یک تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفت: اینکه کشوری در کنار کره شمالی متهم به پولشویی و تأمین مالی تروریسم شود برای اعتبار، حیثیت و آبروی کشور مضر است. اگر کشوری در لیست سیاه باشد وجهه خوبی ندارد و این وجهه خراب خود را بازتولید میکند و روی کلیه شئون کشور تأثیر میگذارد.
کوروش احمدی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در ارزیابی روند مذاکرات وین برای احیای برجام در دور ششم گفت: دور ششم مذاکرات از روز شنبه آغاز شده و هنوز اطلاع جدیدی از کم و کیف امور و نشانه جدیدی حاکی از سمت و سوی آن نداریم؛ هر چند که صورت مسئله تقریباً روشن است و ظاهراً اختلاف بر سر ماندن یا رفع برخی تحریمها و نحوه بازگشت ایران به تعهدات خود و ترتیب و توالی اجرای توافقات است. ضمن اینکه ممکن است برخی مسائل جدید مانند ذکر ادامه مذاکرات در مورد برخی مسائل دیگر مانند مسائل موشکی و منطقهای در توافق، لغو تحریم برخی مقامات و نهادها، تضمین آمریکا به عدم خروج مجدد و مانند اینها به مسائل دشواری تبدیل شده باشند. بعلاوه، ایران و آمریکا هر دو ابراز تردید کردهاند که دور ششم دور نهایی باشد.
وی در پاسخ به این سؤال که تحلیلی وجود دارد که معتقد است غرب روند مذاکرات را تاحدی به سمت فرسایش هدایت کرده تا تکلیف انتخابات ریاست جمهوری مشخص شود؛ این فرضیه را تا چه میزان منطبق بر واقعیت میدانید، گفت: این سؤال از آن دستهای است که تنها میتوانیم با حدس و گمان به آن پاسخ دهیم. پیشفرض آمریکاییها همیشه این بوده که تصمیمگیری در ایران ورای رئیسجمهور است و تاکنون نیز ما نشانهای مستند که حاکی از تغییر این رویکرد باشد، ندیدهایم؛ میشود حدس و گمانهایی مطرح کرد که برای مثال ترجیح میدهند تکلیف سیاست داخلی و خط مشی آینده ایران مشخص شود و بعد از آن نسبت به اتخاذ برخی تصمیمات دشوار اقدام کنند. مثلاً اینکه آیا میانهروها جایی در آینده نظام سیاسی ایران خواهند داشت یا خیر ممکن است بر نحوه تصمیمگیری کاخ سفید تأثیر داشته باشد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در تحلیل سه مناظره انتخابات ریاست جمهوری و انتقاد دولت درخصوص نادیده گرفته شدن تأثیر مؤلفه «سیاست فشار حداکثری» نیز گفت: تحریم ایران یک فاکتور بسیار مهم چه بصورت مستقیم و چه غیرمستقیم در ایجاد شرایط اقتصادی امروز کشور است؛ چرا که دسترسی ایران را به منابع، عایدات ارزی و درآمد نفت حذف کرده یا کاهش داده است و به این شکل مشخص است که عدم امکان فروش اقلام و تولیدات ایرانی و نفت و فلزات و همینطور مشکل در دریافت عایدات چه مسائلی را برای کشور ایجاد میکند.
وی افزود: بطور غیرمستقیم نیز تحریم موجب یک وضعیت بلاتکلیفی شده است که برای سرمایهگذاری در کشور آن هم سرمایهگذاری مولد که میزان اشتغال را در کشور بالا میبرد، مخربتر است. به هر حال الان هر تولیدی در داخل به شکلی به واردات وابسته است؛ برای مثال کسی بخواهد کار کشاورزی هم انجام دهد، برخی محصولات را باید از خارج از کشور وارد کند. بعلاوه، حتی اگر تحریم هم برطرف شود و بتوانیم به زمان برجام برگردیم، باز هم تحریمهای اولیه آمریکا و تحریمهای غیرمرتبط به هستهای باقی میماند و جمهوریخواهان آمریکا اکنون تهدید میکنند که رئیسجمهور بعدی دوباره از برجام خارج خواهد شد. مهمترین مسئله این است که دورنما و افق در شرایط تحریم از هر نوع مشخص نیست و این باعث بلاتکلیفی میشود. یکی از نتایج این وضعیت، میل سرمایه به فرار از کشور است. همانطور که ظرف ۱۵ سال گذشته طبق آمار بانک مرکزی ۱۶۹ میلیارد ۲۰۰ میلیون دلار ارز از کشور خارج شده است. البته سوءتدبیر و سوءمدیریت هم تأثیر قابل توجهی داشته است و اثر آن در ترکیب با اثر تحریم چند برابر میشود. لذا، نادیده گرفتن تحریم بیمعنی است.
