و محدودیت توان کسب درآمد مجدد، مشکلات رایج است. همچنین باکاهش مراقبت متقابل، زندگی مجزا ممکن است دسترسی به حمایتهای روزانه را محدود کند.
وی درخصوص تبعات طلاق در میان سالمندان برای جامعه گفت: افزایش طلاق در میان سالمندان، تقاضا برای خدمات اجتماعی همچون مراقبت سالمندان، مسکن مقرونبهصرفه و حملونقل عمومی مناسب را افزایش میدهد. همچنین با کاهش سرمایه اجتماعی، آسیب به ساختار خانواده و انسجام اجتماعی تشدید میشود و بار شدید بر نهادهای حمایتی از جمله بهزیستی و نهادهای خیریه برای حمایت از سالمندانی که تنها میمانند، متحمل میشود.
رضازاده درخصوص تفاوت طلاق در سنین بالای ۶۰ سال با طلاق در سنین پایینتر با اشاره به کمبود فرصت جبران در سالمندان گفت: در سنین پایینتر، امکان بازسازی زندگی بیشتر است، اما سالمندان فرصت زمانبر بازسازی اقتصادی و عاطفی را ندارند. همچنین ریسک آسیب روانی و جسمانی افزایش مییابد و در این سنین، تنهایی اثرات منفی عمیقتری در بر دارد.
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان با بیان اینکه طلاق در میان سالمندان مخاطرات اقتصادی بیشتر به دنبال دارد، گفت: تقسیم دارایی و بازگشت محدود به سوق کار، فشار مالی بیشتری نیز ایجاد میکند. طلاق در دوران سالمندی، تأثیرات متفاوت در ساختار خانوادگی ایجاد میکند و جدا شدن سالمندان ابعاد کاملاً خاصی در مراقبت، مسکن و حمایت اجتماعی به وجود میآورد.وی درباره اقدامات شورای ملی سالمندان و سازمان بهزیستی برای کاهش طلاق در میان سالمندان گفت: در مراکز مهر و گفتگو، دورههایی برای آموزش مهارتهای ارتباطی، حل تعارض، تابآوری روانی و مدیریت بحران عاطفی ویژه سالمندان طراحی و اجرا میشود. همچنین تقویت شبکههای حمایتی در دستور کار قرار دارد.
او افزود: این مراکز سالمندان را به گروههای همیار، مشاوره و حمایتهای اجتماعی پیوند میدهند. شورای ملی سالمندان برنامههایی در راستای توسعه مشاوره روانشناختی، حقوقی و اجتماعی برای سالمندانی که در مراحل طلاق یا پس از آن قرار دارند، ارائه میکند.
تحلیل خبر
افزایش آمار طلاق در سنین 70 - 60 سالگی و چرایی آن!؟
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
در جامعه شناسی خانواده، از میان مجموعه نهادهای اجتماعی، به تشریح ارتباط تنگاتنگ چهار نهاد پرداخته میشود: نهاد خانواده، نهاد آموزش و پرورش، نهاد دولت و نهاد اقتصاد. اگر این
چهار نهاد، کارکردهای خوب و شایستهای داشته باشند، بنیانهای اجتماع مستحکم و قوی خواهد شد. فروپاشی اجتماعی زمانی رخ میدهد که این چهار نهاد به ضعف و سستی بگرایند و نتوانند یکدیگر را تدارک، تقویت و حمایت کنند. باز در بین این چهار نهاد، نهاد خانواده سنگ زیربنای جامعه و از سه نهاد دیگر اهمیت دو چندانی دارد.
اگر نهاد خانواده از هم پاشید از دست سه نهاد دیگر، کاری ساخته نیست و بقیه را در شرایط معلق و بدون تکیهگاه قرار خواهد داد.
بدتر از آن زمانی است که سه نهاد دیگر، خودشان باعث ضربه به نهاد خانواده شوند و کارکردشان، اساس خانوادهها را متزلزل کند.
در این تحلیل نمیخواهیم سهم اقتصاد، دولت و نهادهای آموزشی را در فروپاشی خانوادهها بیان کنیم چرا که خود بحث مفصلی دارد.
فعلاً میخواهیم بگوییم موقعی که در جامعهای پیوند ازدواج از هم میگسلد و روز به روز این رخداد شتاب میگیرد و خبرها حاکی از این است که این گسستگی از سال اول ازدواج تا سنین
70 - 60 سالگی رو به افزایش است، پیامهای زیادی دارد و هرکس از زاویهای میتواند علل آن را بررسی و تحلیل کند.
اما به طور خاص افزایش آمار طلاق در سنین 70 - 60 سالگی، پیامهای خطرناکتری دارد. معمولاً کسانی که در این سنین به طلاق روی میآورند به معنای رسیدن به بن بست خانوادگی پس از
50 -40 سال زندگی مشترک است. در این سنین هم زن و هم مرد به مسائل عاطفی، اقتصادی، مراقبتهای بهداشتی و درمانی و تعلق روحی به مجموعه خانواده، نیاز شدیدتری دارند. حال چه شده است که انباشتگی مشکلات و معضلات فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و عاطفی، زوجین سالمند را به بن بست زندگی مشترک سوق داده است، این قابل تأمل و تحلیل جدی است.
بدتر از آن، آثار و پیامدهایی است که بر روی روابط زوجین جوان دارد. آنها با خود میگویند، نکند ما هم اواخر عمر دچار چنین سرنوشتی شویم؟ اینجاست که پایههای اعتماد به زندگی خانوادگی را در زوجین با سنین کمتر، لرزان میکند و این دلهره یک عمر با آنها باقی میماند و اگر ظاهراً فراموش شود ولی در بخش ناخودآگاه ذهن باقی خواهد ماند و گاهگاهی خود را نشان خواهد داد.