دور اخیر مذاکرات غیرمستقیم آمریکا و ایران از طریق اتحادیه اروپا، سهشنبه گذشته در دوحه (پایتخت قطر) آغاز و چهارشنبه پایان یافت. پس از پایان این نشست منابع غربی و برخی مقامات ارشد آمریکایی از عدم حصول نتیجه در این چند روز گفتند.
خبر آنلاین در گفت و گو با وحید جلال زاده رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم به بررسی علتهای به نتیجه نرسیدن این نشست پرداخته است که در پی میخوانید:
چهار ماه پس از توقف مذاکرات وین، هفته گذشته نشستی در دوحه برگزار شد که به نتیجه نرسید، چرا این نشست بینتیجه ماند؟ آنها چه میگفتند و ما چه میخواستیم؟
مذاکرات در اسفند ماه سال گذشته تقریباً به یک نقطه مطلوب دو طرف رسیده بود و طرفین آماده توافق بودند. متأسفانه در جلسات آخر، آمریکاییها زیر میز زدند و از پذیرش دو سه مورد از توافقات قبلی، امتناع کردند و خواستار تغییراتی تازه شدند.
همان بحث بازگشت لیست اسامی تحریمیها و تضمینهای مورد نظر ما؟
بله، توافق شده بود تعدادی از نهادها و افراد حقیقی و حقوقی از لیست قرمز تحریم خارج شوند، اما تغییر موضع دادند و گفتند ممکن است آنها را دوباره به فهرست تحریمیها بازگردانیم.
در بحث تضمینها نیز آمریکاییها، پذیرفته بودند یک بازه زمانی برای تضمین انتفاع اقتصادی در توافق قید شود اما در جلسات آخر مذاکرات وین (اسفند ماه) در این مورد هم تغییر موضع دادند. این بدعهدیها سبب شدکه ابتدا آقای رابرت مالی و سپس آقای باقری وین را ترک کنند.
چه تحولی رخ داد که باوجود این چالشها، مذاکرات پس از چهار ماه وقفه، دوباره از سر گرفته شد؟
بعد از سفرهای آقایان مورا و بورل به تهران و پایتخت برخی از کشورها و انجام مکاتبات، مذاکرات به شکل دیگری و نصفه نیمه ادامه داشت. جمهوری اسلامی هیچوقت از مذاکرات فرار نکرده، بنابراین، آمادگی برای مذاکرات مجدد را البته نه در وین و نه در آن قالب قبلی بلکه در دوحه قطر و در شکل جدید اعلام کرد. بنا شد دیپلماتهای ما با آقای مورا مذاکره کنند و ایشان نتایج مذاکرات را به آقای مالی در دوحه منتقل کند.
ایران در چه موضوعاتی نتوانست با آمریکاییها به تفاهم برسد؟
با آمریکاییها در سه موضوع به تفاهم و توافق نرسیدیم یکی بحث تضمینها بود که عرض کردم، در این بخش، آمریکاییها، میبایست، تضمین میدادند حداقل تا پایان دوره بایدن انتفاع اقتصادی جمهوری اسلامی برقرار خواهد بود اما متأسفانه توانایی اینکار را ندارند.
نکته دوم بحث پادمان بود، ما در مذاکرات اسفند ماه با غربیها به این تفاهم رسیده بودیم که با آژانس در رد و بدل متون و سؤال و پرسش و پاسخ جمهوری اسلامی به توافق برسیم تا در خرداد ماه و در اجلاسیه شورای حکام بحث پادمانی ما حل و فصل شود و پرونده مختومه شود که خُب دیدیم، نه فقط این اتفاق نیفتاد بلکه آژانس و شورای حکام علیه جمهوری اسلامی قطعنامه صادر کرد، البته محتوای قطعنامه ملایم بود اما جمهوری اسلامی همین را هم برنتابید و ما در دوحه تاکید کردیم، بحث پادمان باید پایان یابد. بحث سوم هم همین لیست قرمز تحریمیهاست که جمهوری اسلامی تاکید دارد، افراد حقیقی و حقوقی که تفاهم شده از لیست حذف شوند، دیگر نباید به بهانههای دیگری، مجدداً به لیست قرمز بازگردانده شوند.آمریکاییها مدعی هستند جمهوری اسلامی حرف جدیدی نزده و حرفهای قبلی را تکرار کرده، در حالی که ما همین موضوعات را با آقای مورا و آقای بورل و ۱+۴ مطرح کرده بودیم و گفته بودیم اگر جمهوری اسلامی از این مذاکرات انتفاع اقتصادی به دست نیاورد، اصلاً نقض غرض است و رفتن ما به مذاکرات اصلاً هیچ سودی به حال جمهوری اسلامی ندارد. ما نه بیشتر از برجام میخواهیم و نه به کمتر از برجام راضی میشویم. حالا، آمریکاییها باید اراده سیاسی خودشان را نشان دهند و درخواستهای بحق جمهوری اسلامی را در قالب مذاکرات وین و برجام بپذیرند.