احمدی همچنین در واکنش به سخنان سعید جلیلی در مناظره سوم و در پاسخ به سؤالی درخصوص FATF مبنی بر اینکه «امضای کنوانسیونها هیچ فایدهای برای کشور ندارد» گفت: شکی نیست که عدم اجرای لوایح FATF هزینههای سیستم بانکداری در کشور را افزایش داده است. وقتی یک کشور در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی قرار داشته باشد، بانکهای خارجی برای کار با آن کشور باید نظارت شدید انجام دهند. در این شرایط یک سری از بانکها عطای کار با ایران را به لقایش میبخشند و گروهی دیگر نیز به دلیل انجام اقدامات اضافی هزینههای بیشتری مطالبه میکنند و بانکهای معتبر به همین دلیل با ایران کار نمیکنند که این موضوعات حداقل هزینههای مستقیم قرار داشتن در لیست سیاه است.
وی ادامه داد: البته قرار گرفتن در این لیست عواقب غیرمستقیمی هم دارد؛ اینکه کشوری در کنار کره شمالی متهم به پولشویی و تأمین مالی تروریسم شود برای اعتبار، حیثیت و آبروی کشور مضر است و وجهه بخشی از امنیت ملی هر کشوری است. اگر کشوری در لیست سیاه باشد وجهه خوبی ندارد و این وجهه خراب خود را بازتولید میکند و بر روی کلیه شئون کشور تأثیر میگذارد.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ارائه تصویری از دورنمای کشور در صورت استقرار تفکری مشابه آنچه طی سالهای ۸۴ تا ۹۲ بر این کشور حاکم بود، گفت: تأثیرات آن ۸ سال مورد اشاره برای مردم روشن است که چه میزان وجهه کشور خدشهدار شد و بیاعتنایی به سازمانهای بینالمللی و سیاستهایی که منجر به صدور قطعنامهها در سازمان ملل و سازمان بینالمللی انرژی اتمی شد و شعارهای غیرضروری که هیچ حاصلی برای کشور نداشت؛ تکلیف آن ۸ سال مشخص است.
وی افزود: اما حالا سؤال این است که آیا قرار است به همان زمان برگردیم؟ برای پاسخ به این سؤال باید صبر کنیم و ببینیم آیا تفکر آقایان رئیسی، جلیلی یا سایر کاندیداها در عمل مشابه همان دولت است یا خیر؛ اگر همان رویه را در پیش بگیرند که قطعاً بسیار مخرب خواهد بود. بهرغم قیمت بسیار بالای نفت و درآمد بیسابقه آن برای کشور در آن هشت سال، اما به هر صورت زمانی که دولت آقای روحانی سال ۹۲ روی کار آمد، کشور با تورم بالای ۴۰ درصد و تولید ناخالص داخلی منفی بین ۶ الی ۷ درصد مواجه بود. البته تحریمهایی هم که آن زمان اعمال میشد شدتی کمتر از تحریمها در زمان حال داشت چرا که در آن زمان کشورهای خریدار نفت ایران ملزم به کاهش خردی خود از ایران در حد سالی ۲۰ درصد بودند. نتیجه اینکه بصورت رسمی ایران همچنان میتوانست سالی حدود یک میلیون بشکه نفت صادر کند.
احمدی ادامه داد: حالا باید ببینیم هر کدام از آقایان که روی کار بیایند، همان رویه را دنبال میکنند یا از آن دوران درس گرفتهاند.
تحلیل خبر
دنیای امروز، دنیای تعاملات سازنده است و هر کشوری بیشتر و بهتر بتواند با کشورهای دیگر تعاملات گستردهتر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و ... داشته باشد، آثار مثبت آن بر منافع ملی آن کشور بیشتر خواهد بود و مردم آن کشور نیز بهره فراوانتری از «سفره بینالمللی» خواهند برد.
هر رئیسجمهوری، روی کار بیاید اگر چنین طرز فکری داشته باشد که باید «از سفره بینالمللی» بیشترین سهم را برای مردم کشور بگیرم و مشی داخلی و خارجی خود را بر این مبنا استوار کند برگ برنده در دست او خواهد بود و مردم کشور، او را گرامی خواهند داشت و مقبولیت و محبوبیت عام بین همه مردم و حتی جناحهای سیاسی ژرفنگر پیدا خواهد کرد به همین نسبت در سطح جهانی نیز جایگاهی قابل قبول و منطقی خواهد یافت. امروز دیگر بحث جناح سیاسی و فرد خاصی مطرح نیست آنچه مورد توجه و اقبال همگان است «طرز تفکر نجاتبخش و پیش برنده» است. همه باید از لاک جناح انحصاری خارج شوند و دیوارههای محکمی را که به دور خود کشیدهاند بشکنند تا هم صدای دنیا را بشنوند و هم دنیا حاضر باشد صدای آنها را بشنود. باید از دگماتیسم و تحجر و لجبازی فردی و گروهی خارج شد تا نفسها تازه شود و خستگیهای ملی رفع گردد و همه بتوانند در دنیای جدیدی تنفس کنند. بهترین روش برای همه مسئولان، نقد گذشته عملکرد و افکار خویش است.نقد خویشتن، نه نشانه ضعف بلکه به معنای افکار باز و تکاملپذیر و استقبال از تغییر و تحولِ پیشرفتآفرین است.
سکون و انجماد و تأکید بر یک روش ثابت و غیرقابل تغییر و انعطاف، افتادن در چاهی است که نجات از آن میسر نخواهد بود. پس راه نجات را برخود و دیگران نبندیم و رئیسجمهور آینده را هر کسی باشد، اینگونه بخواهیم.