نماینده بردسکن و کاشمر در مجلس گفت: این روزها که ما نمایندگان به حوزههای انتخابیه مراجعه میکنیم از مردم ناسزا نقد و نکاتی قابل تأمل میشنویم.
به گزارش تابناک به نقل از خانه ملت، حجتالاسلام جواد نیکبین در جلسه علنی مجلس و در جریان رسیدگی به طرح توسعه و مانعزدایی از صنعت برق کشور در تذکری خاطرنشان کرد: این روزها که ما نمایندگان به حوزههای انتخابیه مراجعه میکنیم از مردم ناسزا نقد و نکاتی قابل تأمل میشنویم.وی با بیان اینکه «۱۰ خرداد تا ۲۰ مرداد هر سال زمان طلایی کشاورزان است»، اظهار کرد: در روزهایی که زمان طلایی کشاورزان است و کشاورز فقط در این مدت میتواند محصول خود را به بازار برساند و بدهی زمینهایش را انجام دهد، وزارت نیرو یک تصمیم غلط گرفته است؛ زمانی که کشاورز برای جابجایی یا کف شکنی یا تمدید پروانه چاه مراجعه میکند، قدرت دیماند آنها را کاهش میدهند و وقتی این قدرت کم شود، بابت اضافه دیماند، هزینه زیادی بر کشاورز تحمیل میشود.
این نماینده مجلس همچنین با بیان اینکه «همه دولتها به لطف خدا جراح شدند و جراحی میکنند» تأکید کرد: اگر موضوع کاهش دیماند ادامه پیدا کند، کشاورزان که این روزها صنعت غذایی کشور در دست آنهاست با خاک یکسان میشوند و این موضوع باعث ایجاد نارضایتی آنها میشود؛ لذا خواهش میکنم در ۶۰ روزه فرصت طلایی کشاورزان که در گذشته هفتهای ۴ ساعت با قطع برق مواجه بودند اما اخیراً قطعی برق آنها به هفتهای دو مرتبه و هر مرتبه نیز بیش از ۷ ساعت رسیده است مورد رسیدگی قرار بگیرد چراکه این موضوع باعث افزایش نارضایتیها میشود. گرچه دولت آقای رئیسی در حال حمایت از محرومان است اما تقاضا دارم که به وزارت نیرو در این زمینه تذکر داده شود.
تحلیل خبر
افزایش مشارکت و سرمایه اجتماعی، یکی از مهمترین اهداف دولتها و حاکمیتهاست. وقتی مردم در کنار دولت (به عنوان یکی از ارکان برجسته حاکمیت) قرار بگیرند و اعتمادی متقابل و دو سویه میان آنها ایجاد شود، توسعه کشور شتاب میگیرد، بنیانهای کشور تقویت میشود و قدرت سیاسی کشور نیز به پشتوانه حمایت مردمی در مقابل دول خارجی افزایش مییابد.
اعتماد، منبعث از صداقت است؛ وقتی طرفین به صداقت طرف مقابل ایمان داشته باشند، میتوانند به یکدیگر اعتماد کنند و اینجاست که «مقبولیت» ایجاد میشود.
عدم صداقت شکلهای متفاوتی دارد؛ دروغگویی بارزترین شکل بیصداقتی است، اما وارونه نشان دادن حقیقت، پنهان کردن نیت اصلی، عدم شفافیت، مغالطه و سفسطه هم از اشکال دیگر عدم صداقت است. گاهی اوقات هم به مصداق آیه شریفه «وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ»، ممکن است حقیقت کتمان شود، که این نیز نوعی عدم صداقت است.
حال با این معیارها باید رفتارهای مسئولان با مردم، سنجیده و قضاوت شود. اینکه چقدر مردم و مسئولان به هم «اعتماد» دارند و «مقبولیت» و «محبوبیت» در چه سطحی است، به میزان این اعتماد بستگی دارد.
البته مثالها و نمونههای فراوانی که مردم در زمینههای مختلف و در زمانهای متمادی سراغ دارند ملاک قضاوت آنهاست که نیاز به بیان ندارد. فراموش نکنیم که بیاعتمادی، مولود عدم صداقت است و هنگامیکه صداقت مخدوش شد، جبران آن و اعتمادسازی مجدد بسیار دشوار و زمانبر خواهد بود.
سابقاً وقتی مردم، حرفی را از یک مقام ارشد مسئول میشنیدند یا از رسانههای رسمی مانند صدا و سیما نقل میشد، مورد وثوق کامل آنها بود، اما امروز به وضوح میشنویم و میبینیم که مردم اعتماد گذشته را ندارند.
موفقیت بسیاری از برنامهها و سیاستهای قوای سه گانه در گرو مشارکت و همسویی مردم با آن طرحها و برنامههاست، ولی بیاعتمادی درنهایت، کار مسئولان را در اجرای سیاستهای مورد نظرشان سختتر میکند و باعث کندی اجرا یا حتی شکست برنامهها میشود که این خود خسارتی افزون بر کشور و مردم است. سرمایه اجتماعی چیزی نیست که با دستور و در کوتاه مدت ارتقا یابد، پس باید به شدت از آن مراقبت شود و برای این مراقبت راهی جز «صداقت و شفافیت» وجود ندارد.