به عنوان رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، چشمانداز آینده برجام را چگونه میبینید. آیا جمهوری اسلامی به نتیجه مطلوب و دلخواه خود خواهد رسید؟
این سؤال خوبی است، نماینده آمریکا در سازمان ملل چند روز پیش اعلام کرد که امریکا میخواهد تحریمها را لغو کند و جمهوری اسلامی به تعهدات خودش برگردد، این، همان حرفی است که جمهوری اسلامی بارها بیان کرده که آمریکا باید تحریمها را لغو و انتفاع اقتصادی کشورمان را حداقل تا پایان دوره ریاست جمهوری بایدن تضمین کند و اگر این شروط برآورده شود، جمهوری اسلامی نیز همانگونه که بارها اعلام کرده به تعهدات برجامی خود باز خواهد گشت. اما آمریکاییها در جلسات مذاکراتی متأسفانه، تن به این تعهدات نمیدهند.
اگر امریکا اراده سیاسی برای برگشت به برجام نداشته باشد قطعاً این مذاکرات به نتیجه مطلوب دو طرف نخواهد رسید. اکنون، توپ در زمین آمریکاییهاست، کاخ سفید در موضعگیریهای رسمی از بازگشت به برجام و پذیرش الزامات آن مانند لغو تحریمها سخن میگوید اما در مذاکرات برجامی حاضر نیست تضمین بدهد که اعضای خارج شده از لیست قرمز را مجدداً به لیست بازنگرداند و مسائل پادمانی جمهوری اسلامی هم طبق توافقاتی که با آژانس داشتیم حل شود. اگر این موانع، رفع شوند به توافق خواهیم رسید اما اگر آمریکاییها بخواهند با همین رویکرد ادامه دهند و گمان کنند جمهوری اسلامی از مواضع خود، عقب خواهد نشست، قطعاً مذاکرات به نتیجه نخواهد رسید.
زمان دقیقی برای آغاز دور بعدی مذاکرات، قابل اعلام یا گمانهزنی است؟
خیر. گویا، آقای بایدن طی یکی دو هفته آینده به منطقه سفر میکند اما نمیتوان زمان دقیقی برای آغاز دور بعدی مذاکرات اعلام کرد.
تحلیل خبر
در مقابل برجام در درون کشور از ابتدا تاکنون سه نوع موضعگیری وجود داشته است (1) بعضی آن را «خوب» (2) برخی آن را «بد» (3) و عدهای گاهی آن را «بد» و گاهی «خوب» تفسیر و تحلیل کردهاند.
اینها باید به مردم و تاریخ پاسخ دهند که بالاخره برجام چه ماهیتی داشته و دارد؛ خوب، بد یا هم خوب و هم بد؟!
متأسفانه برخی پدیدههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... در کشور براساس حب و بغض، مورد قضاوت و سپس برخورد قرار میگیرد و عقلانیت و
آنالیز علمی در آنها راهی ندارد، به همین سبب دائماً در حال ضرر و زیان هستیم. برای این افراد و گروهها، هیچگاه ملاک موضعگیری، منافع ملی و حقطلبی نبوده و نخواهد بود و اگر کل کشور دچار خسارت و زیان شود و مردم در لابهلای این خسارتها دست و پا بزنند، خم به ابرو نمیآورند. نتیجه این رفتارها، همان شده است که میبینیم.
فقط برجام، چنین سرنوشتی نداشته، بلکه بیشتر موضوعات و مسائل جاری و ساری کشور، کم و بیش، همین سرنوشت بدفرجام را داشته است.
در کشمکش بین «خوب» و «بد» بودن، موضوعات فراوانی بین رد و تأیید سردرگم هستند؛ ربا یا سود بانکی، بانکها و مؤسسات اعتباری و خصوصی، هدفمندی یا حذف یارانهها، تغییر نام پول ملی، جذب گردشگران خارجی، مهاجرت، نوع رابطه با دنیای سرمایهداری و کمونیسم، در حوزه هنر و فرهنگ هم، سینما، موسیقی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، مطبوعات و رسانهها، احزاب و ... اینها و دهها همانند اینها در حوزه اجتماعی، ورزشی، اقتصادی، سیاسی، دینی و ... همه بین خوب و بد و مثبت و منفی گرفتار شدهاند و بدین سیاق «هر کسی از ظن خود شد یار من» و قضاوت و موضعگیری میکند.
نتیجه آن، سردرگمی مردم و گاهی بحث و مناظره و مذاکره بیهوده و بیفایده است.
گرچه در جامعه باید افکار و اندیشههای متکثر وجود داشته باشد ولی کلیت موضعگیری در سطح ملی باید برای داخل و خارج کشور، مشخص و واحد باشد و با تضاد و تناقض، امروز یک چیز را خوب و فردا آن را بد و پس فردا دوباره آن را خوب و در روزهای بعد مجدداً آن را بد قلمداد نکنیم چون در این صورت سنگ روی سنگ بند نمیشود و همه ضرر خواهند کرد.